۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 907432

حضرت زینب(س) مردم را به زشتی کارشان توجه داده و این نکته را می‌فهماند که بعضی از عیب و عارها، قابل زوال و شستشو می‌باشد و می‌توان با وسایلی، از دامان خود پاک کرد؛ ولی گاهی ننگ و عیب آدمی، آن‌چنان بزرگ و عظیم است که به کلّی قابل رفع نیست و نمی‌توان آن را جبران کرد...

حضرت زینب کبری سلام الله علیها در ادامه، «أَتَبکُونَ وَتنتَحِبُون إی - أجَل - وَاللهِ فَابکُوا فَإِنَّکُم أحرِیاء، أَحری بِالبُکَاءِ فَابکُوا کَثیراً وَاضحَکُوا قَلیلاً» آیا گریه می‌کنید و ناله می‌زنید؟! آری، به خدا سوگند پس گریه کنید که شما به گریه‌کردن سزاوارید. اکنون بسیار بگریید و کم بخندید.

در این قسمت نیز، بانوی کربلا زینب، اقتباس از قرآن کریم کرده است؛ چه آنکه خداوند در سوره توبه آیه ۸۲ می‌فرماید: «فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلًا وَ لْیَبْکُوا کَثِیرًا جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»

عقب‌نشینی‌کنندگان از جهاد به پاداش چیزی که خود کسب می‌کردند باید کم بخندند و بسیار بگریند.

حال آیا مقصود این است که در این دنیا کم بخندند و بسیار بگریند یا اینکه، دوران خنده و شادی آنان کم است که زندگی دنیا، چند روزی بیشتر نیست و دوران اندوه و گریه آنان، بسیار است که آخرت آنان غم‌بار؛ آن هم همیشگی و جاودانه خواهد بود؟

و بر این اساس، زینب کبری علیهاالسلام می‌فرماید: اکنون کم بخندید و بسیار بگریید و یا اینکه چند روزه فناپذیر دنیا را بخندید و برای ابد در جهان آخرت، گریه کنید و روشن‌تر اینکه، شادی شما چند روز؛ ولی درد، بلا، شکنجه و عذاب شما در آخرت، جاودانه است.

* «فَقَد أَبلَیتُم بِعَارِها وَمنیتُم بِشِنارِها - فَلَقَد ذَهَبتُم بِعَارِها وَشِنارِها - وَلَن تَرحَضُوها بِغَسلٍ بَعدَها أَبَداً»

همانا که دچار ننگ این قضیه گردیده و به عیب و عار آن، آزمایش شدید و هرگز این لکّة ننگ و فضاحت را نمی‌توانید با هیچ آبی، شستشو دهید.

در این قسمت، مردم را به زشتی کارشان توجه داده و این نکته را می‌فهماند که بعضی از عیب و عارها، قابل زوال و شستشو می‌باشد و می‌توان با وسایلی، از دامان خود پاک کرد؛ ولی گاهی ننگ و عیب آدمی، آن‌چنان بزرگ و عظیم است که به کلّی قابل رفع نیست و نمی‌توان آن را جبران کرد و اتفاقاً کار شما اهل کوفه, از این قبیل است که با هیچ آبی، نتوان آن را شست و مرتفع نمود.

* «وَأَنّی تَرحَضُونَ قَتلَ سَلیلِ خَاتَمِ النُّبُوَّةِ وَمَعدِنِ الرِّسالَةِ وَسَیِّدِ شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ وَمَلاذُ حَربِکُم وَمَعاذُ حِزبِکم وَمَقَرُّ سِلمِکُم وَآسی کَلِمِکُم وَمَفزَعُ نَازِلَتِکُم وَالمَرجِعُ إلیهِ عِندَ مُقَاتِلَتِکُم وَمَدَرَة حُجَجِکُم وَمَنارِ مَحَجَّتِکُم»

و کجا می‌توانید این ننگ و آلایش را بشویید که فرزند حضرت خاتم الانبیاء و زادة معدن و کانون رسالت را کشتید؟! کسی که سیّد و آقای جوانان اهل بهشت بود و تکیه‌گاه شما در جنگ, پناهگاه حزب و جمعیت شما, قرارگاه صلح و مسالمت شما و داروی جراحت شما و نقطة پناه‌آوردن در حوادث زندگیتان و مرکز روی‌آوردنتان به او نزد جنگ و نبردتان و سخنگو و بیانگر حجج و براهین شما و نقطه مرتفع و روشنِ خط سیر شما به شمار می‌رفت.

در این قسمت، زشتی عمل و عظمت گناه آن مردم نابکار را گوشزد می‌کند و برای ترسیم این هدف، به بیان مقام والای حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام که مقتول این جریانند می‌پردازد و خصوصیات و مزایای آن حضرت و موضع با عظمت وی را یادآوری می‌نماید و این مزایا و خصوصیات را دو بخش کرده؛ یکی خصوصیات و مفاخری که در رابطه با شخصیت والای آن حضرت است و دیگری مزایا و صفاتی که در رابطه با خود آن ملّت و سایر مردمان است.

در قسمت نخستین، امام حسین را با عناوین والا و پر افتخار «سلیل خاتم النبوة ومعدن الرسالة» و دیگر «سیّد شباب أهل الجنة» یاد کند.

آری! حسین علیه‌السلام، چکیده و فشردة بیت نبوّت ـ آن ‌هم بیت خاتم النبیین - بود و از معدن رسالت الهی سر برآورده و در آن کانون پر فیض و افتخار آفرین، نشأت یافته بود و افتخار بزرگ دیگر او این بود که سیّد جوانان اهل بهشت به‌شمار می‌رفت.

فضیلت اوّل، وجدانی بود و همه می‌دانستند که حسین علیه‌السلام، نواده نبیّ اکرم است و فضیلت دوم، فضیلتی بود که بر لسان نبی اسلام برای آن حضرت ثابت شده بود و مسلّم و متواتر میان مردم بود که رسول خدا فرموده بودند: «الحَسَنُ وَالحُسَینُ سَیِّدا شَبَابِ أهلِ الجَنَّةِ»( بحار الأنوار، ج۴۳، ص۲۶۵ از امالی شیخ طوسی.) حسن و حسین، دو آقای جوانان اهل بهشت هستند.

در بخش دیگر از فضایل و مزایا -که در رابطه با خود آنان بود- امام حسین علیه‌السلام را تکیه‌گاه و پناهگاه و داروی درد آنان و مرکز توجه و مقرّ فرود آمدن آن مردم خواند و آتش احساسات و عواطف را در نهادِ آن جمعیت، روشن و شعله‌ور ساخت و آنان را قبل از عذابِ سوزان آخرت، به عذاب وجدان در همین جهان، گرفتار و مبتلا گردانید.

قابل تذکّر است که در این عبارات، اختلاف نقل وجود دارد؛ مثلاً در بعضی از نسخ، مانند لهوف سید بن طاووس، «وَمَدَرَة سُنَّتِکُم» آمده، یعنی کسی که کانون سنّت بود و می‌بایست همه, سنّت را از آنجا اخذ و اقتباس کنند.

* «أَلا سَاءَ مَا قَدَّمتُم لِأَنفُسِکُم وَسَاءَ مَا تَزِرُونَ لِیَومِ بَعثِکُم فَتَعساً تَعساً وَنَکساً نَکساً ...»

آگاه باشید بد چیزی است آنچه را که نفس شما برای شما پیش‌فرست کرده و بد باری است این کوله‌بار سنگینی که برای روز قیامتتان به دوش گرفته و حمل دادید. پس مرگتان باد و هلاکت نصیبتان و سرنگون شوید و به رو در آتش دوزخ درافتید.

جمله «سَاء مَا تَزِرُون لِیَومِ بَعثِکُم»، یادآور آیة کریمه قرآنی و اقتباس از آن و اشاره بدان است که خداوند می‌فرماید:

«قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللهِ حَتَّیٰ إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا یَا حَسْرَتَنَا عَلَیٰ مَا فَرَّطْنَا فِیهَا وَ هُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَیٰ ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا یَزِرُونَ»(انعام:31.)

زیان کردند آنان که لقاء الهی را تکذیب نمودند تا زمانی که ناگهان, قیامت - یا مرگ- در رسد، گویند: ای آه و افسوس بر ما! بر این تقصیر و کوتاهی که در آن جهان کردیم و آنان گناهان خود را بر پشت‌های خود حمل می‌دهند؛ بدانید که بد چیزی است آن بار سنگینی که به دوش می‌کشند.

و نیز کلام بانوی اسلام, این آیه را به یاد انسان می‌آورد که خداوند می‌فرماید:

«وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ لِیَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلَا سَاءَ مَا یَزِرُونَ»( نحل:24-25)

و هنگامی که به کفّار گفته می‌شود که پروردگارتان چه چیزی را نازل گردانیده است؟ می‌گویند: قصّه‌های پیشینیان است. - این عمل را کردند - تا بار گناهان خود را کامل در روز قیامت بردارند و نیز از بارگناهان مردمی که اینان گمراهشان کرده بودند، بر اثر بی‌دانشی. آگاه باشید که باری که اینان به دوش گرفته‌اند، بد باری است.

در اینجا یادآور می‌شویم که مرتبط‌بودن کلام حضرت زینب کبری علیهاالسلام با این آیات، روشنگر آن است که بانوی بزرگ کربلا، آن مردم را مردمی کافر دانسته و یا در حکم کفّار قرار داده و از این رهگذر نیز، عظمت گناهی را که مرتکب شده بودند خاطر نشان می‌سازد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.