روزی که سیدرضا صالحی امیری و مهدی تاج نقشه برکناری زلاتکو کرانچار را طراحی می‌کردند هیچ یک از آن‌ها باور نمی‌کردند برای انتخاب جانشین او با یک بحران بزرگ مواجه شوند. اما عدم پذیرش پیشنهاد مربیگری این تیم از سوی مربیان سرشناس لیگ برتری این واقعیت را بر ملا ساخت که هیچ کسی حاضر نیست زیر بار این مسئولیت سنگین برود.

پاسخ منفی امیر قلعه‌نویی، یحیی گل محمدی، عبدالله ویسی، خدادادعزیزی، مهدوی کیا و هاشمیان به پیشنهاد همکاری حمید استیلی و مهدی تاج گویای این حقیقت بود که هیچ حس مثبتی نسبت به این تیم نزد چهره‌های شناخته شده فوتبال ایران وجود ندارد.

*ماجراجویی مجیدی

مهدی تاج و مسئولان کمیته ملی المپیک که زیر فشار سنگین منتقدان قرار گرفته بودند با ترفندی جدید تلاش کردند به نوعی بازی خود را ادامه دهند که کمترین هزینه برای آن‌ها ایجاد شود به همین دلیل تاج و استیلی با استفاده استراتژیک از برکناری محترمانه  مجیدی از استقلال و حضور استراماچونی، به مربی موقت آبی‌ها در پنج هفته پایانی لیگ هجدهم پیشنهاد دادند که هدایت تیم المپیک را در دست گیرد. مجیدی که به دنبال خودنمایی در فوتبال ایران بود خیلی زود و بدون در نظر گرفتن تبعات این کار به رئیس فدراسیون فوتبال چراغ سبز نشان داد تا ناخواسته وارد یک بازی خطرناک تبلیغاتی شود.

حالا مهدی تاج با سیاست منحصر به فرد خود از ایثارگری سرمربی جدید تیم المپیک سخن می‌گوید تا به این ترتیب فرهاد مجیدی را نمک‌گیر رفتار خود کند.

اما پرسش اینجاست که نیت مهدی تاج و هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال از انتخاب فرهاد مجیدی چه خواهد بود؟مهدی تاج برای فرار از پاسخگویی به انتقادات وارده مدعی است که ساعت‌ها روی انتخاب سرمربی جدید فکر شده است اما همه فوتبالی‌ها و حتی غیر فوتبالی‌ها هم می‌دانند که این انتخاب تنها از سر درماندگی مدیریت فوتبال صورت گرفته است  و گرنه مربی موقت آبی‌ها در بازی‌های پایانی استقلال در لیگ گذشته از چه تجربه مفیدی برخورداراست که تیم فعلی را به موفقیت تاریخی برساند؟

*از بین بردن غرور امید

مدیریت فوتبال ایران و کمیته ملی المپیک در ادوار مختلف با رفتار بحث برانگیز و غیر منطقی خود بشدت شخصیت این تیم را از بین بردند، تا حدی که حالا هیچ کسی این تیم را جزئی از فوتبال ایران نمی‌داند به همین دلیل همیشه مربیان این تیم در برگزاری اردوهای تدارکاتی خود با مشکل مواجه بودند و نتوانستند از ظرفیت 100درصدی کامل امیدهای ایران سود ببرند. مقصر اصلی و شماره یک این اتفاق نیز کسی نیست جز مدیریت معیوب فوتبال ایران که در برهه کنونی نیز این اتفاق تشدید شده و سوء مدیریت بلای جان تیم المپیک ایران شده است!

با این وجود مدیریت فدراسیون فوتبال همچنان بر این رفتار پر اشتباه سرپوش می‌گذارد و تلاش می‌کند با پنهان کردن حقیقت ذهن افکارعمومی را به سمت سویی ببرد که انگار نه انگار این تیم بیش از چهار دهه در حسرت راهیابی به بازی‌های المپیک است!

 بهتر است سخنان مهدی تاج درباره آینده تیم المپیک را به خاطر بسپارید و فردای روز ناکامی این سخنان را با اظهارات آن روز وی مقایسه کنید تا متوجه شکاف عمیق میان اظهارات متناقض آقای رئیس شوید.

*اعتراف به ریسک

رئیس فدراسیون فوتبال درباره علت انتخاب فرهاد مجیدی با وجود نداشتن رزومه کافی در مربیگری و احتمال سوختن او گفت: نخست فرهاد مجیدی نزدیک به کرسی مربیگری است اما اگر این اتفاق نیفتاد این‌طور تلقی نکنید که ما چیزی گفتیم و نشد. حتی گل محمدی هم نزدیک شد اما اعتراضاتی از مشهد وجود داشت که ما عطایش را به لقایش بخشیدیم. امیدوارم که او در پدیده موفق باشد. فرهاد مجیدی هم همین است. ریسک انتخاب او بالاست اما تمام مدارج علمی پیشرفته را مانند وحید هاشمیان دارد. از او هم پرسیدم که گفت ۴۲ سال دارد. کی باید به آن‌ها اعتماد کنید؟ ریسک بالاست اما اگر این اتفاق بیفتد مجیدی موفق می‌شود چون به بازیکنان نزدیک است. هر مربی می‌آید باید ابتدا یک ایثار مالی داشته باشد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.