قدس آنلاین/ محبوبه علی‌پور: مسعود سلطانی فر پس از دو سال و 9 ماه تکیه زدن بر کرسی ریاست سازمان میراث فرهنگی، با این صندلی خداحافظی کرد تا شاید بر کرسی وزارت تکیه زند. اگرچه این زمان با وجود چالش‌ها وتنگناهای مختلف والبته تراکم موضوعات زیر مجموعه تحت نظارت وی، فرصت قابل توجهی برای ساماندهی این حوزه وعرض اندام به شمار نمی‌رفت، اما با نگاهی به عملکرد وی در همین بازه زمانی می‌توان دریافت مدیریت او بیش از توجه به نیازها و ضرورت‌های داخل کشور، متمرکز بر نگاه‌های تأییدکننده نهادها و سازمان‌های جهانی بوده است.

میراث رنگارنگ ما برای دیگران!

* نگاه به بیرون!

در دوره سلطانی فر، برنامه‌های متعددی با رویکرد حضور در عرصه‌های مختلف میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برگزار شد. برای نمونه می‌توان به ثبت شهرهای مختلف به عنوان شهر جهانی و یا ثبت جهانی آثار ملی اشاره کرد. اگر این تلاش‌ها را به عنوان نقاط قوت دوره ریاست وی به حساب آوریم، باید آن سوی سکه یعنی غفلت‌ها وکاستی‌ها را هم دید.

گرچه کارشناسان به مسأله کمبود اعتبارات در این حوزه اشاره می‌کنند، اما نبود نفوذ و اقتدار در سکانداری این مجموعه هم مورد اشاره آگاهان حوزه میراث فرهنگی و گردشگری قرار می‌گیرد. در این دوره اقبالی افزون‌تر نسبت به حمایت از سرمایه‌گذاران کلان به عنوان افراد ذی نفع در ساحت‌های مختلف این سازمان مشاهده می‌شود، چنانکه گاه تولید کنندگان و دیگر فعالان خُرد این عرصه، دچار انزوا شدند و حرکت آن‌ها در بن بست بی‌توجهی قرار گرفت.

* سفره‌ای مجلل برای دیگران

ناگفته نماند از نشانه‌های ضعف اقتدار مدیریت این سازمان، می‌توان به یکه تازی همچنان مستمر نهادهای فعال در زمینه برنامه‌های عمرانی و توسعه ای در تخریب مواریث فرهنگی کشور اشاره کرد که البته مورد اعتراض و انتقاد رسانه‌ها و کارشناسان میراث فرهنگی قرار گرفت. البته این داستان پیشینه دیرین و بی‌فرجامی در جامعه ما دارد که سلطانی فر نیز نتوانست راهی برای این درد بی‌درمان بیابد.

کارشناسان معتقدند، سال‌هاست سازمان میراث فرهنگی به سفره مجللی برای همگان بدل شده و همه سازمان‌ها و گروه‌ها از منافع و مواهب این سازمان بی‌سامان برخوردار شده‌اند، به جز صاحبان حقیقی آنکه حاصلشان از تکاپو در این مجموعه تنها دلخوشی به دلبستگی مداوم به فرهنگ، هنر و اعتبار این خاک بوده است. 

برچسب‌ها

پخش زنده