ایرانی که باید تا 10 سال آینده قدرت اول اقتصادی منطقه باشد، به اذعان صاحبنظران با کوهی از مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند و این مشکلات امروز به علامت سؤال بزرگی تبدیل شده که میزان تحقق اهداف سند چشم انداز را نامعلوم کرده است.
نگاهی به آمار اقتصادی نشان میدهد، اول شدن در منطقه مطابق سند چشم انداز که مهمترین سند قانونی پس از قانون اساسی است، آن هم پس از به اوج رسیدن تحریمهای خارجی و سوء مدیریتهای داخلی طی چند سال گذشته و در شرایطی که دیگر کشورهای منطقه دست روی دست نگذاشته اند، بیشتر به رؤیا شبیه است تا واقعیت.
به عقیده صاحبنظران به رغم تلاش 20 ماه اخیر دولت یازدهم در کاهش حدود 25 درصدی تورم همچنان نرخ 15 درصدی مانعی بزرگ بر سر راه تبدیل ایران به قدرت اول منطقه است و رکودی که در نتیجه عملکرد نامطلوب دولت دهم و یازدهم و البته تشدید تحریمها گریبان اقتصاد ایران را گرفته، هنوز سایه سنگینش را گسترانده است. از دیگر سو در بهترین حالت و بر اساس پیشبینیهای دولت نرخ بیکاری فعلاً دو رقمی خواهد ماند و رقم آن در سال جاری 15 تا 18 درصد پیشبینی میشود. این نرخ 10 تا 12 درصد از دیدگاه فنی و 16 تا 20 درصد از نظر اقتصادی خواهد بود.
واقعیت نشان میدهد، که اقتصاد ما امروز چهار هزار پروژه نیمه تمام در دل خود جا داده و بیش از 10 هزار واحد تولیدی کوچک؛ یعنی حدود 40 درصد از آنها با ظرفیت کمتر از 50 درصد مشغول به کار هستند. آن طور که مسؤولان دولتی میگویند، به خاطر کمبود نقدینگی4293 واحد معادل 69 درصد از واحدهای تولیدی مستقر در شهرکهای صنعتی تعطیل شدهاند و بالا بودن سود تسهیلات بانکی و صعب العبوری مسیر کسب و کار، امکان جان گرفتن این واحدها را به حداقل رسانده است.
عامل دیگری که به نظر میرسد، اجازه نمی دهد ایران 10 سال آینده بر سکوی نخست اقتصاد منطقه بایستد، بیماری مهلک فرار سرمایه از کشور و در مقابل جذب ناپذیر سرمایههای خارجی است، به نحوی که رشد سرمایهگذاری در کشور در برنامهچهارم توسعه پایینترین نرخ طی دوره 20 ساله اجرای این چهار برنامه بوده و این در حالی است که درآمدهای نفتی رؤیایی در اختیار دولت بوده است.
شدت بالای مصرف انرژی هم مزیت بزرگ اقتصاد ایران؛ یعنی نفت و انرژی ارزان را به بلایی مهلک تبدیل کرده و بدین وسیله در سایه نزدیک شدن میزان تولید و مصرف در کشور شاید ایران به زودی واردکننده انرژی باشد و نبود شفافیت در هزینههای تولید و استخراج و درآمد نفت و همچنین خام فروشی، اول شدن در منطقه را از دسترس ایران دور کرده است.
یک اقتصاددان در این خصوص میگوید: حدود 1800 میلیارد دلار هزینه برای برنامه چشمانداز در نظر گرفته شده و این هزینه باید از طریق تعامل بینالمللی- اقتصادی جبران شود.
ابراهیم رزاقی خاطر نشان میکند: طی سه سال اخیر دشمنان با تمام وجود سعی کردند، ایران را از بین ببرند و بخوبی نقطه ضعف ایران را که طی 25 سال گذشته از آن غفلت شده شناختند که آن هم اتکای صرف به درآمدهای نفتی است. ما همواره قصد داشتهایم از درآمدهای نفتی بینیاز شویم، اما عملا ستون فقرات اقتصاد ایران صادرات نفت خام است.
به گفته وی، کل رقم واردات کالا و خدمات کشور در دوران دفاع مقدس حدود 12 میلیارد دلار بود، اما این رقم در سال 1390 به حدود 100 میلیارد دلار رسید و در سال 92 به اندازه 20 سال واردات خودرو داشتیم که بیشتر آنها هم خودروهای لوکس بودند که این افزایش علاقه ما به کالاهای مصرفی را نشان میدهد.
رزاقی معتقد است: اقتصاد ایران وابسته و آسیبپذیر است و دولتهای گذشته توجه چندانی به اقتصاد مقاومتی و مولد نداشتهاند.
نظر شما