یادداشت های ساعت 25
-
پرستار در شغل خودروساز
در مقاله تخصصی در مجله‌ای اقتصادی که درباره صنعت خودروسازی به چاپ رسیده بود، دو نکته توجهم را جلب کرد.نخست اینکه مدیران دو شرکت مثلاً کارتل خودروسازی ایران «خود را کارمند دولت می‌دانند» و معمولاً پس از دو سه سال عوض می‌شوند و برایشان مهم نیست کارخانه‌های خودروسازی پس از رفتن آن‌ها چه بر سرشان می‌آید.
-
پرداخت الکترونیک کرایه تاکسی!
وضعیت تاکسیرانی در تهران به شهادت مناظری که هر روز در خیابان‌ها می‌بینم و خود من به دلیل اینکه چند سالی است از اتومبیلرانی دست کشیده‌ام و از تاکسی آژانس استفاده می‌کنم، شاهد عینی هزاران مسافر کنار خیابان مانده و استغاثه کن برای سوار شدن به تاکسی هستم که به سال‌های دهه اول قرن بیستم و نیز به سال‌های دهه ۱۳۲۵ تا ۳۵ ه.ش شباهت دارد.
-
نارسیسم و تازه به دوران رسیده خود گم کرده!
چند ماه پیش شخصی را که سی و چند سال پیش می‌شناختمش و کار کوچکی داشت و در مؤسسه‌ای با هم کار می‌کردیم پس از مدت‌ها بیکاری و خانه نشینی آوردند و رئیس یک اداره نه چندان کل و متوسط کردند!
-
یادداشت های ساعت ۲۵
از کجا می فهمید از کجا آورده اند؟
:« ماساجی اینووه »، پژوهشگر سیاسی و اطلاعاتی امپراتوری ژاپن که در سال ۱۹۰۲م/۱۳۲۰ ه.ق ظاهراً به عنوان مطالبات جغرافیایی در آسیای مرکزی و متصرفات روسیه تزاری در آسیا و در باطن پیش از آغاز جنگ معروف ژاپن با روسیه در منچوری و بندر پورت آرتور و جنگ دریایی تسوشیما به ایران سفر کرده است در سفرنامه خود می‌نویسد در ایران از کنسول انگلیس شنیده است که ایرانی‌ها، جز حرکات نمایشی هیچ تلاشی برای پیشرفت مملکت نمی‌کنند و کارهای مملکتی شفاف نیست.
-
دستمزد ۱۲۰ هزار تومانی برای هر الاغ!
بعضی‌ها می‌پندارند نشر بعضی از نامه‌ها و اسناد مالی در فضای مجازی پدیده‌ای نوظهور مربوط به سال‌های اخیر است
-
تلفن رُند ۷ میلیاردی
آقای قره‌خانی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی اعلام کرده است: « رندترین شماره تلفن همراه کشور به نام دزد اکتشافات وزارت نفت بوده که حدود ۲میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان این خط را خریداری کرده و قیمت این تلفن رند اکنون به حدود ۷ میلیارد تومان رسیده است.»
-
چرا دولت می‌گوید بی‌پول است؟
دولت پیوسته مالیات‌ها را اضافه می‌کند. از طرفی دولت چین به جای پول نفت به ما بنجل آلات می‌دهد و موجب تعطیلی کارخانه‌های ایران می‌شود.
-
روی سفره صفویه نشسته‌ایم
در خانواده، ما یک عروس آلمانی داریم، شوهرش دکتر جراح ایرانی محترم و معتبری است. هر سال فرزندانش (برادرزاده‌های عیال) سفری به ایران می‌کنند و وقتی می‌آیند در آپارتمانی که آقای دکتر خویشاوند ما به علت عشق سفر به ایران در تهران خریداری کرده، اقامت می‌کنند و گاهی به ناهار یا شام دعوتشان می‌کنیم
-
آبدوغ خیار سپهدار رشتی!
یک شهروند لابد کم‌تجربه و دوره ندیده و سرد و گرم روزگار نچشیده پایش رسیده به مجلس، در یکی از روزها، وقتی وارد سالن ناهارخوری پارلمان شده، تعجب کرده که چرا برای ناهار نمایندگان محترم چند نوع کباب، چلو خورش، جوجه کباب با مخلفات، کشک بادمجان، چند نوع سالاد، نوشابه قرمز و زرد و دلستر، آب میوه و لایه میوه و بستنی و...روی میز چیده‌اند
-
نومن کلاچر؛ طبقه ویژه!
در هر دوره از تاریخ ایران یک یا دو طبقه خاص نازپرورده متنعم، مورد علاقه دولت‌ها بوده‌اند که چون به امتیازات زیادی دست یافته و صاحب ثروت و مکنت و املاک فراوان شده و دیگران رنج کشیده و آنان خورده‌اند، مورد غبطه و حسرت و کینه سایر طبقات قرار گرفته‌اند.
-
آیا عده‌ای عمداً می‌خواهند مردم را عصبانی کنند!
صدور کارت هوشمند کار خوبی است، هر جای دنیا کارت هوشمند به یک ضرورت تبدیل شده است، اما گویا مسئولان این کار، راه درستش را بلد نیستند.
-
کابینه پیران جهان دیده! و جوانان بی‌تجربه
با اینکه بیشتر وزیران و وکیلان کنونی ادعا می‌کنند ریشه در طبقات مستضعف و کم‌درآمد و محروم داشته و خوی اعیانی و اشرافی ندارند، اما نمی‌دانم چرا خلاف گفته‌هایشان از کردارشان مشهود می‌افتد و بیشتر حضرات تجمل‌گرایی و با حشمت و ابهت زرورقی نشستن و برخاستن را دوست می‌دارند.
-
واردات ۶ میلیون دلار شانه و گیره مو!
پس از وارد کردن میلیاردها تومان بیل و دسته بیل و کج میل از کشورهای خارجی... پس از صدور مجوز واردات سیر و بادام درختی پوست‌دار از چین... پس از وارد کردن تمام اقلامی که نظایر آن در ایران تولید می‌شده و اشباع بازار از آن‌ها... پس از وارد کردن سنگ قبر از مصر و قبرس و.....
-
کمی تکاپو، کمی سختگیری
قاضی سراج چندی پیش سری به شهرک فرودگاهی امام زده و سه مدیر این شهرک را به دلیل بی‌تدبیری در ماجرای ریزش برف به مدت ۱۰ سال از خدمات دولتی محروم کرد.
-
فاجعه‌ای در یک وزارتخانه!
جامعه:یک خبرگزاری رسمی کشور (باشگاه خبرنگاران جوان) که حرف درشت خ روی میکروفن خبرنگارش دیده می‌شود، کلیپی در فضای مجازی نشر داده که عده‌ای جوان را در حال کوهپیمایی و راه رفتن از روی تخته سنگ‌ها و صخره‌های بزرگ نشان می‌دهد.
-
یادداشت های ساعت ۲۵
آیا موضوع زلزله کهنه شده است؟
جامعه:چند ماه از زلزله کرمانشاه می‌گذرد، ولی یکی دو روز پیش تصاویری از خبرگزاری‌های رسمی مملکت در فضای مجازی دیدم که باور نکردنی بود.
-
جایی برای تجمعات مردم
بر اساس اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه همگانی و متقابل مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت است. اصل بیست و هفتم قانون اساسی نیز حق برگزاری تجمعات و راهپیمایی‌ها را مجاز دانسته است.
-
تعطیلی زمستانی یک ماهه چه بر سر دانش آموزان خواهد آورد؟
در وزارت آموزش و پرورش گویا فکری به مخیله بعضی از حضرات تصمیم گیرنده رسیده که ظاهراً به دستاویز وارونگی هوا در اواخر پاییز و اوایل زمستان، دانش آموزان مدارس دبستانی و دبیرستانی را از ۱۵ آذر تا ۱۵ دی به تعطیلی زمستانی بفرستند و گویا باز هم تصمیم گرفته‌اند، سال تحصیلی را به جای اول مهر از ۱۵ شهریور آغاز کنند
-
تو هم سرت بوی قرمه سبزی می‌دهد!
دکتر مصدق روزی در مجلس شورای ملی دوره شانزدهم و روزی در یکی از جلسات دادگاه نظامی ماجرایی از دیدار خود و محمدعلی شاه در دوران اوایل سلطنت سه ساله او و پیش از به توپ بستن مجلس شورای ملی بیان کرد که بی‌مناسبت ندیدم آن را نقل کنم.
-
نمی‌توانیم به زندانیان سه وعده غذا بدهیم
رئیس کل زندان‌ها گفته است: نمی‌توانیم روزی سه وعده صبحانه، ناهار و شام به زندانیان بدهیم، چرا؟ چون بودجه نداریم؟
-
یادداشت‌های ساعت ۲۵
حسرت اتومبیل و سودایی ناتمام دلالان
ماهی یک بار، گاهی دو ماه یک بار، دوستی فرهیخته که سفرهای علمی- کاری در زمینه دارو و پزشکی به اروپا و آمریکا دارد، برایم یک کیسه بزرگ مجلات و جراید خارجی از آمریکایی و انگلیسی و آلمانی و اماراتی و حتی چینی و کره‌ای و ژاپنی می‌آورد. ارمغان او از سفرهایش؛ تورق این مجلات بزرگ با کاغذهای گلاسه عالی دلم را می‌سوزاند. ما کجاییم در این بحر تفکر و آن‌ها کجایند؟
-
یادداشت‌های ساعت ۲۵
دولت شیوه حرف زدن با مردم را نمی‌داند
دولت در حال گران کردن همه کالاها و مایحتاج مردم، خدمات و حتی دو - سه برابر کردن نرخ جرایم غیبت سربازی، عوارض خروجی، ثبت‌نام در مقاطع مختلف تحصیلی، حامل‌های انرژی و هر روزنه‌ای است که بتوان از آن کسب درآمد کرد و چاله چوله‌های خزانه را که به گودال‌های عمیق تبدیل شده پر کرد.
-
یادداشت‌های ساعت ۲۵
بنزین را لیتری ۱۰ هزار تومان و گاز را ۴۰۰۰ تومان کنید !
دولت باز هم به فکر آزار مردم افتاده است و از هم اکنون زمزمه‌هایی برای افزایش بهای بنزین تا لیتری ۱۵۰۰ تومان و گاز لیتری ۴۰۰ تومان از میان لبان سخنگوی دولت و وزارت نفتی‌ها بیرون می‌جهد که موجب تشویش افکار عمومی و نگرانی مردم می‌شود.
-
یادداشت‌های ساعت ۲۵
کلاهبرداری به نام گوشت گاو موسیقی شنیده!
رئیس انجمن صنفی گاوداران تهران، به جای مقام‌های به خواب ناز رفته تعزیرات و حمایت از مصرف کننده که جز اعلام شماره تلفن ۱۲۴ سر در هوا، هیچ گونه واکنشی به گوشت گاو کیلویی ۹۰۰ هزار تومان نشان ندادند، سرانجام به صدا درآمد.
-
سانتافه ۴۰ میلیون تومانی را ۲۵۰ میلیون تومان می‌فروشند!
صدای قاضی سراج، رئیس کل سازمان بازرسی کشور که مردی متین،راستگو، بی‌حاشیه و دلسوز ملت است، سرانجام درآمد و از بیداد و ظلم و غارتگری گرانفروشان خودرو ناله‌ها کرد.
-
یادداشت‌های ساعت ۲۵
اخذ جرایم برای پرکردن صندوق دولت!
روزی دلقکی که در دربار خلیفه هارون الرشید خدمت می‌کرد و او را می‌خنداند- و شاید همان «ابونواس» شاعر معروف که اجازه داشت با خود خلیفه هارون الرشید شوخی کند- نزد خلیفه آمد.
-
۵۰۰ میلیون تومان بابت یک مصاحبه!
هفته پیش یک فوتبالیست پرتغالی را به ایران دعوت کردند، تمام هزینه‌های هواپیما و خورد و خوراکش را تقبل کردند و صد هزار یورو برابر ۵۰۰ میلیون تومان بابت نیم ساعت حرف زدن و مصاحبه با او به او دستخوش دادند. برای نگهداری سگش در آن یک شبانه‌روز که در ایران بود ۱۰۰۰ یورو هزینه کردند.
-
وبال صنعت خودروی معیوب داخلی بر گردن مردم
فهرست خودروهای یک شرکت ایرانی را در جراید چاپ کرده بودند. این شرکت قرار بوده خودروهای مونتاژ تولید کند.دیدم رودربایستی را کنار گذاشته شاسی بلند تا ۲۵۰ میلیون تومان و هیوندایی تا حدود ۱۸۰ میلیون تومان عرضه کرده‌اند. آن هم در اقساط ۱۱ میلیون و ۲۰ میلیون و غیره میلیون تومانی همه بالا، همه برای یک اقلیت رانت‌خوار خاص.
-
ماجرای بعضی از دوستان عرب ما
جامعه:این روزها سفره گسترده و پر از خوان نعمت محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی که قرار است بزودی جانشین پدر دچار زوال عقل خود شود، بسیار پرمشتری شده و خیل گسترده‌ای از رجال و شیوخ کشورهای عربی خاورمیانه راهی ریاض می‌شوند.
-
دوستی یک جانبه تا کی؟
نمی‌دانم چرا ما در همه امور روش افراط و تفریط را پیش گرفته‌ایم؛ گاهی زنگیِ زنگ هستیم و گاهی رومی روم.