قدس آنلاین: برخی از حامیان داخلی برجام معتقدند که اگر ایران در واکنش به فعال شدن مکانیسم ماشه تهدید کند از برجام خارج خواهد شد، آمریکا میتواند از این امر علیه ایران استفاده کند و ایران همراهی سایر کشورها را از دست خواهد داد، در پاسخ به این شبهه باید گفت برخلاف تصور تا این لحظه اروپاییها و رئیس شورای امنیت اقدام عملی در مخالفت با مکانیسم ماشه نکردهاند، بلکه فقط مخالفت زبانی کرده و اعلام کردهاند این کار اشتباه است؛ حتی رئیس شورای امنیت گفته ما کار خاصی انجام نمیدهیم! اما معنای این رفتار از منظر حقوقی چیست؟ بر اساس بند ۱۰ تا ۱۲ قطعنامه، این بدان معناست که در ۲۰ تا ۳۰ روز آینده عملاً خواسته آمریکا برآورده میشود و قطعنامهای میآید که آیا توقف تحریمها ادامه داشته باشد یا نه؟ که با یک رأی وتو آمریکا قطعنامههای قبلی برمیگردد؛ یعنی فعلاً از لحاظ حقوقی تا این مرحله خواسته آمریکا برآورده شده و حتی بدون وتو مضاعف یا دابل وتو میتواند به هدفش برسد.
نکته مهمتر این است که این قطعنامهها اثر اقتصادی ندارند! همه این قطعنامههایی که با مکانیسم ماشه بازمیگردد تا پیش از سال ۸۹ علیه کشورمان اعمال میشدند و در قطعنامه ۲۲۳۹ متوقف شدند. اما تحریمی که به اقتصاد ما ضربه زد، تحریمهای یکجانبه بانکی توسط آمریکا بود که از نیمه دوم سال ۸۹ به بعد اعمال شد و ما اثرش را از سال ۹۱ دیدیم.
بنابراین تحریمهای مدنظر مکانیسم ماشه هرچند امروز متوقف است، اما باز هم ما با تحریمهای بانکی و نفتی آمریکا دچار مشکل هستیم؛ در نتیجه این قطعنامهها اثر اقتصادی ندارند.
اما مشکل اساسیتر این بود که از سال ۹۲ در کشور این تفکر حاکم شد که همهچیز را باید به برجام گره زد، برای همین در حال حاضر با کوچکترین تکانه خارجی اقتصاد ما دچار مشکل میشود. بنابراین بازگشت تحریمهای موردنظر آمریکا احتمالاً اثر روانی خود را خواهد گذاشت.
به این سؤال برگردیم که آیا تهدید به خروج از برجام میتواند پاسخ مناسبی به این اقدام آمریکاییها باشد یا خیر؟ به نظر نگارنده برای رسیدن به این پاسخ باید چند اتفاق و نتیجه را مرور کرد؛ اول اینکه آمریکاییها بر اساس ادراک ما عمل میکنند؛ یعنی وقتی آنها میخواستند در اردیبهشت ۹۸ از برجام خارج شوند، نماینده وقت آمریکا در شورای امنیت عنوان کرد برآورد ما این است که ایرانیها از برجام خارج نمیشوند، برای همین آمریکا خارج میشود و اشکالی پیش نمیآید.
در واقع برآورد آمریکاییها این است که چون هیچ پاسخ و اقدام مقابل به مثل گونهای از طرف ایران نیست، پس میتوانند اقدامهایشان را جلو ببرند؛ برای همین از برجام خارج میشوند و ما هم به برجام پایبند باقی میمانیم و امیدمان را به اروپاییها میبندیم.
اروپایی که حتی کانال تبادلات مالی بین ایران و اروپا را هم فعال نمیکند، ولی ما بازهم از برجام خارج نمیشویم و درنهایت به چند معامله نفت در برابر غذا تن میدهیم.
اکنون هم که آمریکا به دنبال مکانیسم ماشه است، ما این تصور را برای طرف مقابل ایجاد کردهایم که اگر از این ابزار برجامی استفاده کند و حتی قطعنامهها را برگرداند بازهم ما واکنش عملی نشان نمیدهیم.
این تصور بهطور عملی به آمریکاییها کمک میکند که اقدامهایشان را انجام دهند و به سمت اعمال فشار بیشتر بروند؛ چرا که آنها به این درک رسیدهاند که هر کاری بکنند ایران پاسخ مناسبی نمیدهد، این مسئله مهمترین ضعف ماست.
از سوی دیگر به جامعه این پالس داده میشود که اگر قطعنامههای ضد ایرانی بازگردند، شرایط بد میشود یا فعلاً نباید پاسخی بدهیم تا ببینیم انتخابات بعدی آمریکا چه میشود، این رفتار یعنی عملاً اقتصاد را شرطیتر کردهایم و چهبسا اثر صرفاً روانی تحریم به اثر عملی اقتصادی تبدیل شود.
بنابراین اگر ما تهدید کنیم یا حتی بازرسیهای ذیل برجام که قسمت سخت و اصلی برجام است را لغو کنیم شاید تنها راهی باشد که بتواند جلو آمریکاییها را گرفت. اعلام ایران مبنی بر خروج از برجام سبب میشود آمریکاییها حد وسطی در کارهایشان بگیرند، به خصوص اینکه تهدید جدیدشان اثر عملی اقتصادی ندارد؛ یعنی اگر به این ادراک برسند که ایران پاسخ آنها را میدهد، احتمالاً در رفتارشان تجدیدنظر میکنند.
نظر شما