اینجا نگارخانه بهاراست. وارد که میشوم درسمت چپ دوباغچه ی بزرگ و زیبا با گلها وگیاهانی که تازه آب پاشی شده فضایی دلنشین را دراین عصرخنک پاییزی بوجود آورده است. درایوان ورودی چند میز و صندلی چیده شده و ازمیهمانان پذیرایی به عمل می آید. با اینکه ساعات اولیه نمایشگاه است اما درون نگارخانه مملو ازعلاقه مندانی است که با شیفتگی به آثار پیش روی خود می نگرند.
امروز افتتاحیه است و هنرمندان گروه " هم" درتکاپو هستند تا همه چیز را مهیای بازدیدعلاقه مندان کنند. هرگوشه ازنگارخانه به بخشی ازکارها اختصاص یافته و با تزیینات و دکورهای بسیار زیبا آثار دست ساز این هنرمندان به نمایش گذاشته شده است.
ابتدا چرخی درنمایشگاه می زنم و کارها را مشاهده می کنم. در هرکدام حس ایرانی و سنتی بودن آن به خوبی قابل تشخیص است. اینجا خبری ازبرند و طرحهای خارجی نیست. همه ی طرح و نقش و رنگ ها ایرانی است و همین امر باعث یک صمیمیت و خلوص پنهانی میان تو و آثار می شود. میانشان احساس غریبه گی نمی کنی.
انگارهمه چیز برای تو آشناست. چشمانت را می بندی و دست می کشی روی جلد دفترچه های پارچه ای ... به گوشه دیگر می روی و گوشواره، دستبند و گردن آویزهای برنجی و سنگی را لمس می کنی... می ایستی جلوی مانتو و کفشهای زیبایی که با دست رویشان نقاشی شده ... سنگها و ساکهای دستی نقاشی شده و کیف های کوچک و بزرگ چرمی... همه و همه چشمانت را نوازش می دهند و روح و جانت را ازحسی زیبا لبریزمی کنند.
تصمیم می گیرم با هرکدام از اعضای گروه "هم" صحبتی کوتاه داشته باشم.
خانم سوده شیدا کارشناسی ارشد نقاشی دارد و متولد 1366 است. فعالیتش دراین نمایشگاه دربخش نقاشی کفش و مانتو است و عنوان تجاری "شیدا" را برای کار خود برگزیده است. او درباره شکل گیری این گروه می گوید: ما دوستان قدیمی هستیم و مدتهای زیادی بود که درفکرتشکیل چنین گروهی بودیم. دوست داشتیم هنر دربین مردم تنها جنبه تزیینی نداشته باشد. می خواستیم هر کدام با هنرهایی که آموخته ایم آن را با زندگی روزمره مردم ادغام کرده تا حالت کاربردی پیدا کند. ضمن اینکه با تشکیل این گروه یک کارآفرینی فرهنگی نیز ایجاد کرده ایم.
نفر بعدی که به سراغش می روم خانم وحیده رمضانی است. او متولد 1360 است و کاردانی مربی پیش دبستانی دارد. مدرس و طراح دست دوزهای چرمی است و با کارهایش درزمینه دست سازه های چرمی با نام تجاری" چاتیرا" دراین نمایشگاه فعالیت می کند. از او می پرسم در این گروه آیا به یکدیگر هم ایده می دهید؟ می گوید: اساس کارگروه ما همفکری با یکدیگراست. درکارهایمان اگر ایراد یا تغییری لازم باشد درجو دوستانه ای که بینمان حاکم است به هم ایده می دهیم و کمک می کنیم. ازقیمت های محصولات که می پرسم می گوید: ما سعی کردیم ازمناسب ترین قیمت ها درحد توان اقشارمختلف جامعه استفاده کنیم. گرچه مشتری های ما اغلب قشری هستند که با هنرسروکاردارند و ذوق و شوق این تیپ کارها را دارند.
خانم الهه سیدشماری نفربعدی این گروه است که لحظاتی را با او گفتگو میکنم. او کارشناسی ارشد اقتصاد هنر دارد و متولد1361 است. آثارهنری وی دراین نمایشگاه دفترچه و محصولات پارچه ای است که با نام تجاری " سرمه " به علاقه مندان عرضه می شود. او نظرش این است که کارما تکراری نیست و ایده های نو پشت آن است و می خواهیم با سبکها، پارچه ها و نقشهای قدیمی سنت ایرانی بودنمان را حفظ کنیم. از او می پرسم استقبال را چطورمی بینید؟
پاسخ می دهد: با توجه به تبلیغاتی که از طریق پوستر و اعلان درمکانهای مناسب شهر و همچنین صفحات مجازی داشته ایم تماس های تلفنی بسیاری شده و علاقه مندانی بوده اند که می خواستند حتما درروزاول افتتاحیه نمایشگاه را ببینند و این برای ما جالب بود زیرا نمایشگاه 5 روزبرپاست. حتی اکنون که تازه ساعتی از افتتاح گذشته این استقبال را مشاهده می کنیم. امیدوارم روند استقبال دراین چند روزبه همین منوال ادامه داشته باشد.
نازنین اصغرزاده متولد 1369 است و کارشناسی معماری دارد. او طراح لباس و مانتوی مدرن و سنتی است ودراین نمایشگاه نقاشی سنگ و بسته های هدایا را انجام داده و نام تجاری محصولاتش" حباب" است و می گوید: ما همه جوان هستیم . بنابراین ازنیاز بازار،جامعه و جوان ایرانی باخبریم و سعی کردیم هنرسنتی و مدرن را دراین کارها با هم تلیفق کنیم.
خانم الهام رمضانی متولد1359 است. هم کارشناسی ادبیات انگلیسی دارد و هم راهنمای گردشگری است اما به صورت حرفه ای دوسال است که ساخت زیورآلات را به دلیل علاقه خاصی که به سنگ های زینتی دارد پیگیری می کند. دراین نمایشگاه دست سازه های سنگی و برنجی خود را با نام تجاری " تون" در معرض نمایش گذاشته است. او می گوید: سنگها یک ماده ی طبیعی بوده و از خود انرژی دارند و انگار مرا به سوی جذب می کنند. به عقیده او در ذهن اعضای گروه یک ایده ی مشترک وجود دارد و آن این است که هرکدام با هنرخود اما درکنارهم یک تیپ را بوجود بیاوریم. به نظرمن جامعه به چنین گروه هایی احتیاج دارد تا بتوانند درکنارهم مناسب شرایط اجتماعی و اعتقادی ایران اسلامی محصولاتی را تولید کرده و آن را دریک مجموعه ی شکیل ، باوقار و مناسب خانم های ایرانی عرضه کند.
از هرکدام از اعضای گروه خواستم تا درباره نام جالب گروهشان چیزی بگویند:
سوده شیدا : "هم" یعنی با هم. ما حرف (با) را حذف کردیم."هم" جمله ی کاملی بود که احتیاجی به پسوند و پیشوند نداشت."هم"یعنی رفاقت. با هم هستیم ولی هرکس یک بخش ازکار را انجام میدهد. به همین خاطرنام گروه را "هم " گذاشتیم."هم" اسم گروهمان است.
الهام رمضانی : " هم " یعنی پیوستگی. امیدواریم که "هم" قوت بگیرد و بماند.
وحیده رمضانی: "هم" یعنی با هم بودن و با هم کارکردن. مهمترین قسمت یک گروه این است که بتوانند درکنارهم خیلی خوب کار کنند که این همان معنای باهم بودن است.
الهه سیدشماری: "هم" یک گروه هنری خیلی خوب و دوست داشتنی است.
نازنین اصغرزاده: "هم" یعنی هماهنگ. گروهی که باهماهنگی هم می توانیم چندهنررا با یکدیگرتلفیق کرده وآثارزیبایی را به مردم ارائه دهیم.

علاقه مندان به هنرهای دستی می توانند ۵ الی ۱۰ مهر ماه ۱۳۹۴ ازاولین جشنواره دست سازه ها درنگارخانه بهارمشهد واقع درکوهسنگی ۱۴ ابتدای حکیم نظامی ۱۰ ازساعت۱۷ الی ۲۱ بازدید کنند.

*راحله ندافی مقدم