گاهی افراد از وجود شبهه‌ها در جامعه اظهار نگرانی کرده و می‌ترسند که دین و ایمان مردم به باد رود، اما ببینیم نظر قرآن کریم در این باره چیست؟ در سوره مبارکه حج می‌خوانیم: «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لاَ نَبِیٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّی أَلْقَی الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ»‌ (حج:52)

ناهید لاله‌زاری/

 گاهی افراد از وجود شبهه‌ها در جامعه اظهار نگرانی کرده و میترسند که دین و ایمان مردم به باد رود، اما ببینیم نظر قرآن کریم در این باره چیست؟ در سوره مبارکه حج می‌خوانیم: «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لاَ نَبِیٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّی أَلْقَی الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ»‌ (حج:52)؛ در تفسیر المیزان آمده اگر تمنّی را به معنای قرائت و تلاوت بگیریم معنای آیه چنین می‌شود: «ما پیش از تو هیچ پیغمبر و رسولی نفرستادیم مگر آنکه وقتی چیزی از آیات خدا را می‌خوانده، شیطان شبهه‌هایی گمراه‌کننده به دل‌های مردم می‌افکند و ایشان را وسوسه می‌کرد تا با آن آیات مجادله نموده، ایمان مؤمنین را فاسد سازد ولی خداوند آنچه از شبهات که شیطان به کار می‌برد باطل می‌کرد و پیغمبرش را موفق به رد آن‌ها می‌فرمود و یا آیه‌ای نازل می‌کرد تا آن را رد کند.» به عبارتی، شبهه فکرها را به کار میاندازد تا حکم خدا محکم‌تر ارائه شود.

در دو آیه بعد، وجود این شبهه‌ها برای اینکه فاسق و گناهکار و مؤمن و اهل علم و آگاه به حق و باطل از هم جدا شوند را لازم می‌داند و می‌فرماید: «لِیَجْعَلَ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِید»ٍ (حج:53)؛ تا آنچه را که شیطان القا می‏کند، برای کسانی که در دل‌هایشان بیماری است و [نیز] برای سنگدلان آزمایشی گرداند و ستمگران در ستیزه‏ای بس دور و درازند؛ «وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»‌ (حج:54)؛ و تا آنان که دانش یافته‏اند بدانند که این [قرآن] حق است [و] از جانب پروردگار توست؛ و بدان ایمان آورند و دل‌هایشان برای او خاضع شود؛ و براستی خداوند کسانی را که ایمان آورده‏اند، به سوی راهی راست راهبر است.

شبهه را از آن جهت به این نام می‌خوانند که شبیه حق است؛ این کلام امیرالمؤمنین است، اما در قرآن نیز آیهای وجود دارد که با یک مثال این آمیختگی حق و باطل و راه شناخت آن را نشان میدهد. خداوند در آیه 17 سوره مبارکه رعد میفرماید: «أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رَابِیاً وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَ أَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ»‌؛ [همو که] از آسمان، آبی فرو فرستاد؛ پس رودخانه‏هایی به اندازه گنجایش خودشان روان شدند و سیل، کفی بلند روی خود برداشت و از آنچه برای به دست آوردن زینتی یا کالایی در آتش می‏گدازند هم نظیر آن کفی برمی‏آید؛ خداوند، حق و باطل را چنین مَثَل می‏زند؛ اما کف، بیرون افتاده از میان می‏رود ولی آنچه به مردم سود می‏رساند در زمین [باقی] می‏ماند؛ خداوند مَثَل‌ها را چنین می‏زند.

در تفسیر نمونه آمده، این مثال مناظره حق و باطل را به عالی‌ترین صورت ترسیم میکند؛ گاهی شناخت حق و باطل که همان شناخت واقعیتها از پندارهاست آنچنان مشکل و پیچیده میشود که حتماً باید سراغ نشانه رفت؛ نشانههایی مانند اینکه حق، همیشه مفید و سودمند است؛ حق؛ متواضع، کم سروصدا، اهل عمل، پرمحتوا و سنگین است و برعکس باطل؛ بیفایده، بیهوده، مستکبر، بالانشین، پر سر و صدا و توخالی است و مدد از آبروی حق میگیرد.

کلمه (جفاء) در این آیه که به معنی پرتاب شدن و به بیرون پریدن است، نکته لطیفی در بردارد و آن اینکه باطل به جایی می‌رسد که قدرت نگهداری خویش را ندارد و در این لحظه از متن جامعه به خارج پرتاب می‌شود و این در حالی است که حق به جوشش می‌آید؛ هنگامی که حق به خروش افتاد، باطل همچون کف‌های روی دیگ که به خارج پرتاب می‌شود، بیرون می‌افتد و این خود دلیلی است بر اینکه حق همیشه باید بجوشد و بخروشد تا باطل را از خود دور سازد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.