در دولت احمدی نژاد هزاران تن سیب زمینی را مجانی بین مردم توزیع کردند!

به گزارش قدس آنلاین،  تیترهای تکان دهنده ۴۸ هزار میلیارد تخلف مالی دولت احمدی نژاد توجهم را جلب کرد. معلوم شد احمدی نژاد دستور داده مبالغ زیادی از وجوه نفتی و غیره برای تأمین یارانه مردم تخصیص داده شود. آقایی از دیوان محاسبات گفته بود کل دارایی احمدی‌نژاد حدود ۲ میلیارد تومان است. او ثروتی ندارد و اگر قرار باشد جریمه شود از حقوق ماهانه او کسر خواهد شد؛ اتهام‌های وارده به قدری عجیب، کودکانه و مضحک بود که من از خود پرسیدم آیا می‌توان این مطالب را به عنوان اتهام تخلفات مالی نشر داد؟

وزیر جهاد کشاورزی کابینه کنونی گفته است در دولت احمدی‌نژاد چند هزار تن سیب زمینی مازاد را به دستور رئیس جمهوری میان مردم کم درآمد و فقیر مجانی توزیع کردند! با خودم گفتم اگر این جرم و تخلف است خدا پدرش را بیامرزد. ملاحظه می‌فرمایید چه اتهام سنگینی! سیب زمینی را که بعدها دیدیم هزاران تن مازاد تقاضا روی دست دولت ماند و پوسید و غیرقابل استفاده شد، در دولت دهم مجانی بین مردم فقیر و کم درآمد توزیع کردند اکنون خوب و شایسته و خداپسندانه است که بهای پیاز به ۴۵۰۰ تومان در هر کیلو و بهای سیب زمینی به کمی کمتر از آن رسیده است. حقیقتاً باعث تأسف و شرمساری است که پیاز و سیب زمینی گران‌تر از موز وارداتی به مردم عرضه شوند.

در زمان دکتر مصدق وقتی او با حمایت و اراده ملت نفت را ملی کرد، عایدات ناچیز ۱۶ درصدی سهم ایران از میان رفت و هر ماه میلیون‌ها تومان درآمد خزانه غیرقابل وصول ماند. مدت ۲۸ ماه درآمد نفت که وارد خزانه دولت می‌شد، متوقف شد.

در سال ۱۳۲۹ هـ. ش پیش از ملی شدن صنعت نفت، شرکت نفت انگلیس و ایران هر سال ۳۲ میلیون تن نفت ایران را صادر می‌کرد. در طول ۵۰ سال فقط ۱۱۰ میلیون لیره به خزانه دولت واصل شده در مقابل بالای ۵/۱ میلیارد لیره نصیب شرکت نیمه دولتی نفت انگلیس و ایران شده بود (شرکت نفت انگلیس و ایران شرکت نیمه دولتی انگلیسی بود که ۵۶ درصد سهام آن متعلق به دریاداری بریتانیا بود. در سال ۱۳۳۲ پس از سقوط دولت مصدق هیچ کس از او بازخواست نکرد که چرا صنعت نفت را ملی کرده و مانع از پرداخت عایدات ۱۶ درصدی بابت حق الامتیاز و بهره مالکانه به خزانه دولت شده است).

اتهام او بیشتر بر سر مخالفتش با مداخله شاه و دربار در همه امور کشور بود و افکار عمومی ملت ایران اقدام‌های مصدق را درست و قانونی می‌دانست و حتی شاه تصدیق کرد که مصدق با ملی کردن صنعت نفت خدمت بزرگی به کشور کرده است. بیشتر ایرادات دادستان بی‌سواد نظامی سرتیپ آزموده روی حوادث پنج روز پس از فرار شاه در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ بود نه مسئله ملی کردن صنعت نفت. عجیب است که تاریخ به گونه‌ای دیگر تکرار می‌شود.

دادستان دیوان محاسبات بر احمدی نژاد ایراد می‌گیرد که چرا دستور داده از تمام منابع موجود به یارانه بگیران یارانه داده شود. احمدی نژاد در یکی از مصاحبه‌هایش گفته پولی که به مردم به عنوان یارانه داده شد، پول خودشان بود. ما آمدیم ۱۰۵ هزار میلیارد تومان بر قیمت مایحتاج مردم از جمله سوخت اضافه کردیم و فقط ۲۷ هزار میلیارد تومان آن را به عنوان یارانه به خودشان برگرداندیم، مردم از ما طلبکارند. باقی آن پول کجا رفته و چه شده است؟

به دانشگاه ایشان تخصیص می‌یابد؛ چه ایرادی داشت که او به هدف خود می‌رسید و یک نهاد علمی- پژوهشی تأسیس می‌کرد؟ من هرگز مخالف هیچ دولتی نبوده، بلکه منتقد دولت‌ها بوده و هستم. در واقع حرفه من پژوهش و تاریخ نگاری و یکی روزنامه‌نگاری است.

راستی اگر دانشگاه ایرانیان گشایش می‌یافت، عده‌ای استاد و استادیار و دانشیار می‌پذیرفت چه اتفاقی سوئی روی می‌داد؟

خوار و خفیف کردن و اهانت به یک رئیس جمهوری به اتهام‌های سست و ضعیف مانند همین دستور پرداخت یارانه‌ها که خود او مدعی است از بودجه دولت نبوده و از محل گران‌تر کردن سوخت و غیره و آب و برق و گاز بوده چه فایده‌ای داشته است؟

در تمام دنیا رؤسای جمهوری و نخست وزیران در دوران پس از مسئولیت خود، بنیادهای فرهنگی راه‌اندازی می‌کنند، در دانشگاه‌ها و مجامع سخنرانی می‌کنند، سرکلاس‌های درس می‌روند، خاطرات خود را می‌نویسند.

مصدق در دوران نخست وزیری خود پس از ملی کردن شیلات فرمان داد کامیون‌های ارتش در تهران و شهرستان ها، ماهیان سفید شیلاتی را که بهای آن دانه‌ای سه، چهار تا پنج تومان بود از قرار عددی یک تومان به مردم بفروشند. فکر می‌کنم می‌توان مصدق را هم به علت ضرری که به اموال دولت وارد کرد به عنوان تخلف در اموال دولت مورد پیگرد دیوان محاسبات قرار داد.

من نمی‌دانم چه راز و انگیزه‌ای در کار است که هر رئیس جمهوری در ایران پس از پایان دوران تصدیش مورد اتهام و اهانت قرار می‌گیرد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها