قدس آنلاین- در جریان اغتشاشهای اخیر و موجسواری گروههای معاند بر اعتراضات اقتصادی و معیشتی بخشی از مردم در شهرهای مختلف، سایتها و کانالهای وابسته به جریان ضد انقلاب برای تحریک و فریب مردم دست به شایعهسازی و دورغپراکنیهای گستردهای زدند تا با فریب مردم آنها را برای پیوستن به اغتشاشگران تحریک و ترغیب کنند.
در این میان یکی از ترفندهای این کانالها و سایتهای وابسته به گروههای ضد انقلاب، خبرسازی درمورد برخوردهای خشن نیروهای انتظامی و امنیتی با مردم و دروغپراکنی درمورد کشته شدن تعدادی از هموطنان بهدست آنها بود.
اگرچه تعدادی نیز در این آشوبها کشته شدند و منابع رسمی کشور نیز این موضوع را تأیید و آمار و اطلاعات دقیق آن را منتشر کردند، اما این عده بعضاً همچون آرمین صادقی نوجوان اهل خمینیشهر توسط عناصر تروریستی و گروهکهای سازمانیافته و مسلح وابسته به ضد انقلاب در جریان شلوغیها ترور شدند تا این اتفاق به گردن نیروهای نظامی و امنیتی بیفتد و عدهای نیز در حمله به اماکن نظامی برخی پاسگاههای پلیس بهقصد سرقت سلاح در درگیری با نیروهای انتظامی کشته شدند. البته در این میان برخی از نیروهای انتظامی و امنیتی نیز بهدست همین عوامل فتنهگر به شهادت رسیدند.
با اینحال اتفاقی که قابل تأمل و دقت ازسوی مردم است، دروغپراکنیهای بدون سند و مدرک درباره کشته شدن مردم عادی از جمله زنان و کودکان در این درگیریها و اغتشاشات است.
همین چندروز پیش بود که خبری در فضای مجازی درباره کشته شدن یک نوجوان ۱۷ ساله به نام امیرحسین پاپی در شهرستان درود در جریان برخورد نیروهای امنیتی با آشوبگران منتشر شد، اما به فاصله یکروز این نوجوان درودی که از دیدن آگهی ترحیم خود در فضای مجازی و کانالهای تلگرامی شوکه شده بود، مقابل دوربین صداوسیما قرار گرفت و از ضربه روحی که به او و خانوادهاش وارد شده بود سخن گفت.
روز گذشته اما خبر دیگری از ایندست در فضای مجازی منتشر شد که اهالی رسانه را شوکه کرد. کانالهای یادشده در اقدامی دیگر خبر از مرگ یک زن باردار اهل خمینیشهر به نام راضیه اسماعیلیان داده بودند که بهدلیل پرتاب گاز اشکآور و شلیک هوایی مأموران انتظامی و شوک ناشی از این اتفاق خودش و فرزندش جان باختهاند.
این کانال تلگرامی مدعی شده بود که مأموران این زن را بهسرعت دفن کرده و حتی اجازه ندادهاند برای او مراسم ترحیم گرفته شود. فرد نگارنده همچنین مدعی شده بود که برسر قبر این زن یک مأمور گمارده شده تا کسی نتواند از آن محل عکس و فیلم تهیه کند و در ادامه با مظلومنمایی خواستار کمک و استمداد مردم برای رهایی این شهر از ظلم و ستم شده بود.
تا اینجای ماجرا برای ما اهالی رسانه، این خبر همه ویژگیهای همان خبرسازیها و دروغپراکنیهای اینروزها در فضای مجازی را داشت و احتمالاً برای برخی از مردم که در کانالهای مجازی از ایندست با چنین خبرهایی روبهرو میشوند ممکن بود و هست که سبب شک و گمان و حتی باور این خبر شود.
اما اینبار گروههای ضد انقلاب ناشیانه به کاهدان زده بودند و خبر دروغشان مضحک هم از آب درآمده بود. عکسی که از این زن خیالی باردار و کشتهشده بهدست مأموران رژیم در خبر منتشرشده استفاده شده بود، عکس مریم زنگنه، همکار مرحوم ما و خبرنگار سرویس اجتماعی روزنامه قدس بود که هفته گذشته پس از چندسال تحمل رنج بیماری سرطان تسلیم مشیت الهی شد و دعوت حق را لبیک گفت.
مرحوم مریم زنگنه خبرنگاری متعهد، کوشا، مدافعی سرسخت برای حقوق و مطالبات مردم و از اعضای شناختهشده جامعه رسانهای کشور بود که تمام عمر حرفهای خود را در روزنامهای با جایگاه و منشی شناختهشده و در تراز انقلاب در خدمت مردم بود.
عناصر خودفروخته و ضد انقلاب حتی آنقدر اطلاعات و حوصله نداشتند تا عکس کسی را که برای جعل خبر بهکار میبرند شناسایی کنند که یک چهره شناختهشده نباشد و گمان کردهاند سرقت یک آگهی ترحیم از شهر مشهد و انتشار آن به نام فردی دیگر در خمینیشهر نه توجه کسی را جلب خواهد کرد و نه لو خواهد رفت.
این اتفاق جدای از تلاشی که برای ضربه به نظام در آن صورت گرفته، از وجوه دیگری هم قابلتأمل است؛ نخست اینکه چنین دروغسازیهایی توهین و هتکحرمت به افراد و خانوادههایی است که آبرومندانه در جامعه زندگی میکنند و بهیکباره با چنین مسائلی روبهرو میشوند که یک ضربه بزرگ به احساسات، جایگاه و شأن اجتماعی و فرهنگی آنهاست. ضد انقلاب و رسانههای آنها حتی از درک بازخود منفی و رسوایی افشای دروغهای خود و منفورتر شدنشان در نزد ایرانیان نیز ناتوان هستند.
این اتفاق مشتی نمونه خروار است و متأسفانه امثال گروههای حقوق بشری و حتی مأموران و بازرسان ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل نظیر احمد شهید و جانشین او عاصمه جهانگیر در سالهای اخیر به اینگونه دروغسازیها و گزارشهایی از ایندست که توسط سازمان منافقین و دیگر گروههای معاند بهصورت سفارشی تهیه شده استناد کردهاند. اما تجربه نشان داده است که زمستان میرود و روسیاهی به ذغال خواهد ماند.