خودباوري، نوآوري مي باشد. مديريت جهادي در عرصه فرهنگ را مي توان عمل، فراگرد، پيامد يا حالتي دانست که براي تعالي انسان ها پديد مي آيد و اين به نوبه خود به معني پيش بردن، روان سازي رشد، متحول کردن فرصت ها، کامل کردن، برتري بخشيدن يا بالابردن امور انساني است. بنا به تعبير مقام معظم رهبري عرصه فرهنگي، عرصه جهاد است، لذا کساني که در عرصه فرهنگي حضور داشته و مديريت مي نمايند بايد حق جهاد را بجا آورند و آن گونه که شايسته است به ترويج ارزش هاي ديني و واقعيات انقلاب اسلامي بپردازند. فرهنگ بی شک یکی از بنیادی ترین عوامل سازنده هر جامعه ای محسوب می گردد و از این رو مقام معظم رهبری با نگاهی تیزبینانه و تحلیلی سنجیده در سخنان خود پیوسته بر مدیریتی جهادی در این عرصه تاکید داشته و بر اجرای برنامه هایی در این زمینه سفارش فرموده اند، از این رو در گفت و گویی با دکتر نفیسه فیاض بخش، نماینده دور چهارم، پنجم و هفتم مجلس شورای اسلامی و مدرس دانشگاه، به بررسی و مداقه در این زمینه پرداختیم که از نظرتان می گذرد.

 لطفا کمی درباره مدیریت جهادی و اهمیت آن در جامعه کنونی توضیح دهید.

مدیریت جهادی به معنای تلاش بی وقفه و فراوان و خستگی ناپذیر و تحمل پذیری فراوان در راه تحقق آرمان های الهی و اجرای دستورهای خداوند و نیز پرهیز از سلایق شخصی، اطاعت محض از رهبری می باشد و طبیعی است یک هدف حاصل نمی شود مگر تا زمانی که ستون وحدت به وجود آید و اگر در مدیریت جهادی وحدت از نظر دور داشته شود، مسلماً به پاسخ های مدنظر دست نمی یابیم و بی شک ستون وحدت مقام معظم رهبری و بیانات ایشان است که باید در این راستا اطاعت پذیری از سخنان رهبری صورت پذیرد و از برداشت ها و سلیقه های شخصی درباره گفتار ایشان به شدت پرهیز شود.

 آیا می توان گفت که نداشتن یک مدیریت تحت عنوان مدیریت جهادی از جمله دلایل ضعف های امروز ما درمقابل دشمنان فرهنگی است؟

بی شک این امر مسلم است، چرا که فرهنگ ما از زمان رضاشاه و حتی پیش از آن عرصه تاخت و تاز بیگانگان بوده است و شبیخون فرهنگی سابقه ای طولانی در ایران دارد، چنانکه در سال 1307 قانون متحدالشکل کردن لباس تصویب شد و یا واقعه مسجد گوهرشاد و کشف حجاب به وقوع پیوست که این ها همه خود شبیخون های فرهنگی در دوران گذشته بود. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357، این امر به صورتی بسیار ظریف، حساب شده و فریبکارانه توسط موج های رادیوهای بیگانه، ماهواره ها و سایت ها به صورت غیرمستقیم به حیات خود ادامه داد. بدیهی است که این جنگ نرم بسیار خطرناک تر از جنگ های نظامی محسوب می شود که برای مقابله با آن نیاز به مدیریت واحد فرهنگی می باشد و این مدیریت بر عهده مقام معظم رهبری است. اما متأسفانه اطاعت پذیری مسوولان در راستای بیانات ایشان تاحدودی کم می باشد و بسیاری از مشکلات امروزه ما به ویژه در عرصه فرهنگی تا حد فراوانی به خاطر  تبعیت و پیروی از سخنان و رهنمودهای مقام معظم رهبری می باشد.

 چرا گاه شاهدیم که اقدام های چشمگیری در عرصه فرهنگی در راستای اطاعت و پیروی از سخنان رهبری از سوی مسوولان صورت نمی پذیرد؟

بی شک عمده دلیل آن نبود اراده و انگیزه از سوی مسوولان مربوطه  در این خصوص می باشد، چرا که بسیاری از سخنان مقام معظم رهبری راهگشای گره های فرهنگی می باشد، اما متأسفانه زیرمجموعه های مدیریتی که بحث اجرایی را بر عهده دارند در این مهم کوتاهی می ورزند و از این رو سخنان رهبری صرفاً در حد بخش نامه، مقاله و کتاب باقی می ماند و متاسفانه عملیاتی و اجرایی نمی گردد.

 با توجه به اینکه هدف غرب تاثیرگذاری گسترده بویژه بر جوانان می باشد، چگونه می توان جوانان را از شبیخون های فرهنگی حفظ نمود؟

بهترین راه حل این است که شرایط را برای تزکیه نفس و تصفیه باطن برای جوانان فراهم آوریم و این کار را باید از مدارس آغاز و سپس در دانشگاه ها تعقیب و پیگیری نماییم و به ویژه در این حوزه مساجد بسیار جدی تر باید وارد عمل شوند و به فرهنگ سازی در این زمینه بپردازند؛ چرا که سخنرانی های مفید و کاربردی و برنامه های مذهبی کمک می کند تا جوانان تا حد بسیار زیادی از شبیخون های فرهنگی مصون و نسبت به آن آگاهی یابند.

 بی شک تبلیغ و فعالیت در راه آگاه سازی جوانان مستلزم بودجه می باشد، چرا همیشه کمترین بودجه به بخش فرهنگی اختصاص می یابد؟

مهمترین دلیل این نبود اراده از سوی مسوولان می باشد، چرا که عده بسیار زیادی از آنها هنوز خطر و احساس تهدید در حوزه های فرهنگی را درک نکرده اند. از این رو باید در انتخاب مسوولان اجرایی و قانون گذار بسیار جدی تر اقدام نمود تا مسوولانی انتخاب شوند که با مسایل روز از جمله شبیخون های فرهنگی بیشتر آشنا باشند که متعاقباً ثمره آن سرمایه گذاری شایسته در این زمینه خواهد بود.

 به عنوان پرسش پایانی، چرا درحالیکه بیش از 30 نهاد مسوول درمسایل فرهنگی داریم، هنوز میان این نهادها یک ارتباط منطقی برقرار نیست و موازی کاری وجود دارد؟

برای رفع این معضل حتماً می بایست یک شورای عالی مقابله با تهاجم فرهنگی که زیر نظر مقام معظم رهبری قرار داشته باشد تشکیل شود که به صورت جدی و مستمر راهکارهای عملیاتی در آن مشخص شود و به صورت شفاف در اختیار سازمان های ذیربط قرار گیرد تا مسوولیت هر دستگاه مشخص گردد، چرا که انجام طرح های فرهنگی موازی موجب اسراف بیت المال است، بنابراین باید هماهنگی و مدیریتی منسجم در این زمینه وجود داشته باشد تا شاهد عملیاتی نمودن سخنان مقام معظم رهبری در سطح جامعه باشیم.