وقتی که مجری مراسم میلاد در رواق امام خمینی (ره) خبر شهادت او و همراهانش را داد، ناله و فغان و اشک و آه بود که از در و دیوار حرم می بارید. روز میلاد، به روزی بدل شد که خادم الرضا (ع) از میان مردم رفت.

خادمان رضوی در فراق خادم‌الرضا(ع) / روایتی از حال و هوای زائران و مجاوران در پی شهادت آیت‌الله رئیسی و همراهانش

شب  ولادت علی ابن موسی الرضا(ع)است ، زائران از روزهای گذشته خود را به بارگاه شمس الشموس  رسانده اند تا این روز بزرگ را در کنار گنبد ولی نعمتشان پاس بدارند. از زمان غروب زمزمه های دعای فرج در حرم مطهر پیچیده است. زائران و مجاوران ثامن الحجج(ع)، برای ظهور منجی دعا کنند. هر کس در گوشه ای به راز و نیاز مشغول است. کاوران زائران البرز، کاروانی از کرج و خانمی که به همراه خانواده اش برای زیارت آمده اند، همگی در کنار هم جمع شده اند. دراین شب همه دعوت شده‌اند به صحن و سرای آقایِ گره گشا، آقایِ مهربان.

مردی که لباس محلی ایالات پاکستان را به تن دارد، روبروی پنجره ایستاده و شانه هایش می لرزد و با آقای غریب نواز شهرمان زمزمه های دلی دارد، امشب او حاجت رواست، در زلال اشک‌های روی صورتش، این استجابت دعا را می‌شود، دید.

زائری با لهجه سیستانی ذوق زده است که خادم آقا، دعوتنامه مهمانسرای حرم به او و خانواده اش داده و تلفنی به خواهرش، می‌گوید:« دیدی چقدر خوش بختیم، شب تولد امام رضا، مهمان سفره حضرت شدیم»

«جانم رضا، ای جان جانانم رضا»، این نغمه ای که مداح می‌خواند و اجتماعی از زوار که با دسته‌های گل، برای تبریک تولد آمده اند با او همخوانی می‌کنند.

امشب صحن و سرای رضوی یکپارچه غرق دعا و نیایش و راز و نیاز است با آقایی که میهمان هایش را دوست دارد و دست خالی آنها را از درگاه آستانش باز نمی‌گرداند.

حرم مطهر غرق نور است که مداح از زائران و مجاوران می‌خواهد، آیه «ام یجیب » را بخوانند و با این مقدمه اعلام می‌کند که سانحه ای برای بالگرد رئیس جمهور کشورمان و تولیت سابق آستان قدس رضوی پیش آمده است، خادمان و زائران و مجاوران دست به دعا برداشته اند و آیه شفا می‌خوانند.هنگامه اقامه نماز هم که می‌رسد، زائران رضوی، برای سلامت رئیس جمهور کشورمان و همراهانش دست به دعا برمی‌دارند، و نوای امن یجیب از بهشت مشهد تا آسمان بلند می شود. پرچم سبز بر فراز گنبد رضوی بلند است. پرچمی که دل های زائران به آن  قرص است.

گویا چیزی که می توانست به آرامش مردم کمک کند، توسل جستن به امام مهربانی ها بود و این که سلامت مدیر عالی کشور و خادم امام رضا جان (ع) را از خود امام (ع) بخواهند. همین شد که جلسات جشن و شادمانی میلاد امام مهربانی ها در حرم مطهر، به دعا و توسل مبدل شد و زائران حرم با ذکر «یا وجیها عند الله» سلامت رئیس جمهور مردم را از خداوند متعال مسئلت کردند.

اما هر چه زمان می گذشت، اخبار ناامید کننده تری از مکان وقوع حادثه می رسید و شرایط به گونه ای پیش می رفت که گویا قرار است مردم خبرهای تلخ تری را هم بشنوند.

مردمی که بیش از هر چیز، پرکاری و تلاش برای رسیدگی به مشکلات را از رئیس جمهور خود به یاد داشتند، به هیچ وجه باور نداشتند که به این زودی، تلاش و خدمت او را به خاطره ها بسپارند. همین هفته گذشته بود که در جریان سفر سید به مشهد و حضور او در کنگره جهانی امام رضا (ع) موجی از نامه ها و درخواست ها برای رسیدگی به مشکلات برای او فرستاده بودند و باور داشتند که به این نامه ها پاسخ داده می شود. از همین رو بود که بار دیگر به امام رضا متوسل شدند تا بار دیگر، خادم الرضا (ع) را در صحت و سلامت ببینند. اشک ریختند و نذر کردند و پیمان بستند که با شنیدن خبر سلامت سید، چنین و چنان کنند. اما دقایق با سرعت سپری می شد و خبر چندان امیدوارکننده ای هم نمی رسید. جز این که در ساعات نزدیک به نیمه شب، رسانه ها هم خواستند که مردم دعا کنند رئیس جمهور در صحت و سلامت باشد.

قدیمی تر ها به یاد آن شب 13 خرداد افتادند که رادیو و تلویزیون از مردم خواستند امام (ره) را دعا کنند. آنها که این روزها را ندیده بودند، به یاد آن روزی افتادند که خبر شهادت حاج قاسم را شنیدند. همه با کورسویی از امید، خدا خدا می کردند و متوسل به امام رضا(ع) بودند و می خواستند این اخبار، فقط در حد خبر باقی بماند. می خواستند بار دیگر صدای سید را بشنوند که می گفت: «اللهم صل علی و لیک علی بن موسی الرضا عدد ما احاط به علمک، صلاه دائمه بدوام عظمتک و کبریائک...»

اما اذان صبح شد و خبری نشد. آنها که در حرم بودند، حتی متوجه نشدند که نقاره ها در روز میلاد امام رضا (ع) نواختند یا خاموش بودند. اصلا نقاره را با خبر خوش می شناختند و صدای نقاره، بدون خوشی و شادمانی برای آنها معنایی نداشت.

نهایت، قسمت و تقدیر این بود که زندگی تولیت سابق و رئیس جمهور فعلی، در آستانه روز میلاد امام رضا (ع) خاتمه یابد. در همان روزی که روز کشیک موظف حرم او بود. همان روزی که 3 سال پیش در آن، برای حضور در راس امور اجرایی کشور، قبول مسئولیت کرد. وقتی که مجری مراسم میلاد در رواق امام خمینی (ره) خبر شهادت او و همراهانش را داد، ناله و فغان و اشک و آه بود که از در و دیوار حرم می بارید. روز میلاد، به روزی بدل شد که خادم الرضا (ع) از میان مردم رفت.با توجه به اعلام 5 روز عزای عمومی در کشور از سوی مقام معظم رهبری، پرچم سبز برافراشته شده بر فراز گنبد حرم مطهر با پرچم سیاه تعویض شد و آستان ملکوتی امام هشتم(ع) حال و هوای عزا به خود گرفت.

مردم قدرشناس، قدر خادمان خود را می دانند. قدر خدمت را می دانند. سید ابراهیم را هم با سختکوشی و خدمت می شناسند. حتی آنها که به دلیل اختلاف سلیقه فکری، با او همراه نبودند و آشکار و پنهان از او انتقاد می کردند هم نمی خواستند تاریخ خدمت او اینگونه به پایان برسد. اما دست تقدیر گویا این بار حکم کرده که شهدا را از صف اولی ها انتخاب کنند.

«سید ابراهیم رئیسی» تولیت شهید آستان قدس رضوی شد و نام او در کنار نام مرحوم «عباس واعظ طبسی» تولیت فقید آستان قدس رضوی، جاودانه شد.

لیلا لاریچه

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.