۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۳
کد خبر: 751353

یمن و ابعاد مذاکرات صلح با عربستان

دکتر محمدحسن هانی‌زاده، کارشناس مسائل منطقه

این روزها آمریکا، انگلیس و عربستان سعودی برای پایان دادن به جنگ کنونی در یمن در حال انجام تلاش‌هایی سیاسی و دیپلماتیک هستند تا به یک راه‌حل دست پیدا کنند؛ چراکه ادامه وضعیت میدانی در این کشور دیگر به نفع هیچ یک از این کشورها نیست. تمام طرح‌های پیشین و طرح‌هایی که تیم لندرکینگ،‌ نماینده آمریکا و مارتین گریفیتس، نماینده سازمان ملل در امور یمن در مذاکرات هفته گذشته در مسقط دوباره مطرح کرده‌اند،‌ از یک سو مبتنی بر حذف ابزارهای نظامی بود که صنعا در این زمینه از برتری برخوردار است و از سوی دیگر، بر فعال‌سازی سازوکارهای اقتصادی و سیاسی تأکید داشته که متجاوزان به یمن در آن دست برتر را دارند.

در واقع با توجه به دگرگونی شرایط میدانی به سود انصارالله و ارتش یمن و ناتوانی عربستان در تغییر شطرنج سیاسی یمن پس از ۶ سال جنگ، امروز وضعیت به نفع مقاومت یمن است. در حالی که عربستان سعودی هم به لحاظ میدانی و هم به لحاظ سیاسی با شکست روبه‌رو شده، در طول ۶ سال جنگ ظالمانه علیه ملت یمن بیش از ۶۵۰ میلیارد دلار هزینه کرده و با وجود شکل‌دهی به ائتلاف گسترده نظامی، نتوانسته دستاورد میدانی قابل توجهی جز ویرانی در این کشور داشته باشد. پیشروی اخیر انصارالله در شهر راهبردی مأرب نشان می‌دهد صحنه‌های میدانی به نفع ملت یمن تغییر کرده و عربستان این آمادگی را دارد که به صورتی آبرومندانه از باتلاق یمن خارج شود. اما با توجه به جنایت‌هایی که ریاض در این کشور انجام داده و زیرساخت‌های اقتصادی و فرهنگی یمن‌ را نابود کرده، این حق انصارالله و این ملت است که اگر جنگ را به پایان برسانند، شروطی را به جامعه جهانی و سازمان ملل بقبولانند. در جریان مذاکرات اخیری که بین گریفیتس و نمایندگانی از انصارالله در پادشاهی عمان صورت گرفت، یکی از پیش‌شرط‌های انصارالله برای پایان دادن به جنگ، تشکیل کمیته حقیقت‌یاب و پرداخت غرامت چه از سوی جامعه جهانی و چه از سوی عربستان به مردم یمن است. عربستان یک جنگ ظالمانه ۶ ساله‌ را علیه مردم یمن تحمیل کرد و باید هزینه این ماجراجویی را محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان بپردازد. ضمن اینکه برای پایان دادن به این جنگ، آل‌سعود باید تمام نیروهای خود را از شهرهای مختلف یمن خارج کند و پس از آن، با نظارت سازمان ملل یک انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود. طبیعتاً به دلیل طرفداری نهادهای بین‌المللی از عربستان، این پیش‌شرط‌ها مورد قبول واقع نشد و از همین رو، مذاکرات به شکست انجامید.

از سوی مقابل اما عربستان سعودی مایل نیست مذاکره مستقیمی با جنبش انصارالله داشته باشد. بلکه هدفش این است جایگاه عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی را تقویت کرده و این جنبش را دور بزند. از همین رو، سعودی که هم از لحاظ نظامی و هم از لحاظ سیاسی در یمن شکست خورده، در عین حال سعی می‌کند جایگاه انصارالله را به حاشیه رانده و این قشر عظیم جامعه یمن را در ساختار آینده قدرت در یمن مشارکت ندهد. بنابراین طبیعی است این امر با مخالفت ارتش و هم با مخالفت صفوف مردم که شهدای زیادی در راه آزادی تقدیم کردند، روبه‌رو شود. عربستان تلاش می‌کند بدون پذیرش هیچ گونه مسئولیتی جنگ یمن را به پایان برساند درحالی که محمد بن سلمان و حاکمیت عربستان باید هزینه ماجراجویی خود را پرداخت کنند. از سوی دیگر، قطعنامه‌ای که مشروعیت دولت عبدربه منصورهادی را تثبیت می‌کند طبیعتاً با شرایط میدانی موجود کاملاً مغایرت دارد. این قطعنامه باید مورد بازنگری قرار گرفته و پس از پایان جنگ و عقب‌نشینی عربستان از شهرهای یمن انتخاباتی به صورت آزادانه و با نظارت نهادهای بین‌المللی و با مشارکت همه طیف‌های سیاسی برگزار شود. از نظر مردم یمن و مقاومت شکفته از آن، عمر سیاسی منصور هادی به پایان رسیده و دست و پا زدن‌ها برای ابقای آن فایده‌ای نخواهد داشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.