در وهله نخست، ورود ایالات متحده آمریکا و اروپا به این موضوع نشاندهنده اهمیت مباحث فرهنگی است. آنها تلاش میکنند فساد و تباهی را میان ملتهای مسلمان رواج و سپس جوامع را به سمت بیهویتی سوق دهند. زمانی که بیبندوباری جنسی میان ملتها گسترده شود موجب از بین رفتن هویت و گسست اجتماعی میشود؛ در نتیجه استعمارگران میتوانند بر آن کشورها مسلط شوند. در حالی که جهان سرمایهداری قدرت نظامی و اقتصادی گذشته برای به بند کشیدن دیگر جوامع را ندارد، آخرین تیر در ترکش لیبرالیسم این است با ابزار فرهنگ وارد شده و مردم جهان را بیهویت کند. در این مسیر، در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری در رسانهها و بنگاههای کلان سرمایهداری غرب در حال انجام است تا همجنسبازی را در جهان گسترش دهند.
این یکی از مراحل تسلط آمریکا بر جهان و جهانیسازی مدنظر آنهاست، به این معنی که یکی از مراحل مهم جهانیسازی همین بیهویت کردن مردم است. غرب گسترش فرهنگ ابتذال را در کشورهای تحت سلطه دنبال میکند و طبیعتاً این مسیر در عراق هم وجود دارد، چرا که این کشور هنوز هم زیر سلطه استعمار است.
نکته مهم دیگر این است آمریکاییها همواره ادعا دارند سیاست گذاری بغداد در کنترل تهران است؛ ولی موضوع اخیر اثبات میکند آنها هستند که در ریزترین و جزئیترین مسائل داخلی عراق شامل امنیتی، اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی-مذهبی و اجتماعی دخالت میکنند. ایالات متحده علاوه بر نفت، حوزه بانکی و مسائل نظامی که در کنترل خود دارد، امروز تلاش میکند حتی به مسائل دینی-فرهنگی این کشور هم جهت دهد. این دقیقاً همان نکته نگرانکنندهای است که گروههای مقاومت به آن آگاه هستند و از این رو تلاش دارند به هر شکل ممکن آمریکاییها را از کشورشان بیرون کنند. البته فقط پایگاههای نظامی آمریکا در عراق مطرح نیست بلکه ایالات متحده بر همه مسائل این کشور کنترل و نظارت دارد و عملاً تحت سلطه خودش درآورده است؛ دخالتی که آمریکاییها درباره مصوبات مجلس عراق دارند یکی از مصادیق بارز و روشن این موضوع است.
نظر شما