ازمیان مینی بوس های بهم چسبیده راه باریکی مانده که ازهمان رد می شوم و قدم به داخل نمایشگاه می گذارم. روبرویم غرفه های زیبا و رنگارنگ است که هرکدام متعلق به سازمانی از شهر است تا کودکان و نوجوانان را با فعالیت های خود آشنا کنند.

اما پشت سرهم ، خبرهای زیادی است! بچه ها با شادی وهیجان دارند ازمینی بوس ها پیاده می شوند و من گوشه ای همان اطراف به تماشایشان می ایستم.

دلم می خواهد بروم جلوی چند نفراز این بچه ها را بگیرم و بگویم : خواهش میکنم آرزوی زود بزرگ شدن نکنید...

خواهش می کنم کودک باشید و کودکی کنید و ازاین دنیای پاک و سراسر روشنی  اکنون خود لذت ببرید...

بگویم خوش به حالتان که دردنیای امروزهمه ی مسئولان و پدرومادرها آنقدربه فکرشماهستند که "روزجهانی کودک" را به "هفته ملی کودک" تبدیل کرده اند و برای شادی و آگاهی های زندگی اکنون و آینده شما کلی برنامه ریخته اند...

و بعد بنشینم و برایشان ازآن روزهایی بگویم که ما هم کودک بودیم و " روز کودک " داشتیم! همان روزی که هرسال از روی تقویم پدرو مادرمان روزهای سال را می شمردیم تا بدانیم چند روزبه 16 مهرمانده!

آن روزها از9 صبح تا 9 شب تلویزیون با کوله باری ازکارتون ها و فیلم های زیبای کودکانه مهمان خانه ها می شد و ما چقدر ذوق میکردیم ازرسیدن این روز...

البته این را هم یواشکی برایتان بگویم که چون این روزبا ایام سال تحصیلی همراه بود، با شیطنتی کودکانه بیشتردوست داشتیم 16مهرهرسال؛جمعه باشد تا دیدن هیچ کدام ازکارتون ها را ازدست ندهیم...!

گرچه درمدرسه هم دراین روز جشن هایی برایمان برپا می شد و لحظات شادی را می گذراندیم اما معنای " روزکودک" برای ما برابربا دیدن کلی کارتون و فیلم از تلویزیون بود.

آن روز برای ما روزی شبیه روزهای تولدمان بود! همه بیشتر تحویلمان می گرفتند!هیچکس برای اینکه ازصبح تا شب پای تلویزیون باشیم و کارتون ببینیم گلایه نمیکرد وما آخرشب جلوی تلویزیون به خواب می رفتیم و خوابهای رنگی می دیدیم!

ازصدای بچه هایی که درصف های پشت سرهم ازجلویم می گذرند ازدنیای کودکی هایم به زمان حال بازمی گردم.

***

بچه ها با ذوق و شوقی وصف نشدنی ازغرفه ها بازدید می کنند. با نگاه های کنجکاوشان به همه چیز با دقت می نگرند. از غرفه داران و مسئولان سوالات خود را می پرسند و درفعالیت های مربوط به هرغرفه مشارکت می کنند.

در"غرفه ی منابع طبیعی و آبخیزداری" راهنما برایشان ازبهره برداری گیاهان دارویی و فعالیت های آبخیزداری واحیاء واصلاح مراتع می گوید.

در"غرفه آتش نشانی" برطبق رده های سنی، بچه ها آموزش ها و توصیه های ایمنی  دررابطه با آتش سوزی، چگونگی اطفای حریق ونجات خود و بچه های بزرگترنحوه کاربا کپسول آتش نشانی را با راهنمایی مربی فرامی گیرند. سپس ازآنها درباره توضیحات داده شده سوال می پرسند وکسانی که پاسخ های درست بدهند،کارت جایزه می گیرند تا از "غرفه یادگاری" واقع درنمایشگاه ؛ جایزه خود را دریافت کنند.

"غرفه محیط زیست" با بچه ها درباره دوستی بین بچه ها وطبیعت ، کنترل حیات وحش و آشنایی با گونه های حیوانات شاخص استان صحبت کرده وکودکان با حیوانات تاکسیدرمی این غرفه آشنا می شوند و با حل کردن یک جدول زیست محیطی ازاین غرفه کارت جایزه می گیرند.

"غرفه فروش تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان" با محصولات ایرانی خود در زمینه سرگرمی ،کتاب و نوشت افزار با استقبال خوب و چشمگیری مخصوصا دربخش لوازم التحریر از طرف بچه ها مواجه شده است.

غرفه بعدی که با بچه ها به سراغش می رویم "غرفه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی" است که درآن یک کارگاره کوچک سفالگری ایجاد شده که بچه ها می توانند با دست خود اشیایی را با گل سفالگری درست کرده و با خود به خانه ببرند و  کسانی که بهترین کار را انجام دهند از"غرفه یادگاری" گل سفالگری یا لوازم کارسفالگری را هدیه می گیرند.

بچه ها در"غرفه فرهنگسرای کودک و آینده "با موضوعات آزاد نقاشی می کشند و روحانی مهربان این غرفه با زبان کودکانه  و شعر درباره کلمه "بسم الله الرحمن الرحیم" با  آنها صحبت می کند.

"غرفه بانک ملی" برای مخاطبین خود درباره "سایت جوانه ها" که برای کودکان طراحی کرده و آشنایی آنها با مطالبی درباره سرمایه گزاری بانکی و دخل و خرج و حتی بورس با  استفاده ازبازی و سرگرمی و قصه صحبت میکند.

در"غرفه آموزش و پرورش استثنایی خراسان رضوی" بچه ها کاملا با خط بریل و لوازم نوشتن آن آشنا می شوند وازآثارهنری و توانمندی های دانش آموزان ناشنوا  درزمینه های نقاشی، طراحی، آرم، قالیبافی و ... بازدید میکنند.

درغرفه "نقاشی لبخند" مقوا و رنگ  دراختیار بچه ها قرارگرفته و ازآنها خواسته می شود تا تصویری از خود را با لبخندی زیبا نقاشی کنند.

"غرفه مدرسه طبیعت کاویکنج" بدلیل حضور حیواناتی چون خرگوش و مرغابی و لاک پشت و ارتباط مستقیم آنها با بچه ها به یکی از پرمخاطب ترین غرفه ها تبدیل شده و این امر نشات گرفته از روح پاک و مهربان کودکان و رابطه عمیق ذهنی آنها با دیگرموجودات و آفریده های خالق یکتاست.

***

صدای آغازجشن با ترانه ی به یاد ماندنی" خوشحال و شاد و خندانم، قدردنیا را می دانم..." حضار را به طرف صندلی ها می کشد وهمه درجای خود مستقرمی شوند.

دربالای جایگاه شعارامسال روزجهانی وهفته ملی کودک نقش بسته است: " دنیا با لبخند کودکان زیباست"

جشن بزرگ صلح و دوستی در20 مهرامسال با برنامه های شاد و نمایش های عروسکی و مسابقه های گوناگون ادامه پیدا کرد و درزمان این مسابقه ها بود که دست های دانش آموزان بالا می رفت و صداهایی که این جمله ی نوستالژی را می گفت: "خانم اجازه!ما بیایم؟!" تا از میان همه، افرادی را برای شرکت درمسابقه انتخاب کنند. سپس با شادی روی سکو بروند و مسابقه را با تشویق های بچه ها انجام دهند و برنده شوند و جایزه بگیرند.

سپس گروه موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که متشکل از گروهی ازکودکان دخترو پسر با سازهای رنگارنگ و دست های کوچکشان قطعات زیبایی را نواختند و قصه ی زیبایی از باران را با زبان سازها برای ما گفتند و مراسم با پخش فرفره های زیبای سفید صلح میان بچه ها و بزرگترها پایان یافت.

دانش آموزان پس ازدریافت هدایای جشن و جایزه های خود ازغرفه " یادگاری" دوباره به صف شدند. مینی بوس ها روشن شد. بچه ها رفتند و نمایشگاه ازهیاهوی کودکانه شان تهی شد.

گوشه ای رفتم و به غرفه هایی که حالا فقط غرفه داران درسکوت درآن نشسته بودند نگریستم و به این اندیشیدم که چقدرخوب است که بچه ها هستند و نفس هایشان درلا به لای زندگی مان جاری است. بچه ها چیززیادی ازما ودنیا نمیخواهند. همینکه به آنها درجایگاه کودکی شان احترام بگذاریم و به حقوقشان اهمیت داده وبگذاریم کودکی کنند برایشان بس است. و به نظراین حداقل کاری است که میتوان دربرابر وسعت عشق و زندگی و احساسی که ازکودکان دریافت می کنیم به آنها بازگردانیم.

به امید روزی که محض خاطردلهای نازک و پاک بچه ها دنیا سرشاراز صلح  و شادی و آرامش شود...آمین!

راحله ندافی مقدم