هر چند میدانم پیش از این تک تک این دوستان در کارهای خیر سهیم بودهاند.
این بار ماجرا متفاوت است؛ قرار بود دستهای مهربانی دوستانم به همدیگر برسد تا کار جدی تر شود و خاطرهای خوب را برای خودشان و تعدادی از خانوادههای نیازمند رقم بزنند.
ماجرا به این جا ختم شد که با اعلام دوستان برای 30 خانواده نیازمند حاشیه شهر تعداد 30 بسته غذا تهیه شد.
ابتدا این 30 خانواده شناسایی شدند و سرانجام پس از خرید و بستهبندی کمکها که شامل برنج، تن ماهی، روغن، خرما، ماکارونی و عسل بود، بستهها شنبه شب به شهرک شهید رجایی برده شد تا توزیع شود.
اگر چه در این روزها و شبها کارهای خیر از این دست زیاد اتفاق میافتد، اما اهمیت این کار در این است که تعدادی از اهالی رسانه و مطبوعات هم به طور دستجمعی دست به کار شدهاند، این اولین برنامه آنها بود و حتماً دارای کم و کاستی هایی هم بود، اما مهم نفس این عمل است.
قرار است این برنامه در سالهای آینده هم اجرا شود و من مطمئن هستم در برنامههای بعدی اهالی رسانه حضور پر رنگ تری خواهند داشت و برنامه به شکل بهتری اجرا خواهد شد.
در این روزها و شبها که فرصتی است برای مهربانی بیشتر، اگر همه دست به دست همدیگر بدهیم حتی با کمکهایی اندک میتوانیم گرههای بزرگی را از کلاف سردرگم زندگی بعضیها باز کنیم.
یادمان نرود اگر میتوانیم مهربان باشیم و نیستیم، کوتاهی بزرگی کردهایم. بارها و بارها در روبهرو شدن با خانوادههای نیازمند حاشیه شهر دیدهام که چگونه حتی عروسکی رنگ و رو رفتهای هدیه شده به کودکی نیازمند، برای او شادی و لبخند به ارمغان آورده است. پس مهربان باشیم تا زمین را قحطی لبخند فرا نگیرد.
نظر شما