رسوایی امنیتی در آمریکا ، سازی بود که« مایکل فلین» مدتها پیش ، بی صدا ، شروع به نواختنش کرده بود تا صدایش همین یکی دو روز پیش بلند شود! آوایی که از این ساز بلند شد، البته در دستگاه و مقام دلخواه «فلین» نبود. شایدآقای مشاورسابق، جایی نت های موسیقیایی را اشتباه کرده و یا اینکه رهبر ارکستر و چوبش را بی خیال شده و ساز خودش را زده بود.
کاخ سفید البته مدعی است رئیس جمهور از مدتها پیش در جریان تماس های مشکوک «فلین» با روسها بوده اما نمی خواسته او را فوری اخراج کند!
با این وجود به جز ساکنان کاخ سفید خیلی ها بودند که از مدتها پیش نسبت به نوازندگی «فلین» و حتی رهبری ارکستر- ترامپ – هشدار می دادند. از جمله آنها دادستان کل موقت و اخراج شده آمریکا و برخی نهادهای اطلاعاتی این کشور که رابطه«فلین» و روسها را زیر سؤال می بردند. با این همه خدا می داند چرا روز ۵ بهمن ماه «اداره تحقیقات فدرال آمریکا» - اف بی آی – اعلام کرد: در بررسی‌های جدید هیچ ارتباط مشکوکی میان مایکل فلین و سفیر روسیه در واشنگتن مشاهده نشده است!
یک ژنرال یدکی نیاز داریم
اگر قرار باشد همه مدالهای افتخار داخلی و یا بین المللی اش را روی سینه نصب کند، بدون شک به یک «مایکل فلین» دیگر و یا یک سینه یدکی نیاز پیدا می کند! مایکل که سال ۱۹۵۸ به دنیا آمده در واقع ژنرال بازنشسته ارتش آمریکاست که از مدال نبرد در افغانستان و عراق بگیرید تا مدالهای مربوط به حضور در «ناتو» را در کلکسیون افتخاراتش دارد. بهانه دریافت این مدالهای رنگارنگ هم شرکت در عملیات نظامی مختلف و هچنین فرماندهی عملیات اطلاعاتی در افغانستان ، مدیریت سازمان اطلاعات دفاعی ، ریاست اطلاعات در مرکز فرماندهی پنتاگون ، رهبری کمیته اطلاعات دفاعی آمریکا و فرماندهی عملیات ویژه اطلاعاتی در عراق در سالهای ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۴ بوده است. از سال گذشته هم به عنوان مشاور غیر رسمی در کنار ترامپ فعالیت کرد و چندی بعد کار خود را به عنوان مشاور امنیت ملی آمریکا آغاز کرد.
اسلام شناسی با چاشنی علم پزشکی!
اگرچه در عرصه نظامی و اطلاعاتی یک «ژنرال» است ولی از حیث تحصیلات آکادمیک به زحمت می توان او را «ستوان» به حساب آورد! فرزند یک بانکدار جز در سال ۱۹۸۱ توانست از دانشگاه « رود آیلند» مدرک کارشناسی مدیریت بگیرد و به جای دانشگاه در ارتش به دنبال پیشرفت و ترقی باشد.چون از قدیم گفته اند : «تره به تخمش می رود ، حسنی به باباش» مایکل نیز مانند اعضای خانواده و بخصوص پدرش ، به یک دموکرات دو آتشه تبدیل شد. البته این دوآتشه بودنش تنها به مواضع سیاسی و حزبی ختم نمی شد بلکه نظامی دموکرات ، در باره مسایل اجتماعی یا فرهنگی خارج از حوزه تخصصش از قایل شدن حق سقط جنین برای زنان بگیرید تا اصول «نو محافظه کاری» نیز به صورت چند آتشه اعلام نظر می کرد.
از چند سال پیش به این طرف نیز با استفاده از علم پزشکی به یک ژنرال دین شناس تبدیل شد و اعلام کرد: اسلام یک ایدئولوژی سیاسی و یک سرطان است! این اواخر نیز تحقیقات چند روزه اش درباره اسلام لابد کامل شد و در توئیتر اعلام کرد: اسلام می خواهد ۸۰ درصد مردم جامعه به بردگی گرفته شده یا اینکه نابود شوند!
ایران شناس!
ادعا می کند: «من یک عمر با اسلام و مسلمانان جنگیده ام» و همه اسلام شناسی اش لابد به همین جنگهای اطلاعاتی خلاصه می شود. اما اینکه کجا »ایران شناس» شده و در کدام دانشگاه درس خوانده است را نمی دانیم. شاید نخستین بار سال ۲۰۱۲ بود که خیلی آشکار ضدیتش را با ایرانی ها نشان داد. پس از حمله مشکوکی که به سفارت آمریکا در لیبی شد ، «فلین» بلافاصله اعلام کرد مدارکی دارد که ثابت می کند ایران در این حمله نقش داشته است. البته اینکه آیا مدارکش را به جایی ارایه داد را نمی دانیم اما کاخ سفید و کارشناسان همین دو سال پیش اعلام کردند سرنخ های این ماجرا به قطر، القاعده و سودان ختم می شود نه ایران. حالا خودتان حدس بزنید بقیه سخنان گذشته و اخیر «فلین» در باره ایران وقتی می گوید: «من تغییری در رفتار ایران نمی بینم...ایران ، آمریکایی ها را در سراسر دنیا می کشد...من همیشه موافق گفتگو با ایران بوده ام اما حاکمان ایران رفتار بدی دارند... ما به خاطر آزمایش موشک بالستیک به طور رسمی به ایران هشدار می دهیم...» چقدرش متکی به اسناد و مدارک و چقدرش به خاطر داغ و دو آتشه بودنش است؟.
بیاین بریم روسیه
جالب اینکه «فلین» همواره در صحبت هایش پس از تاختن به ایران و شاخ و شانه کشیدن های غیر دیپلماتیک هرگاه به روسیه می رسد آتشش به شکل اعجاب آوری سرد می شود! او پس از سرزنش و محکوم کردن ایران به خاطر حضور نیروهایش در سوریه ، به روسیه که می رسد می گوید: « ما باید بطور سازنده با روسیه کار کنیم. چه خوش‌مان بیاید چه نیاید، روسیه تصمیم گرفته در سوریه حضور یابد و در آنجا به عملیات نظامی دست زند. آنها آنجا هستند و این امر بطور جدی سیر تحولات را تغییر می‌دهد. شما می‌توانید بگویید روسها بدند و باید به خانه‌شان برگردند. ولی این‌طور نخواهد شد. واقعیت را ببینیم».
ماجرا به همین مقدار ختم نمی شود. در جریان بحران «کریمه» و زمانی که روسیه آنجا را تصرف کرد بر خلاف بسیاری از دولتمردان و سیاستمداران آمریکایی که به تحریم روسیه متوسل شدندنفلین» اصرار داشت به مسکو سفر کند و با شرکای روس خود سازمان اطلاعات مشترک آمریکا – روسیه را راه بیندازد. وقتی اصرارهایش به جایی نرسید تلاش کرد دولتمردان را برای دعوت از مقامهای اطلاعاتی و نظامی روس به واشنگتن متقاعد کند که البته هیچکس با پیشنهادش موافقت نکرد.
... و اینک «کیلوگ»
اینکه آیا «فلین» مهره روسها بود یا نبود؟ اینکه «ترامپ» از دسته گلهایی که مشاور امنیت ملی اش قرار بود به آب بدهد خبر داشت یا نداشت؟ اینکه نقش شرکتها تجاری متعلق به «فلین» و دیگران در این ماجرا چیست؟ تفاوت زیادی در اصل ماجرا ایجاد نمی کند. «فلین گیت» به رسوایی حالا به رسوایی جدید کاخ سفید تبدیل شده و مدتها زمان می برد تا مشخص شود آیا دولتمردان آمریکایی موفق به جمع و جور کردن آن می شوند یا خیر ؟
روز گذشته از سوی کاخ سفید « کیت کیلوگ» به عنوان جانشین موقت «فلین» معرفی شد. مردی که اگرچه هنوز نمی دانیم آیا در دشمنی با ایرانی ها و مسلمانان ، آتشش به اندازه مشاور پیشین تند است یا خیر؟ اما مجبوریم بپذیریم که احتمالاً سرو سِرّی با روسها ندارد و یا اگر دارد ، قرار نیست آن را بزودی و با یکی دو تماس تلفنی لو بدهد!
