چون آمریکایی است و قرار شده مناسبات ایران و آمریکا کم کم بهبود یابد، به ایران میآورند که در کلاسهای بدنسازی از هر شرکت کننده داوطلب آموزش یافتن برای برجسته و پیچیده کردن عضلات در ازای دو ساعت حرفهای مزخرف و مبهم دو میلیون تومان بگیرد و هر علاقهمند برای عکس گرفتن در کنار او هفتصد هزار تومان بپردازد که یک عده بیکاره مفتخوار به نان و نوایی برسند براستی به چه مذلتی هبوط کردهایم؟ یکی از این کسی که این بدنساز دوستدار داعش و صهیونیسم را به ایران دعوت کرده و وزارت ورزش و جوانان که بیکارترین و بیمسؤولیتترین و زایدترین وزارتخانههای کشور است در قبال این حقه بازی دالمانی گرفته است، نمیپرسد: درآوردن بدنی که خداوند به انسان داده است به این صورت عجیب و غیرعادی چه فایدهای دارد؟! برای چه انسان باید سالها تلاش کند تا هیکلی این چنین ناهموار با عضلات برجسته پیدا کند؟
در کشوری که میلیونها جوان شهری و روستایی آن یک زمین ورزش، یک استخر شنای ارزان، یک زمین فوتبال و والیبال و بسکتبال ندارند، در کشوری که ورزش در مدارس دخترانه منسوخ شده و اغلب دختران ایرانی از نظر جسمی و عدم حرکات ورزشی دارای مشکلات در قسمت شانه و کمر بوده و حتی قوزپشت پیدا میکنند (دختران کشور ترکیه را با دختران ایرانی مقایسه کنید و آن همه امکاناتی که در اختیارشان است) چه نیازی است که یک مرد دلال داروها و روغنها و قرصهای مشکوک را به کشور دعوت کنید که ساعتی دو میلیون تومان از هر فرد ساده لوح داوطلب زیبایی اندام اخاذی کند و شما هم سهمی از این درآمد داشته باشید. بعد او را به بهشت زهرا میبرند که از مزار شهدا دیدن کند و لابد به زبان انگلیسی برای آنان فاتحه بخواند! شرم و حیا هم خوب چیزی است.
چرا یک نویسنده، یک محضر ورزشی، یک فیلسوف، یک هنرپیشه خوب و محترم آمریکایی را به ایران دعوت نمیکنید؟ کارهای ابلهانه و کاسبکارانه دعوت کنندگان این دلال آمریکایی در کسوت ورزشکار مرا به یاد مدیر زرنگ و حسابگر و پولدوست یک مجله زرد کاملاً فساد برانگیز میاندازد که پارسال پس از ملاقاتهای آقای ظریف و خانم اشتون مژده داد با برطرف شدن تحریم، سیل اروپاییان به ایران سرازیر شده از جمله عدهای از آرایشگران و خیاطان ایتالیایی که از ایران رفته بودند بزودی به ایران بازمیگردند. این آقا که عقدههای سنگین ثروتمند شدن دارد و پیش از انقلاب آه نداشت با ناله سودا کند و چند بار به علت بند آب دادن و چاپ تصاویر و خبرهای ضدامنیتی و ضد اخلاقی، نشریهاش توقیف شده و حالا صرفاً به بهانه اقتصاد به کاسبکاری پرداخته از عنوان روزنامه نگار فقط برای کسب ثروت استفاده میکند. شخص دیگری زیر پوشش یک نشریه کشاورزی حدود 20سال پیش به هلند رفت و چون پول زیادی به دست آورده بود یکی دو رأس گاو بزرگ و شیرده هلندی خرید و به ایران آورد و عکس گاوها را روی مجلهاش چاپ کرد و نوشت: هدیه ملت هلند به کشاورزی و گاوداری و دامپروری ایران.
شخص دیگری است که یکی دو مجله سیاسی و کشاورزی مجانی چاپ میکند یعنی دیناری به نویسندگان و مترجمان نمیدهد. مجله کشاورزی این نامهندس فقط اسبابی برای ثروت اندوزی اوست. تمام صفحات مجله یکسره آگهی و رپرتاژ است و مدح و ثنای صاحبان مقامهای دولتی هر کابینهای که بر سر کار بیاید! خواستم عرض کنم در هر صنف کاسبکاران، حضور گسترده دارند وقتی راهنمایان چنین عناصری باشند آشکار است که در جامعه سوداندوزی و پول پرستی چه اشاعهای مییابد. من تعجب میکنم این نوع افراد چقدر و تا چه میزان به پول نیاز دارند؟ در هر حال وزیر ورزش و جوانان به جای اینکه جلوی دوربین عکاس ژست بگیرد، خوب است به این نوع مسایل که یک کلاهبردار را به ایران دعوت میکنند تا گوش مردم را ببرند توجه کند. آخر «رونی کلمن» چه هنری به جوانان ایرانی میآموزد؟ چرا به جای این همه حقوق که به کی روش میدهید (روزی 15 میلیون) 10 استادیوم در شهرهای دورافتاده ایران نمیسازید؟ چرا کشتی گیران ایرانی را که در آمریکا افتخارآفرین کردند مورد قدردانی قرار نمیدهید.
از خلال پیامهایی که مردم در جراید به چاپ میرسانند متوجه شدهام مردم به فوتبالیستهای ایران نظر خوبی ندارند و آنان را مشتی پول پرست دنبال درآمدهای نجومی میدانند. در روزنامه خواندم. زمزمه جدا شدن قسمت جوانان از وزارت ورزش و لابد تشکیل وزارتخانه بیکاره جدیدی به نام جوانان برخاسته است که باز یک وزیر مثلاً آقای گودرزی و ده بیست معاون و صد مدیرکل بر ساختار اداری کشور تحمیل شود. من در این بحبوحه بیپولی کشور هر گونه اضافه شدن بر تشکیلات عریض و طویل اداری را به صلاح نمیدانم و لازم نیست وزارت جوانان تشکیل شود. میتوان آن را به عنوان زیرمجموعه نهاد ریاست جمهوری قرار داد.
نظر شما