پنجمین اجلاس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین در جمع سفرا، رؤسای مجالس و علمای کشورهای مختلف جهان و شخصیتهای برجسته کشورهای اسلامی، از روز شنبه در تهران آغاز به کار کرد.

همه فلسطین برای همه فلسطینیان

حضرت آیةا... خامنه ای رهبر معظم انقلاب در این اجتماع گسترده در حضور اندیشمندان و نمایندگان کشورهای اسلامی، سخنان مهمی را ایراد فرمودند که به برخی از محورهای آن اشاره می شود.
- «فلسطین مسأله اول در میان همه موضوعهای مشترک کشورهای اسلامی است». در سالهای آغازین سازش، اتفاقی که در کشورهای اسلامی افتاد، کم اهمیت نمودن آرمان ملت فلسطین بود که به مرور مشمول غفلت و فراموشی از سوی حاکمان گردید. اگر تلاشهای جمهوری اسلامی در خصوص زنده نگهداشتن مطالبات مردم فلسطین نبود، شاید امروز برگزاری چنین نشستی و دفاع از این ستمدیدگان جغرافیای دنیای اسلام، موضوعی نامأنوس و غریب در بین مسلمانان می بود. همه تلاش حامیان رژیم جعلی بر این امر متمرکز است که مسأله فلسطین را از اذهان نسل جوان و کنونی دنیای اسلام محو نموده و این موضوع فقط به خاطره گذشتگان تبدیل شود که با انقطاع نسلی نیز تصورش در حد یک رخداد تاریخی باشد.
- «مدعای ما آزادی فلسطین است، نه آزادی بخشی از فلسطین. هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است.»
این اظهارات در مقابل پیشنهاد دو دولت درباره فلسطین مطرح گردیده است. برخی تلاش می کنند با این ایده اعلام نمایند مشکل فلسطین حل می شود و پرونده جنگها و بحرانهای 63 ساله فلسطین بسته خواهد شد. رهبر فرزانه انقلاب واقعیتهای خلاف این ادعا را تأیید می کنند، زیرا در صورت تحقق این امر، رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخته می شود که این اتفاق نهایت آرزو و آرمان سران این ارتش مسلح است. در این فرایند، مبارزات جنبشهای جهادی فلسطین، مهار شده و اسرائیل غاصب بدون دغدغه، طرحهای توسعه طلبانه اش را در آینده عملیاتی می کند. اختلافهای مردم فلسطین ناشی از این طرح، ظرفیت انسجام بخش و متحد آنها را درگیر چالشهای داخلی خواهد نمود که این رخدادها هزینه بقای این رژیم را به حداقل می رساند. تلاش مجاهدان در راه آزادی فلسطین کم رنگ و بی فایده تلقی شده و بر گزینه سازش و روحیه وابستگی مانور داده می شود تا از این رفتار به عنوان یک راهبرد در مناسبات آتی جهان اسلام و نظام سلطه بهره برداری کنند. این موضوع در نهایت ضربه ای را بر پیکره بیداری اسلامی وارد می نماید که دستاورد سقوط حاکمان آمریکایی را نتیجه حضور ملتهای مسلمان با آرمان اسلامی ارزیابی نکنند، بلکه وضعیت کنونی را حاصل خروجی سناریوی اتاقهای فکر واشنگتن معرفی نمایند. طرح دو دولت، استقلال بخشی از فلسطین است که با یکپارچگی این سرزمین در تضاد است. این دغدغه همچنان مطرح است که حضور صهیونیستها در بخشی از قلمرو فلسطین با کدام منطق قابل توجیه است؟ اگر از وجاهت حقوقی برخوردار است، پس صهیونیستها مردمی حق به جانب خواهند شد، این در حالی است که ادعاهای آنها از منظر حقوق بین الملل قابل دفاع نیست و اگر در این طرح با اسلحه و حمایتهای جهانی و زورگویان صاحب سرزمین شوند، پس انتظار همزیستی مسالمت آمیز توقع بی جاست، زیرا همان اشغالگران دوباره هدفهای گذشته را با بهانه های جدید عملیاتی خواهند نمود.
- «ما نه جنگ کلاسیک ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد می کنیم، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را، و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بین المللی را. ما همه پرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد می کنیم».
مردم فلسطین که سالها رنج غربت و دوری از خانه و کاشانه را تحمل نموده و در بدترین شرایط زندگی می کنند، باید به کشورشان برگردند و در یک فرایند دموکراتیک، به نوع نظام سیاسی آینده خود رأی دهند. این پیشنهاد بر اساس منطق دموکراسی است. امروزه، ادعای کشورهای غربی، برخوردار بودن از نظامهای دموکرات است. در شرایط کنونی 5/5 میلیون آواره فلسطینی در این طرحها به کابوسی برای رژیم صهیونیستی تبدیل گردیده است که در گفتمان به اصطلاح صلح از آنان با تعبیری یاد می شود که بار حقوقی برای سران تل آویو نداشته باشد. تاکنون نیز اقدامهای زیادی را انجام دادند تا آنها را با تطمیع از بازگشت منصرف کنند و یا تلاش نمودند با جایگزین کردن عبارت «آنان که بر نمی گردند» به جای آوارگان تا در دیالوگ حقوقی، از پاسخگو نبودن خود دفاع کنند.
مقام معظم رهبری خطاب به جهان غرب فرمودند: «غرب امروز بر سر دو راهی است؛ یا باید دست از زورگویی طولانی مدت خود بردارد و حق ملت فلسطین را بشناسد و بیش از این از نقشه صهیونیستهای زورگو و ضد بشر پیروی نکند، و یا در انتظار ضربه های سخت تر در آینده نه چندان دور باشد.» این سخنان، کلیدواژه بیداری اسلامی و رمز تحولات کنونی جهان با رویکرد ملت محوری در مقابل دولت محوری است. واقعیتهای صحنه کنونی سیاسی و تعاملات جهانی، بیانگر این واقعیت است که در هیچ زمانی در مقایسه با وضعیت فعلی، رژیم صهیونیستی و حامیان آن در موضع ضعف نبوده اند. اکنون روند حوادث در عرصه های سیاسی، اقتصادی و استراتژیک مرکز ثقل قدرت را از شمال به جنوب آورده و مؤلفه های قدرت سفلی با تحول مفاهیم و عملیاتی شدن آن، الگوهای جدید را در ادبیات روابط بین الملل وارد نموده است. کارشناسان بر اساس تئوری انقلابها امکان سقوط دیکتاتورها را در مدت کوتاه در بهار عربی، غیرممکن ارزیابی می کردند، ولی اراده ملتها این مهم را ممکن نمود. غرب ناگزیر است در مقابل موج خیزش مردمی در اروپا - که آمریکا نیز از این موضوع بی نصیب نماند - سر تعظیم فرود آورد و از همراهی با اقلیت سلطه گر اجتناب نماید، در غیر این صورت آگاهی ملتها دو مینوی جهان اسلام را در آن کشورها تکرار خواهد کرد.
در پایان باید اذعان نمود، نظام سلطه همچنان بر این باور است که قدرت ابزار سخت افزاری است، لذا در مقابل موشکهای احتمالی، سپر دفاع موشکی طراحی می کنند، غافل از اینکه دستاوردهای ملتها در بهار عربی، ناشی از قدرتهای موشکی نبوده است، بلکه دستهای خالی اما اراده های مصمم، توانستند صاحبان قدرت نظامی و حامیان آنها را در رویارویی دچار هزیمت سنگین و باورناپذیری نمایند و این اتفاق در مورد فلسطین نیز دور از انتظار نخواهد بود، زیرا نسخه مشابه کشورهای اسلامی در فلسطین موجود است.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.