آموزگار
-
جذب ۸۷۰ نفر در فرایند تکمیل ظرفیت آموزگاران در فارس
مدیرکل آموزش و پرورش فارس از جذب بیش از ۸۷۰ نفر در فرایند تکمیل ظرفیت آموزگاران در این استان خبر داد.
-
هزار آموزگار در مدارس عشایری استخدام میشوند
مدیرکل دفتر توسعه عدالت آموزشی و آموزش عشایر وزارت آموزش و پرورش از جذب هزار آموزگار برای مدارس جامعه عشایری کشور خبر داد و گفت با توجه به جمعیت دانشآموزان عشایری در مقطع ابتدایی این عدد بسیار چشمگیر است.
-
آموزگارِ جهاد
مردمان خطّه "کاوَرد" هربار که نام جهاد و جهادسازندگی را می شنوند تنها یک نام به ذهن شان خطور می کند و آن کسی نیست جز شهید "سیدعلی اصغر تاج الدین"... جهادگری که مهندس بود و آموزگار.
-
پرونده ویژه دهه فجر ۴۲؛ رجال سقوط/ قسمت هفتم
جمشید آموزگار نخست وزیر یا مترسک سر خرمن
ناگفته پیدا است که برای خاندان معلوم الحال پهلوی و بازماندگان رزیم پیشین هیچ واقعه ای تلختر و تأسف انگیزتر از وقوع ناگهانی انقلاب اسلامی و نابودی غیر منتظره نهاد چند هزار ساله سلطنت نبود.
-
مهار آتشسوزی برج مسکونی در بلوار آموزگار مشهد و نجات ۴۰ نفر از ساکنین
سرپرست معاونت عملیات آتشنشانی شهر مشهد از مهار آتشسوزی در یک واحد مسکونی در بلوار آموزگار این شهر توسط آتشنشان چندین ایستگاه عملیاتی خبر داد.
-
ساعتی با معلم متفاوتترین مدرسه کشور
آموزگار زندگی در روستای «دشتبال»
وقتی گفت وگویم با «فرود نعمتی» معلم متفاوتترین مدرسه ایرانی که من میشناسم تمام شد، آرزو کردم کاش من هم یکی از دانشآموزان این معلم عاشق بودم، در روستای «دشتبال» در «پادنا»ی علیا؛ منطقهای کوهستانی که 300 کیلومتر با مرکز استان اصفهان فاصله دارد. وقتی فیلمی را درباره آقای نعمتی و مدرسهاش دیدم اشتیاق دیدن او، مدرسه و دانشآموزانش در دلم جوانه زد و سرانجام، با خودم فکر کردم کاش وزیر آموزش و پرورش این سرزمین، مانند این معلم متفاوت فکر میکرد. حتماً آن وقت میتوانستیم از سالهای تحصیل کودکانمان نتایج بهتری بگیریم. او مردی است که برای بازسازی مدرسه شهدای محراب در روستای دشتبال، بخشی از زمین کشاورزیاش را فروخت.
-
گفتوگو با اسماعیل کریمی، معلم مشکین شهری که باید هر روز 90 کیلومتر برود تا به کلاس درس برسد
دو روستا ، دو شاگرد ، یک معلم
سالها پیش بود، در روزگار وبلاگ، قبل از اینکه اسمی هم از شبکههای اجتماعی باشد، آن سالها یکهو نام یک مدرسه کوچک بر سر زبانها افتاد؛ «مدرسه کالو» که آن را «کوچکترین مدرسه دنیا» لقب داده بودند. عبدالمحمد شعرانی آن سالها به سبب همین مدرسه و چهار، پنج دانشآموز قد و نیمقدش، حسابی سر زبانها افتاد. درست مانند آنچه این هفتهها درباره «اسماعیل کریمی» گفته میشود؛ معلمی که برایش مهم نیست در کلاسش 30، 40نفر نشستهاند یا یک، دو نفر. او هر روز مسیر 90کیلومتری تا مدرسه را، گاهی از میان برف و تگرگ و گاهی از میان مسیرهای خاکی که به گِل نشسته طی میکند تا خودش را به دو دانشآموزش برساند؛ دو دانشآموزی که یکیشان در روستای «خانببلو» است و دیگری در «اُجاققشلاقی»؛ روستاهایی که روی نقشه هم به سختی میشود ردی از آنها جست، چه رسد به اینکه هر روز بخواهی خودت را تا آنها برسانی و سالهای سال کارت همین باشد. همینها کافی است تا بفهمی معلمی برای «اسماعیل کریمی» فراتر از یک شغل است؛ درست بر خلاف خیلیها که صبح به صبح برای معلمیشان کارت میزنند و چشم میکشند که ظهر برسد و دوباره روز از نو و روزی از نو.
-
اینجا الفبا جان دارد
مقصدم کوچک ترین مدرسه دنیاست؛ آنجا که روستایش ۳۰ خانوار دارد با یک آموزگار و یک دانش آموز.
-
و زشمار خِرد، هزاران بیش...
می گفت: نگذارید زندگی را به شما دیکته کنند... اگر نشد هر روز، یک روز درمیان آدم مفیدی باشید به حال خودتان، به حال اطرافیان تان...