امامت و مطالب پیرامون آن، پس از بحث توحید و نبوت، از مهمترین مسائل اعتقادی مذهب شیعه است. از همین رو سخن گفتن در مورد آن و بیان ویژگی‌ها و شرایط آن، امر خطیری است که تنها سالکان وادی معرفت می توانند حق مطلب را نسبت به آن ادا کنند.

«امامت منشأ حیات خردمندانه» کتابی برگرفته از آثار آیت‌الله جوادی آملی است که به شکلی شیوا و با بیانی شیرین، مطالب عمیق و استواری را پیرامون این مقوله مهم بیان نموده است. در زیر بخشی از این کتاب را می‌خوانید.

امام باقر(ع) فرمود: «خدای عز وجل پیامبرش را به ابلاغ ولایت علی(ع) مأمور کرد. از این رو آیه «انَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ ورَسولُه...» را نازل فرمود و ولایت اولی الامر را واجب کرد. اما مردم نمی‌دانستند ولایت اولی‌الامر چیست. پس به پیامبر(ص) فرمان داد که ولایت را برای مردم تفسیر کند؛ چنان که نماز، زکات، روزه و حج را برای آنان تفسیر کرد. ولی انجام دادن این دستور الهی بر آن حضرت گران آمد و نگران شد که مردم از دینشان برگردند و او را تکذیب کنند. پس به خدای سبحان رجوع کرد. خدای عز و جل آیه «یاَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِل...» را نازل کرد. در این هنگام پیامبر اکرم(ص) امر الهی را آشکار کرد و برای اعلام ولایت علی(ع) در روز غدیر برخاست و به مردم امر کرد که شاهدان این پیام را به غایبان برسانند...».

آن گاه امام باقر(ع) فرمود: «واجبات الهی یکی پس از دیگری نازل می‌شدند و ولایت آخرین آن‌ها بود. سپس خداوند متعال آیه «الیَومَ اَکمَلت...» را نازل کرد و فرمود: «پس از این فریضه‌ای نازل نمی‌کنم زیرا فرایض را برای شما کامل کردم».

برخی از علمای اهل سنت در دلالت حدیث غدیر خدشه کرده و لفظ مولی را به معانی مختلفی جز سرپرست و صاحب اختیار گرفته‌اند، برای مثال گفته‌اند مولا به معنای محب و ناصر است یعنی پیغمبر اکرم(ص) به مردم توصیه کردند که علی بن ابی‌طالب(ع) را دوست بدارید یا سفارش کردند که یار و یاور او باشید.

نقدی که به این سخن علمای اهل سنت وارد است، اینست که اولاً هیچ یک از این دو معنا نه تنها پذیرفته نیست بلکه در خور گفتن هم نیست زیرا معنا ندارد انسان عاقلی مانند پیامبر اکرم(ص) آن گروه فراوان را در بیابان سوزان حجاز گرد آورد و بفرماید علی را دوست داشته باشید یا یار و یاور علی(ع) باشید. مگر دوست داشتن و یاری کردن به علی بن ابی طالب(ع) اختصاص دارد؟ هر مسلمانی مؤظف است دیگر مسلمانان را دوست داشته و یار و یاور آن‌ها باشد.

افزون بر این دوست داشتن کسی یا یاری کردن او نیازمند بیعت نیست. پس تبریک گفتن صحابه پس از آن اعلان عمومی نیز معنا ندارد. ثانیاً پیامبر اکرم(ص) در ماجرای غدیر آخرین روزهای عمر شریف خود را سپری می‌کرد. به مردم نیز اعلام کرد که به زودی به دعوت حق لبیک خواهد گفت و انتظار مردمی که این خبر سنگین اندوهبار و اضطراب آور را می‌شنیدند این بود که پیغمبر تکلیف آینده آنان را روشن کند و از درایت و عطوفت پیغمبر اکرم(ص) در قبال امت نیز جز تعیین تکلیف آینده انتظاری نمی‌رفت. در چنین حالی اعلام لزوم دوستی یا یاری کردن علی بن ابی طالب(ع) همچون شهروند مسلمان، نه رهبر مردم و جانشین آن حضرت(ص) چقدر بیجا ، نسنجیده و بی‌مقدار است؟

ثالثاً لزوم محبت و دوستی علی بن ابی طالب(ع) یا ضرورت یاری او چیزی نبود که با آن مخالفت یا درباره‌اش تردید کنند. به ویژه که بسیاری از آن جمعیت به شهرهای دور می‌رفتند و پیغمبر اکرم(ص) را نمی‌دیدند تا آن حضرت آنان را مؤاخذه کند که چرا علی بن ابی طالب(ع) را دوست نداشتید یا یاری نکردید. دوست داشتن یا نداشتن نیز قلبی و پنهانی است و تا انسان اظهار نکند،کسی متوجه نخواهد شد. پس هراس پیامبر اکرم(ص) از اعلان عمومی و تأخیر انداختن آن چه دلیلی می‌توانست داشته باشد؟

دیگر اینکه معنای رایج واژه مولی، سرپرست است و پیش از هر چیز همین معنا به ذهن می‌رسد. از این رو حسان بن ثابت، شاعر عرب زبان که در صحنه حاضر بود، از پیامبر اکرم(ص) اجازه خواست تا این ماجرا را به شعر درآورد و پیامبر(ص) اجازه داد. حسان شعر خود را گفت و پیامبر اکرم(ص) تشویقش کرد. یکی از ابیات آن شعر این است: فاننی رضیتک من بعدی اماما و هادیا (الغدیر ج1 ص340) یعنی پیامبر اکرم(ص) به او گفت: «برخیز ای علی که راضی شدم تو امام و هادی پس از من باشی». تعبیر «اماما» در شعر حسان برگرفته از واژه مولی است.

در آخر باید به این نکته اشاره کرد که نزاع معاویه با علی بن ابی طالب(ع) بر سر دوستی یا نصرت نبود، بلکه بر سر رهبری امت و جانشینی پیامبر اکرم(ص) بود. بنابراین ولایت و مولا در کلام نبی اکرم(ص) معنایی جز سرپرست، رهبر و به اصطلاح «اولی بالتصرف» ندارد و به جد باید پذیرفت که در آن ماجرا نمی‌توان معنایی جز این فهمید.

بررسی مفهوم امامت از نظر آیت‌الله العظمی جوادی آملی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.