یارانهای به مبلغ 45 هزار تومان برای هر ایرانی تعیین کرد و سر هر ماه آن را به حساب سرپرست خانوادهها واریز میکرد و مردم هم راضی بودند. از قدیم، از عصر ناصرالدین شاه دولت در مواردی که مایحتاج مردم نایاب شده یا قحطی و خشکسالی پیش میآمد، از خزانه دولتی مبلغی روی بهای نان مردم یعنی روی بهای گندم که از ملاکین میخرید میگذاشت تا مردم راضی باشند. گوشت هم همین طور. همه میدانند که ناصرالدین شاه در آخرین ماههای عمر خود چون شنید پسر فاسد و اخاذ و بیکفایتش کامران میرزا نایب السلطنه و مادر عوام او منیرالسلطنه از بارهای گندم ورودی به تهران و از چوبدارهایی که به تهران گوسفند میآوردند باج و رشوه میگیرند، دستور داد بهای گندم و نان را ارزان کنند و دستور قبله عالم را روی قطعه سنگی مستطیل و بزرگ، منقوش و حکاکی کرده در صحن مسجد شاه (مسجد امام خمینی امروز) نصب کردند که تا حدود سالهای دهه 1330 هـ.ش سرجایش بود. رضاشاه در آخرین روزهای سلطنتش برای اینکه اساس سلطنت پسرش محکم شود، بهای گندم را ارزان کرد و دستور داد ما به التفاوت بهای خرید گندم از طرف اداره املاک و مستغلات پهلوی پرداخت شود. [مردم در سالهای جنگ اول جهانی به احمد شاه که گندمهای املاک خود را گران میفروخت لقب احمد علاف و طواف داده بودند و ملک الشعرای بهار قصیدهای در نکوهش او سرود و وی را شاه گدا طبع گندم فروش لقب داده بود.]
در دوران جنگ جهانی دوم و ورود سپاهیان اجنبی، طمع ملاکان، ورود لهستانیها، خشکسالی و نباریدن باران و اختصاص دادن چهار هزار کامیون ایرانی برای حمل و نقل کالاهای متفقین از بنادر جنوب به بنادر شمال، گندم و آرد و نان را گران و کمیاب کرد. دولت علاوه بر طبخ و توزیع نان سیلو که در حقیقت نان نبود و آشغال بود، یارانههایی برای مردم برقرار کرد و حتی غذای دمپختک به مردم میداد. از جمله من به یاد دارم چندین دهه بهای شکر و قند که دوایر دولتی آن را از طریق مغازهداران توزیع میکردند، هر مبلغی که از کوبا و شوروی و کشورهای دیگر خریداری میشد، به بهای کیلویی 5/18 ریال به فروش میرسید و چند سال بعد که قند و شکر در دنیا ارزان شد، نمایندگان مجلس که به ارزاق توجه داشتند دولتها را استیضاح میکردند که چرا هشت قران در هر کیلو میخورند و دولت استدلال میکرد بهای حمل و نقل یا کشتی است. درهر صورت در دولت دهم یارانهای برای مردم تعیین شد که با این تورم و تحریم و بحران اقتصادی و مالی که خود من از ده وزارتخانه و سازمان، طلب تألیفاتم را دارم، مردم را کمک رسان بود.
در روزنامهای دیدم خانوادهای کشاورز و بیست نفره اظهار خشنودی میکردند که یارانه، کمکی به زندگی آنان است که پیشتر کشاورز بوده و اکنون از راه قالی و قالیچه بافی در آذربایجان امرار معاش میکنند مقامهای دولتی هر روز به جراید خبر میدهند ثروتمندان را شناخته و فرضاً سه میلیون ثروتمند را از یارانه محروم کردهاند، اما کارگران، کشاورزان، افراد کم درآمد هر روز در روزنامهها از جمله همین روزنامه «قدس» شیون و زاری میکنند که چرا با درآمد ناچیز و گاهی حقوق کارگری قطع شده، یارانههایشان را هم قطع کردهاند. دولت دارد پیمان شکنی میکند. هر روز بهای آب و برق و مخابرات و گاز را افزایش میدهد و یارانههای برخی افراد مستمند و نیازمند را قطع میکند. من درددلهای مردم را در روزنامههای گوناگون به دقت میخوانم. آقایان وزیران- که چه خوب است میزان دریافتی ماهانه و مزایا و پاداشهای ماهانه و سالانه خود را انتشار دهند- از درون مردم خبر ندارند یا دارند ولی به روی خود نمیآورند.
من از دوران کودکی به یاد میآورم که دولتها روی نان و گوشت و چای و قند و شکر یارانه میدادند، اما این دولت، چنین نمیکند. جمعه گذشته مهمان یکی از صاحبخانههای آپارتمانی فروخته شده و قسطی در پردیس بودم. بیشتر همسایگان که با آنان دیدار کردم از دولت گذشته که حالا عدهای آن هشت سال را دزدان سیاه و چپاول و غارت مینامند، قدردانی میکردند که آنان را از اجاره نشینی و دربدری و نگرانی از تعدیات صاحبخانه نجات داده و با پیش بهای کم و اقساط 270 هزار تومانی صاحب خانهشان کرده است. شهرک پردیس به قدری بزرگ و زیبا و پرجمعیت شده که انتظار میرود جمعیت 110 هزار نفری آن تا سه چهار سال دیگر به 500 هزار نفر برسد. به علت گسترش شهر، بخشداریهای رودهن و بومهن تحت قلمرو فرمانداری پردیس قرار گرفتهاند، گرچه وزیر کنونی راه و شهرسازی که احتمالاً از دولتمندان است، مسکن مهر را مزخرف و چالش دولت میداند. اکنون شمار زیادی مغازه و دکان و رستوران و درمانگاه سینما و پارک و بستان و مسجد و نمازخانه در شهرک پردیس افتتاح شده و بیمارستان بزرگی در دست ساختمان است.
من شنیدهام حقوقهایی در دستگاه دولت داده میشود که باور کردنی نیست. چقدر پسندیده است دولت حقوق مقام محترم رئیس جمهوری، و وزیران را اعلام کند، زیرا مردمی که اغلب حقوق ماهانهشان زیر یک میلیون تومان است دوست دارند بدانند رئیس جمهور و معاونان ایشان چه مبلغ حقوق و مزایا میگیرند و چقدر غم و دغدغه مردم را دارند. من ندیدم در مجلس شورای اسلامی هم بحث شود که چرا حقوق بازنشستگان این قدر ناچیز است و اما عدهای حقوقهای تا هفتاد میلیونی می گیرند؟!
نظر شما