علما و روحانیون در رهبری جنبشهای ضد استبدادی و ضداستعماری معاصرِ جهان اسلام، همواره نقشی پررنگ و جایگاهی منحصربهفرد داشتهاند. در تاریخ معاصر ایران نیز این نقشآفرینی در نهضتهایی چون تحریم تنباکو، جنبش مشروطه، نهضت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی بهخوبی نمایان است. شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب ازجمله علمایی است که حضورش در زندگی مردم شهر و کشورش پررنگ و مؤثر بود. به مناسبت سالروز شهادت این عالم بزرگ، مرور کوتاهی بر زندگی و فعالیتهای ایشان داریم.
عالمی که در میان مردم بود
مرحوم آیتالله سید عبدالحسین دستغیب یکی از بزرگترین علمای عصر ماست. او در روز عاشورای سال ۱۲۹۲ هجری شمسی در شیراز متولد شد و تحصیلات مقدماتی را در همین شهر گذراند. در جوانی به نجف رفت و در حلقههای درس بسیاری از بزرگان حوزه حاضر شد.
او پس از هفت سال از استوانههای علم و فقاهت، آیات عظام ضیاءالدین عراقی، شیخ محمدکاظم شیرازی و سید ابوالحسن اصفهانی اجازه اجتهاد گرفت. از توفیقهای بزرگ زندگی او در نجف آشنایی با استاد مسلم عرفان، آیتالله سید علی قاضی بود. سپس در همدان به محضر ولی کامل الهی آیتالله شیخ محمدجواد انصاری رسید و به برکت ایشان، برکت روحی و معنوی خود را به کمال رساند.
آیتالله سید عبدالحسین دستغیب از معدود چهرههایی است که ابعاد گوناگون را در وجود خویش به کمال رسانده است. او برخلاف گذشتگان که اخلاق و عرفان را در چارچوب تنگ محراب و مدرسه محصور میدیدند به میان مردم آمد و در عرصه مبارزات سیاسی اجتماعی، مردانه حاضر شد. در سنین جوانی به مقابله با سیاستهای ضد دینی رضاخان برخاست و در برپایی نهضت اسلامی با تمام وجود به یاری امام(ره) شتافت.
معلمی محبوب و تأثیرگذار
در سال ۱۳۴۱ دولت اسدالله علم که مجری سیاستهای قدرتهای خارجی بود، به ارائه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی اقدام کرد. لایحهای که در آن با بدعتی نوین، زمینه حذف مقدسات مذهبی از قوانین فراهم شده بود. این موضوع مراجع شیعه و بزرگان حوزه را به صحنه کشاند. امام خمینی(ره) با بیانی صریح با قانونشکنیهای حکومت به مخالفت برخاست و در تماسهایی با علمای بلاد از ایشان درخواست همراهی کرد. در شیراز با همفکری آیتالله سید عبدالحسین دستغیب و آیتالله شیخ بهاءالدین محلاتی، از علما و مراجع شهر، تصمیم گرفته شد ضمن دعوت از جامعه روحانیت، مسائل سیاسی روز بررسی و برای همگامی با امام خمینی(ره) و مراجع قم چارهجویی صورت گیرد.
آیتالله سید عبدالحسین دستغیب، روحانی مبارز با سخنانی شیوا و آغازگر جریانهای سیاسی در فارس بود. این معلم اخلاق با منبرهای پرشورش محبوب اقشار مختلف مردم شده بود. در همان دورانی که خفقان سیاسی کشور را فراگرفته بود، درسهای اخلاق شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب معیاری شده بود برای تشخیص حق از باطل.
تأثیر کلام شهید آیتالله دستغیب در روشنگری مردم پیش از انقلاب موجب شد مأموران ساواک بارها وی را ممنوعالمنبر، بازداشت و تبعید کنند. نفس گرم این پیر مبارز پس از انقلاب در جبههها هم شوری به پا میکرد. این عالم فرزانه که وجودش خطری بزرگ برای دشمنان تلقی میشد، سرانجام در بیستم آذر ۱۳۶۰ به دست منافقان به شهادت رسید.
طرحِ صدام
پنجم مهر ۱۳۶۰ عملیات ثامنالائمه(ع) با رمز «نَصْر مِنَ اللهِ وَ فَتْحٌ قَرِیب» در محور آبادان و شرق کارون به صورت گسترده آغاز شد. قرار بود حصر آبادان شکسته شود. اخباری که در ساعات اولیه به فرماندهان ایرانی مخابره میشد، از هماهنگی بسیار دقیق و نبرد بینقص نیروهای ایرانی حکایت داشت. در این عملیات، مواضع و خاکریزهای دشمن یکی پس از دیگری سقوط کرد و دشمن عقبنشینی گستردهای را در دستور کار خود قرار داده بود. بلافاصله پس از این عملیات، کارشناسان نظامی عراق علت شکست سنگین خود را سرعت بینظیر جابهجایی قوای ایران در زمان حمله و همچنین حضور عظیم نیروهای مردمی در این نبرد ذکر کردند. آنها باید برای کاهش حضور نیروهای مردمی در جبههها کاری میکردند، چون سرویسهای اطلاعاتی خبر داده بودند احتمالاً ایران قصد دارد عملیات بزرگ دیگری در محور چذابه انجام دهد. درست در همین زمان، گروهک منافقین که مدتی بود راه خود را از انقلاب جدا کرده و به بغداد پناه برده بود، برای خودشیرینی طرحی را به شخص صدام ارائه داد تا بتواند با این طرح از حضور نیروهای مردمی در جبههها بکاهد. این طرح «طرحِ صدام» نامگذاری شده بود. طرحی که براساس آن، نام صدام تجزیه و تحلیل شده و حرف صاد آن آیتالله صدوقی، حرف دال آیتالله دستغیب، حرف الف آیتالله اشرفی اصفهانی و حرف میم آن آیتالله مدنی برای ترور و از سر راه برداشتنشان آماده شده بودند.
این اشخاص روحانیون برجسته و ائمه جماعتی بودند که نفوذ زیادی میان مردم داشتند و نه تنها موجب تشویق هر چه بیشتر مردم برای حضور در جبههها شده بودند بلکه خود نیز حضور پررنگی در جبههها داشتند. درست به همین دلیل بود که آنها در رأس ترورهای گروهک منافقین قرار گرفته بودند. بلافاصله این طرح عملیاتی شد و ترورها در کشور کلید خورد. ۲۱ شهریور ۱۳۶۰ آیتالله مدنی در تبریز حین اقامه نماز ترور شد و پس از آن نوبت به ترور آیتالله دستغیب رسید.
شهادت در مسیر نماز جمعه
گویا منافقین زمان ترور آیتالله دستغیب را روز جمعه ۱۳ آبان تعیین کرده بودند، اما برنامه ترور در این روز به هم خورد. آنها در پی فرصتی دیگر بودند تا نقشه ترور انتحاری دیگری را شکل داده و ناکامی قبلی را پوشش دهند. جمعه ۲۰ آذر ۱۳۶۰ روز ترور آیتالله دستغیب تعیین و مسئولیت این کار به گوهر ادبآواز، دختری بیستوسه ساله از شاخه گروهک منافقین که سالها پیش از خانه خود متواری و جذب گروهک منافقین شده بود، واگذار شد. او با بستن بمب، خود را باردار معرفی کرد و با بیان اینکه باید مطالب مهمی را به آیتالله دستغیب بگوید، نزد او رفته و با عملی انتحاری، آیتالله دستغیب و ۱۲ تن از همراهان و مردم را به شهادت رساند. درست زمانی که مسئولان کشوری، خود را آماده رساندن خبرهای پیروزی رزمندگان اسلام در دیگر محورهای چذابه و همچنین محور گیلانغرب در روز ۲۰ آذر کرده بودند، ناگهان خبر ترور آیتالله دستغیب در یکی از محلههای شیراز تمام فضای کشور را تحتالشعاع قرار داد. اینگونه بود که جمعه بیستم آذر ۱۳۶۰ مطابق با ۱۴ صفر ۱۴۰۲ به روزی ماندگار و تلخ در حافظه مرد و زن ایرانی و بهخصوص استان فارس تبدیل شد. روزی که سیدالشهدای ۱۴ هزار و ۶۰۰ شهید استان فارس، آیتالله سید عبدالحسین دستغیب، هنگامی که عازم نماز جمعه بود به دست یکی از عوامل گروهک تروریستی منافقین به شهادت رسید.
خبرنگار: زهره هاشمی
نظر شما