زهره کهندل: کار بچه های کلاس شده بود، متلک پرانی به استاد جوانی که مدت زیادی از خشک شدن مهر مدرک فوق لیسانسش نمی گذشت. نه اینکه استاد کم سوادی باشد یا چیزی نداند اما انگار برای تدریس ساخته نشده بود، بلد نبود حرف بزند یا جو ناپایدار کلاس را مدیریت کند.

 مدرسان حق التدریس دانشگاه ها غربال می شوند

 

حتی یکبار از سر کلاس قهر کرد و اشکها و ناله هایش در دفتر مدیر گروه شده بود حرف روز دانشجویان! طرف بحث این ماجرا، جسارت دانشجویان در متلک پرانی یا بی احترامی به جایگاه استاد نیست که خود قصه پرغصه دیگری است، اگرچه بی ربط به این ماجرا هم نیست. این گزارش بنا دارد به وضعیت میزان مهارت و دانش مدرسان حق التدریس که در حال حاضر حجم زیادی از بار آموزشی در دانشگاه های غیردولتی اعم از غیرانتفاعی، علمی کاربردی، پیام نور و حتی آزاد را بر دوش دارند، بپردازد. اکنون چهار میلیون دانشجو در مقطع کارشناسی تحصیل می کنند که پس از تمام شدن درسشان و پیدا نکردن شغل مناسب، بسیاری از آنها رؤیای مقطع بالاتر را در سر می پرورانند. امسال حدود یک میلیون نفر داوطلب آزمون ورودی کارشناسی ارشد بودند که نسبت به سال گذشته 6درصد افزایش متقاضی داشت. اما بعد از پایان این دوره، نزدیک به اتفاق این افراد می شوند متقاضی تدریس در دانشگاه های غیردولتی که به برکت توسعه کمی آموزش عالی کلنگش در هر نقطه ای زده شده و ساختمانش قد کشیده، که در این شرایط دست به جذبش هم خوب است، البته جذب حق التدریس!

کم فروشی در تدریس

یکی از مدرسان حق التدریس دانشگاه پیام نور می گوید: سالانه انبوهی از دانش آموختگان کارشناسی ارشد بویژه در رشته های علوم انسانی وارد جامعه می شوند که شغلی بهتر از تدریس در دانشگاه پیدا نمی کنند. در این ماجرا بین عرضه و تقاضا توازنی وجود ندارد و زمانی هم که عرضه کالایی چون دانش آموختگان ارشد در جامعه زیاد شد، ناخودآگاه قدر و قیمت آن پایین می آید. خب در این میدان رقابت، من دانش آموخته کارشناسی ارشد با هر شرایطی که دانشگاه پیشنهاد بدهد، حاضرم کار کنم. به گفته او، مدرسان حق التدریس در دانشگاه پیام نور بیمه نیستند و به صورت ترمی قرارداد می بندند. او درباره وضعیت مالی آنها می گوید: به دلیل پایین بودن حق الجلسه ها، برخی از مدرسان در چند مرکز کار می کنند و اگر رابطه خوبی با مدیر آن مرکز داشته باشند، ساعت تدریس بیشتری هم می گیرند، مثلاً هفته ای 36 ساعت، یعنی روزی سه جلسه کلاس که می شود ماهانه 720هزار تومان. خب این حجم از ساعت تدریس با هیچ استانداردی مطابقت ندارد، ضربه را دانشجو و کیفیت آموزشی می خورد که زمانی برای آن صرف نمی شود، در واقع این علم فروشی و کم فروشی در تدریس است.
یکی از مدرسان حق التدریس دانشگاه جامع علمی کاربردی نیز معتقد است: بسیاری از این دانشگاه ها که توسط یک شخصیت حقیقی راه اندازی می شوند، می کوشند تا هزینه هایشان را پایین بیاورند، بنابراین خیلی به کیفیت آموزش توجهی ندارند و با قیمتهای پایین تری مدرس جذب می کنند. به گفته او، نظارت مشخصی بر جذب، وجود ندارد، اگرچه برخی از دانشگاه های علمی کاربردی مدعی صدور کارت هویت به مدرسان خود پس از احراز شرایط علمی و عمومی هستند اما در واقع اجرای این سازوکار خیلی جدی گرفته نمی شود.
یکی از مدرسان حق التدریس دانشگاه آزاد نیز معتقد است که این دانشگاه به دلیل میزان شهریه بیشتری که در مقایسه با دیگر دانشگاه های غیردولتی از دانشجویان می گیرد در جذب مدرس، کمی سختگیرتر است و برای حمایت از نیروهای حق التدریس خود، آنها را بیمه می کند اما میزان حق التدریس ها پایین است.
یکی از مدرسان حق التدریس دانشگاه غیرانتقاعی با بیان اینکه جذب فله ای در این دانشگاه ها، قربانی کردن کیفیت آموزش و بیشتر شدن مدرک دارهای کم سواد جامعه است، می گوید: قطعاً صاحبان دانشگاه به فکر جیب خودشان هستند و مدرسی با قیمت پایین تر به نفعشان هست تا ترم تحصیلی دانشجو پر شود و در نهایت مدرکی به او بدهند.
یکی از دانشجویان پیام نور می گوید: متأسفانه این شرایط به آزمون و خطا شبیه است و دانشجویان در چنین مراکزی به موش آزمایشگاهی تبدیل شده اند که آیا یک دانش آموخته کارشناسی ارشد، مهارت تدریس دارد یا نه؟! در چنین فضایی دانشجویان به دنبال خراب کردن استاد هستند و استادان هم منتظرند تا زودتر وقت کلاس تمام شود و از این فضا دور شوند.

اشکالات را می پذیریم!

آیا همه دانش آموختگان کارشناسی ارشد، توانمندی و مهارت تدریس را دارند؟ آیا سازوکاری هست تا از میان تقاضاها، افرادی انتخاب شوند که مهارت و قدرت تدریس داشته باشند، این غربال ها چگونه است؟ دکتر رضا عامری، مدیرکل نظارت و ارزیابی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درباره نحوه گزینش مدرسان حق التدریس دانشگاه ها به خبرنگار ما می گوید: دانشگاه ها ملزم هستند که براساس اصولی خاص، استادان را گزینش کنند. به گفته او، هیأت علمی های فعال در دانشگاه ها به چند دسته تقسیم می شوند که باید تناسبی بین تعداد دانشجویان و اعضای هیأت علمی تمام وقت وجود داشته باشد. اعضای هیأت علمی تمام وقت هم پس از تأیید صلاحیتهای علمی و عمومی آنها توسط نهادهای ذی صلاح، استخدام دانشگاه می شوند.
عامری خاطرنشان می کند: بسیاری از مؤسسات آموزش عالی اعم از علمی کاربردی، غیرانتفاعی و واحدهای دانشگاهی آزاد و پیام نور به اندازه کافی عضو هیأت علمی تمام وقت ندارند و بخشی از اعضای هیأت علمی آنها، مدعو و یا حق التدریس هستند که بیشتر اعتراضات هم در این بخش است.
او درباره کیفیت پایین آموزش در برخی از این دانشگاه ها و مهارت و دانش پایین برخی از مدرسان آن می گوید: اشکال وارده، درست است. درواقع فردی که به عنوان عضو هیأت علمی پاره وقت یا تمام وقت در دانشگاه تدریس می کند همین که در جایگاه استاد و مدرس، روبه روی دانشجویان قرار می گیرد باید از نظر شاخص های استاندارد وزارت علوم، حداقل های لازم را داشته باشد. این حداقل ها به دو بخش صلاحیت علمی لازم از لحاظ مرتبه و مدرک تحصیلی مرتبط با آن رشته و نیز صلاحیت عمومی تقسیم می شود.
به گفته عامری، براساس مصوبه جدید هیأت علمی عالی جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی، تمام افرادی که به عنوان مدرس، سر کلاس حضور پیدا می کنند باید، نسبت به تأیید صلاحیتشان اقدام شود که برای تسریع در این فرآیند با همکاری دو وزارت علوم و بهداشت و دانشگاه آزاد، هیأتهای استانی طراحی شده است که این هیأتها، الگوی تعیین صلاحیت مدرسان در استانها را مشخص کرده، مصاحبه های لازم را انجام داده و نظارت بر کل اعضای هیأت علمی را دارند که مصوبات آن ابلاغ شده و در سال91 اجرایی می شود.

مصوبه ای برای غربالگری جدید

آیا از این پس شاهد غربالگری جدی در جذب مدرسان حق التدریس دانشگاه ها خواهیم بود؟ دبیر هیأت مرکزی جذب وزارت علوم در پاسخ می گوید: یقیناً همین طور است، گرچه این روند، اکنون هم آغاز شده و دانشگاه جامع علمی کاربردی، اقداماتی می شود. عامری با اشاره به طرح صدور کارت هویت برای استادان این دانشگاه بعد از گزینش های علمی و عمومی می گوید: برای مؤسسات آموزش عالی دیگر همچون دانشگاه های آزاد، پیام نور و غیرانتفاعی نیز هیأتهای اجرایی استانی طراحی شده که با فعال شدن این ساختار، همه مدرسانی که به عنوان هیأت علمی با قراردادهای مختلف سر کلاس درس حاضر می شوند باید تأییدهای علمی و عمومی را احراز کنند، در غیر این صورت نمی توانند تدریس کنند.
او درباره برنامه وزارت علوم برای بازنگری بر رقم حق التدریس ها با توجه به پایین بودن میزان حقوق و مزایا و تأثیرش بر کیفیت آموزش می گوید: میزان حق التدریس برای خودش قانون دارد و مشخص است که بسته به رتبه و پایه هر فرد چه قدر باشد. قطعاً رقم حق التدریس یک استاد تمام با یک مربی صفر کیلومتر متفاوت است و حدود این رقم ها براساس کار کارشناسی تعیین شده است.
عامری درباره اینکه برخی از دانشگاه های غیردولتی، برای پایین آوردن هزینه های جاری، اقدام به استفاده از مدرسانی با سوابق کاری کمتر و حتی مدارک علمی پایین تر همچون کارشناسی و در برخی موارد غیرمرتبط دارند، می گوید: البته ماهیت مراکز علمی کاربردی کمی متفاوت است و هیأت علمی در برخی از رشته های آن شاید خیلی مفهوم نداشته باشد یعنی کسی که کار جوشکاری انجام می دهد، باید استاد کار یا خبره این کار باشد و صرفاً داشتن مدرک تحصیلی ارشد و دکترا برای آن الزامی نیست زیرا کار و مهارتش، ملاک است. قطعاً این دانشگاه ها هم براساس جدول حقوقی، بر حسب نوع رشته و خدماتی که ارایه می دهند، پرداختی مصوب به حق التدریس هایشان دارند.
آنچه بیش از تصویب طرحهایی همچون صدور کارت هویت برای مدرسان مراکز جامع علمی کاربردی اهمیت دارد، الزام به اجرای آن است که عامری می گوید اگر موردی هست که اجرا نمی شود، گزارش دهید تا پیگیری کنیم. باید گفت متأسفانه موارد به یکی دو موردی که می بینیم و می شنویم ختم نمی شود. در بسیاری از این مراکز، چون چرخ مالی دانشگاه خوب نمی چرخد و هراس از ورشکستگی می رود، برخی از امور هم قربانی منافع مالی صاحبان آن دانشگاه می شود و چه امری مظلوم تر از دانش و آموزش برای قربانی شدن بی سر و صدا! دانشگاه به فکر جیب خودش است و دانشجو در انتظار گرفتن مدرک، چه کسی فریاد قربانی ماجرا را می شنود؟!

پخش زنده