قدس آنلاین:وقتی تلویزیون را روشن می کنم می خواهم و قت تفریح و استراحت را با جعبه جادو پر کنم. جلوی من یک صفحه ی شیشه ای با یک کنترل چند دکمه ای و پشت این صفحه ی شیشه ای تخت ، 1600 شبمه جاخوش کرده است.تا وقتی من دستور روشن شدن ندهم آنها هنر نمایی نمیکنند.

شبکه های آزاد و آزادی شبکه ها

اخبار ، فیلم، ورزش،سریال، مذهبی، کودکانه هرکدام  دلت بخواهد در صف منتظر خیرگی چشم تو به خودشان هستند اما از واقعیت نگذریم گستره ی انتخابت بسیار بالاست جوری که می توانی کل عمرت را تقسیم بر تعداد شبکه ها کنی در نیم دقیقه به اضافه 24! دیدی چقدر شد؟! فقط یک عمر ناقابل می طلبد.من یکی را انتخاب می کنم و ترجیح می دهم فیلم ببینم.اینجا هم باز آزادی شبکه ها با من دست به گریبان می شود و چشمان مرا به کشمکش بین انتخاب برتر می کشاند.حدود 40 شبکه برایم دعوت نامه فیلم فارسی می فرستد اما چون وقتم محدود است فقط یک سریال از 40تکه ی شبکه ها را انتخاب می کنم.از شروع سریال 10 دقیقه می گذرد اما چنان دیالوگ هایی دارد این سریال مرده زنده می کند!از دوستی سفید بی دردسر بگیر تا آموزش بچه داری با حیوان وافادار خانگی! انگار در کشور رسانه ی بشقاب واره همه چیز عادی و آرام است و فقط تو هستی که آشفته ای و برای رفع آشفتگی ات باید دعوت آنان به آرامش را اجابت کنی.

سریال که تمام می شود من تا 45 ساعت ! در فکر دختر و پسر نقش اول فیلم هستم که آخر موفق به فرار می شوند یا نه!؟ برایشان غصه خوردم و دعا کردم و فکر دلسوزانه برایشان خرج کردم و برایشان راه برون رفت از بحران را صادر کردم! اما یک سوال همیشه ذهنم را مشغول می کرد که شهروندان کشور دوست و همسایه آمریکایی که فیلمسازان دلسوزشان مولد این سریال بودند چه نظری درباره پایان این سریال داشتند؟در همین فکرها بودم ناگهان صدای بوق تلفن همراهم که خبر از آمدن پیامی میداد به گوشم خورد!پیامک  را دیدم و در آن نوشته شده بود :اعتراض مردم آمریکا در جریان نژاد پرستی پلیس این کشور درباره قتل یک سیاه پوست آمریکایی شدت گرفت.در همان لحظه سریع خودم را مسلح به کنترل تی وی کردم ! و شبکه خبری مورد علاقه و اعتمادم ! را دیدم.هرچه زیرنویس ، بالانویس، بغل نویس ، و متن خبری و مستند های خبری را زیر و رو کردم چیزی جز طبیعت زمین هرماه با آب و هوای ملایم چیزی عایدم نشد.اینجا بود که یک لحظه شعر همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ! در ذهنم شروع به اجرای کنسرت نمود که اصلا فراموش کردم پیامک چند دقیقه ی پیش را.

دوساعت زل زدن به صفحه ی رنگی 43 اینچی واید! خبری از اعتراض در آن نبود.کلنجارم شروع و به خودم گفتم : پیامک دروغ بود؟ یا شایعه؟ نکند خبر هنوز به شبکه نرسیده!؟ نکند شوخی بوده!؟ شایدم حتماً بلکه قطعاً شبکه حواسش نبوده !بالاخره بعد از دعوای بین تکنولوژی ذهنی تلفن همراه  و سرویس های ماهواره ای به این نتیجه رسیدم که سری به دهکده مجازی اطلاعات بزنم.

جستجویی از سر تعجب نمودم که در نهایت سایت جستجوگر جواب تعجبم را داد! نتیجه ی درگیری موبایل و دیش واره با وساطت اینترنت حل شد و دادگاه شبکه ی خبری را متهم اعلام کرد!همینطور که داشتم خبر را مرور می کردم ناگه لینک مرتبط پایین خبر نظرم را متوجه خود کرد،کنجکاوانه آن را اوپن نمودم! چیزی دیدم که مسلمان بشنود کافر ببیند! و 75/1 فاز از سه فازم پرید!فقط 8 شبکه برای مردم امریکا رایگان قابل دسترسی است و آنها مجبورند برای دیدن دیگر شبکه های پرمحتوا! هزینه تقبل بفرمایند!

جالب تراین بود که مردم کشور بریتانیای کبیر ! برای مشاهده اخبار سراسر راست و بی طرف بی بی سی باید مالیات بدهند!

تکانی ناموزون بر اندامم حاصل شد و به خودم گفتم نکند هزینه ی تماشای این 163 شبکه ی فارسی زبان بشقاب واره را دولت دلسوز و برادر و همفکر ایالات متحده تقبل می کند تا بگوید ایران به فکرتیم و دوستت داریم! از خودم دوباره سوال کردم که خب با این همه لطف  کدخدا ! دیش و رسیور را هم رایگان می کردید که ما مجبور نشویم هزینه ی یارانه دونفری امان را خرج خریدش کنیم.مسئولین مهربان و مودب ایالات لطفا رسیدگی کنند ... لطفا

نگارش:محمد مهدی مرادی

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.