محمد صادق دهنادی
-
درباره رویارویی با شیعه نمایان تکفیری
حمله اخیر گروهک تکفیری شیعه نما از خاک ملکه به مرکزی که برابر عرف بین الملل مانند خاک ایران تلقی میشود، از الطاف خفیه الهی بود که از جنبههای متفاوت و مختلفی فضا را برای فعالیت تبیینی و تنویری نظام فراهم کرده است.
-
حکمرانی رسانه ای چرا و چگونه؟
تغییر شکل جامعه و تبدیل آن به یک اَبَر شبکه در عین آنکه وجود رسانه های فعالی را طلب می کند که بتوانند در مقابل موج های وارداتی مقاومت کنند و به جای بگومگوهای جدلی بی انتها و بی فایده یا تبلیغ اشخاص و جریانها روبه روی هجمه به نظام و سیستم ها از طریق توسعه ارزش و نگرش عمومی اهتمام نمایند، بازنگری در سیستم ها و حتی سازوکارهای فرسوده و خسته ای را ایجاب می کند که به نحو بسیار قدیمی به دنبال حفظ بنیان ها و نو کردن پوسته ها هستند.
-
سخنی مشفقانه با مخالفان نظام
گرچه همواره مصلحت جامعه در آرامش عمومی است و به مدد برجسته سازی رسانهای برخی مخالفتها و معضلات را به نحوی جلوهگر شده که این حس خود اکثریت پنداری پررنگتر شده، اما اینها نشانه نبود هوادار و جانفدا برای نظام و انقلاب نیست. نظام اسلامی رویارویی اجتماعی را نمیپسندد و نشان داده که مایل به برخورد سخت با مخالفتها نیست و به همین دلیل عظمت حرکت متعهدانه مردم ایران، هرگاه هویدا شده، آبروی نداشته مدعیانِ پایان نظام، بارها رفته است.
-
دورخیز ضد انقلاب برای ۴۰ سالگی انقلاب
کلید واژه این «۴۰ سال» در این ۱۸ ماه، خط اتصال تمامی محصولات فرهنگی و رسانهای این شوآف است که در آن ذهن نسل سوم و چهارم انقلاب به عنوان هدف اصلی مورد سمپاشی قرار میگیرند. طبق آمار موجود در مراکز رسمی اطلاعاتی کشور، از نظر تحلیل جمعیتی بیش از ۶۵ درصد مردم ایران یا انقلاب را ندیدهاند و یا به واسطه سن کم تصویر واضحی از آن ندارند و به همین دلیل میتوان با تبلیغات به ایشان القا کرد که به هر دلیل نهضت امام خمینی(ره) و ملت ایران، بهترین تصمیم در زمان خودش نبوده است.
-
بازارسازی، کلید اشتغال دائم واقعی
برای رفع «بحران بیکاری» به جای بندبازی روی آمار و اجرای طرح هایی که نتیجه آن در بهترین وضعیت توزیع یکسان فقر عمومی است، باید روی شکستن چارچوبهای رکود- که نبود بازار مناسب برای عرضهها میباشد- متمرکز شد. واقعیت این است که دولتهای انقلاب از ابتدا تاکنون چند برابر کل بازار اشتغال کشور، وام اشتغال به افراد و بنگاهها پرداخت کردهاند، اما همان گونه که همه میدانیم، چرا؟ این وامها در نهایت به افزایش نقدینگی و تورم منجر شده است و در شرایط رکود همه آن اشتغالهای مصنوعی تبدیل به اخراج و تعدیل و سرخوردگی نیروی انسانی شده است.