امروز دنیا فهمیده است در چنین مواقعی همواره باید مردم از آنچه در جریان است آگاه باشند و لذا شاهدیم همواره جایگاهی با عنوان «سخنگو» تعریف میکنند که ملت را نسبت به آنچه در مجموعه مربوطه میگذرد، آگاه سازد. چند روز پیشتر در روزنامه و سامانه خودمان، همکار بزرگوارم جناب آقای «کوشافر» مطلب تحلیلی و کاملی درباره شرکت پدیده و بحرانی که به واسطه آن دامنگیر دهها هزار سهامدارش شده، نوشتند: در آنجا از گفتنیها گفته شده و اما در تکمیل آن و نظر به اخبار ناگواری که همچنان در این باره میرسد، نکاتی را متذکر میشوم.
شرکت پدیده با آنکه سهامی عام نبوده، به عنوان یک شرکت سهامی خاص، به طور انبوه به مردم سهام فروخته و خود سهامش را قیمت گذاری میکرده و در مرحلهای مسؤولان تشخیص دادند ادامه این روند خطرناک است و اگر امروز 120 هزار نفر درگیر این پرونده شدهاند، چنانچه دست روی دست بگذارند بزودی باید پاسخگوی صدها هزار نفر- و بلکه بیشتر- باشند. بنابراین جلوی این رویه را گرفتند. در اینکه باید از تداوم سهام فروشی به این شیوه پیشگیری میشد تردیدی نیست، اما شاید میشد حساب شدهتر این ممانعت را ایجاد کرد تا ماجرا عملاً به یک بحران اجتماعی تبدیل نشود. البته قصد ورود به این بخش ما وقع را ندارم. در ادامه بیش از پنجاه هزار سهامدار دی ماه گذشته، سهامشان را به شرکت فروختند و شرکت هم تعهدنامههایش را به آنها داد و قول داد در شهریورماه پولشان را بدهد.
شهریور رسید و عملاً هیچ کس نمیدانست قرار است چه اتفاقی بیفتد. هنوز هم نمیداند. طی این مدت، جماعتی که معلوم بود از کجا هدایت و شارژ میشوند، کل مسؤولیت این فاجعه را به گردن مسؤولان و دادستانی انداخته وهر نوع دروغی را که تصور کنید در فضای مجازی به خورد سهامداران میدادند. به طور مثال ادعاهای عجیب و غریبی از این دست که؛ صاحب شرکت کتش را برداشته و رفته و گفته من هیچ چیز نمیخواهم، فقط پول مردم را بدهید! یا؛ شرکت میخواهد پول مردم را بدهد، اما چون دادن یکجای پول موجب تورم میشود، دولت و دادستانی قبول نمیکنند. یا؛ شرکت میخواسته بیانیه بدهد و بگوید مردم چگونه پولشان را بگیرند، اما دادستانی اجازه صدور بیانیه را نداده و آن را تأیید نکرده و... ادعاهای مسخره و حیرت آوری از این دست که از شنیدنش مرغ پخته خندهاش میگیرد. اما در این میان دهها هزار سهامداری که در فضای مجازی از برخی عوامل هدایت شده، اینها را میشنیدند، چون هیچ دسترسی روشنی به حقیقت ماجرا نداشتند آنها را باور میکردند.
نگارنده که کمابیش از برخی حقایق پشت پرده این فاجعه آگاهم خوب میدانم دادستانی اگر جلوی برخی زرنگ بازیها و انحرافها را نمیگرفت، خدا میداند چه بر سر داراییهای مردم میآمد، اما چرا مسؤولان مربوطه و بویژه دادستانی محترم یک سخنگو معرفی نمیکند تا حقایق را همان طور که هست برای مردم تشریح کند. عدهای با عناوین جمعی و پسوندهای خودساخته دکتر و کارشناس و غیره در فضای مجازی همچنان هم دارند مردم مستأصل را به سمت و سویی که میخواهند سوق میدهند و آنها را که به اوج نگرانی و خشم رسیدهاند، به جای کسانی که با اشتباههایشان موجب گرفتاری آنها شدهاند، علیه مسؤولان و دستگاه قضایی تحریک میکنند. هر لحظه مردم را - شبیه کودک که از لولو- از هیأت تصفیه مرگ میترسانند و چنان قصههایی در این باره سرهم میکنند تا آنان به هر بلایی که سرشان خواهد آمد تن در دهند و از حقوقشان بگذرند. چرا مسؤولان اصلی این پرونده حقایق را به مردم نمیگویند تا سهامداران بدانند دقیقاً آنها که اکنون جانماز آب میکشند و همه را جز خود مقصر میدانند، با زیاده خواهیها و ندانم کاریهای خویش چه بلای هولناکی سر آنان آوردهاند.
اینها دارند همه روزه مردم را تحریک میکنند. آن هم مردمی که نزدیک 10 ماه انتظار کشیدهاند و اکنون هم هر روز با یک وعده تازه روبه رو میشوند. لازم است در درجه نخست مسؤولان از طریق رسانهها اطلاعات پشت پرده این پرونده را به مردم داده و برخی فرصت طلبان را خلع سلاح کنند. دیگر اینکه باید فضای مجازی رصد شود و آنها که ناجوانمردانه سرگرم دروغگویی و تحریک مردم و مظلوم نمایی برای مقصران اصلی هستند و آدرس غلط به خلقا... میدهند شناسایی و فهرست شوند. که البته تا آنجا که میدانم این کار در حال انجام است و لابد در وقت مقتضی واکنش لازم نشان داده خواهد شد، اما خوب است جدیتر پیگیری شود.
سرانجام اینکه نباید مردم را در این مرحله تنها گذاشته، باید سخنگویی باشد که پیوسته روند پیشرفت پرونده و کار را به آگاهی عموم برساند تا آنها که نانشان در نقل شایعات جهت گیری شده است، آجر شود و البته مهمتر از همه کاری کرد تا سهامداران به حقوقشان برسند و عدهای در این آب گل آلود از آنان سپر انسانی برای فرار از جرمهای گذشته خود و رسیدن به خواستههای نامشروعشان نسازند، بلکه به مردم کمک شود تا بتوانند حقشان را بگیرند. در این باره گفتنیهای مهمتری نیز هست که در صورت لزوم بزودی خواهم گفت.
نظر شما