فرهنگ/ خدیجه زمانیان چند روز گذشته انتشار دو خبر بر روی سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی باعث شد زنگهای تلفن یک مدیر به صدا دربیاید.
خبر اول این بود که محمد سرافراز رئیس سازمان صداوسیما طی حکمیمراد عنادی را به عنوان رئیس و مدیرمسؤول مؤسسه فرهنگی، مطبوعاتی جامجم منصوب کرد. بر اساس این حکم و به دنبال سیاستهای سرافراز مبنی بر کوچکسازی سازمان صدا و سیما انتشارات سروش زیرمجموعه مؤسسه فرهنگی جامجم میشود. خبر دوم هم استعفای مهدی فضایلی مدیرعامل انتشارات سروش پس از انتشار این حکم بود.
انتشار خبر دوم در دوم بهمن ماه، زنگهای تلفن همراه آقای مدیر را به صدا در آورد که مکرراً از سوی خبرنگاران پرسیده میشد؟ «آقای فضایلی چرا استعفا؟ آیا با این استعفا انتشارات سروش با آن صبغه غنی فرهنگی و رسانهای منحل میشود؟»
مهدی فضایلی به همه تلفنها پاسخ داد اما در جواب سؤال خبرنگاران سکوت کرد و گفت: «مصاحبه نمیکنم.»
مدیر عامل سابق انتشارات سروش در پاســـخ بــــه پیگیری خبرنــــگار قدس هـم همـان پاسخ را داد.
وی گفت: «من در مورد استعفایم نمیخواهم صحبت کنم و ترجیح میدهم سکوت کنم. چون احساس میکنم در شرایط فعلی تلقیهای درستی از صحبتهای من نمیشود و حتماً حرفها در این شرایط سوءتفاهمهایی در پی خواهد داشت که نه تنها کمکی به وضع موجود نمیکند بلکه ممکن است موجب اتفاقهای منفی هم در آینده باشد.»
فضایلی در پاسخ به این پرسش که قرار است وضعیت ساختمانهای انتشارات و فروشگاههای سروش چه شود، گفت:«دقیقاً مشخص نیست چه اتفاقی خواهد افتاد. اما در حکمی که دکتر سرافراز به آقای عنادی به عنوان مدیرعامل مؤسسه جام جم دادند، مواردی ذکر شده تا در رابطه با «سروش» تصمیماتی گرفته شود.»
سیاست کوچکسازی آقای رئیس
از زمانی که محمد سرافراز به عنوان ریاست صداو سیما انتخاب شد سیاست کوچکسازی صدا و سیما به عنوان مهمترین مسأله این سازمان در دستور برنامه کار قرار گرفت. مطمئناً اولین دلیلی که آقای مدیر را مجبور به این کار کرد مشکلات مالی بسیاری بود که گریبان این سازمان عریض و طویل را گرفته بود.
سازمانی که به دلیل گسترش شبکههایش در سالهای قبل و جذب پرسنل همه بودجههایش را صرف امور جاری اداری میکرد. در پی رسیدن به همین هدف اتفاقات زیادی رخ داد که ادغام و تعطیلی چند شبکه رادیو تلویزیون و البته تعطیلی چند برنامه رادیویی و تلویزیونی که اتفاقاً بعضی از آنها مثل «رادیو 7» و «صبح جمعه» مخاطبان بسیاری هم داشت، نتیجه همین سیاست بود.
اگر چه که در حکم عنادی، استفاده از ظرفیتهای روزنامه «جامجم» و انتشارات «سروش» در راستای ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی، پیگیری سیاستهای اصل 44 قانون اساسی و نیز قانون برنامه پنجم توسعه امور مربوط به کوچکسازی و ادغام مؤسسه و انتشارات «سروش» و تهیه و تنظیم اساسنامه جدید مؤسسه «جامجم» و انتشارات «سروش» توصیه شده بود، اما به نظر میرسد هنوز مسایل مالی دست از سر سازمان عریض و طویل آقای مدیر برنداشته و سرافراز هنوز به دنبال راههایی است که به لطایف الحیلی برایش درآمدزا باشد تا همه حرف و حدیثهایی که حول و حوش سازمان تحت مدیریت وجود دارد مثل انتقادهای مردم مبنی بر کمی تولید سریالهای تلویزیونی را که نمونهاش نبود تولید سریالهای مناسبتی در ماه محرم و دهه فجر سال جاری بود کم و کمتر کند.
یکی از گمانهایی که برای انتصاب و ادغام اخیر برای مجموعه «سروش» رخ داده این است که شاید این اقدام، میانبری باشد تا بتواند دغدغه ذهنی آقای مدیر را برای مسایل مالی حل کند. در حال حاضر به دور از همه فرض و گمانها از آینده مجموعه سروش آنچه سرنوشت نامشخصی دارد، مجموعه سرمایههای در اختیار سروش است؛ سرمایههایی که بخشهایی از آن به امتیاز و مجموعه محصولات در اختیار انتشارات سروش مربوط میشود و بخش دیگری نیز به ساختمانها، چاپخانه و سایر سرمایههای ارزشمند این نشر بزرگ که طبیعتاً با توجه به ادغام این مجموعه با مؤسسه جام جم، باید بخشی از سرمایهها از جمله ساختمانهای این نشر به فروش برسد.
فرهنگ قربانی اقتصاد میشود؟
بنابراین قرار است با انحلال سروش، ساختمانهای متعلق به سروش در خیابان انقلاب اسلامی(ترنجستان سروش) و خیابان مطهری فروخته شود و با این اقدام عملاً کتابفروشی بزرگ ترنجستان سروش در حاشیه خیابان انقلاب تعطیل میشود.
این اتفاق نه چندان خوب در شرایطی رخ میدهد که کتابفروشی ترنجستان در چند سال اخیر بازسازی شده و با شکل و شمایل جدید و مدرن به عرضه کتاب میپرداخت و به پاتوقی خوب برای کتابدوستان مبدل شده بود. این فروشگاه در دور جدید با مدیریت سعید مکرمی اداره میشد و در دوطبقه به عرضه کتاب و محصولات فرهنگی میپرداخت.
حالا که هر روز در خبرها میشنویم صنعت نشر با معضلات بسیاری روبروست و تعطیلی کتابخانه نتیجه همین معضلات است چه طور یک مدیر رسانهای و فرهنگی خودش اقدام به تعطیلی چند ساختمان فرهنگی میکند؟
انتشارات سروش با سابقه خدمتی که دارد آثار بسیاری را از نویسندگان منتشر کرده است. واکنش نویسندگان نسبت به اتفاقات اخیر چندان مثبت نبود، اسماعیل امینی که آثارش توسط سروش منتشر شدهانـــد، میگوید:«من وقتی این خبر را شنیدم بسیار متأسف شدم و حتماً به خاطر وضعیت اقتصادی این اقدام صورت گرفته است. پیشینه و اعتبار سروش و نشریات این موسسه برای همه مشخص است. این انتشارات آثار بزرگان زیادی را از اهل ادب و رسانه منتشر کرد که همه آثار معتبری برای اهل فرهنگ و ادبیات بودند. حذف سروش تبعات زیادی خواهد داشت.»
این شاعر، طنز نویس و مدرس دانشگاه ادامه میدهد:« فکر نمیکنم مناسب باشد که سلایق و مناسبات اقتصادی همیشه اولویت داشته باشد مخصوصاً وقتی پای مسایل فرهنگی به میان میآید، نباید فرهنگ را به دلیل مشکلات اقتصادی حذف کرد. همه میدانیم به دلیل ساختار فرهنگی کشور ما فرهنگ همیشه باید حمایت شود اما متأسفانه میبینیم در شرایطی که این همه به دنبال گسترش فرهنگ و امور فرهنگی هستیم یکی از مهمترین بخشهای فرهنگی حذف میشود.»
خاطره ساختمان شهید مطهری
رضا احسان پور، مؤلف کتاب «چوپان معاصـــر» که مجمـــوعـــه مناجات طنزش امسال در همین نشر به چاپ ششم رسیــده است، میگوید:«من نمیدانم هدف از این کار چه بوده و قرار است چه اتفاقی بیفتد فقط به عنوان مؤلف از هر کسی که به انتشار کتابهای خوب کمک کند استقبال میکنم. آقای فضایلی را به عنوان مدیر نمونه میستایم. او علاوه بر اینکه مدیر اجرایی خوبی است درک و فهم هنری و فرهنگی دارد و تعامل با هنرمندان را میشناسد که این مسأله مهمترین ویژگی یک مدیر موفق است. خوشحالم کتابم در زمان مدیریت ایشان منتشر شد و ایشان جسارت انتشار این کتاب را داشتند. نوع برخورد ایشان با آثار نشان میدهد اگر مدیری خوب بتواند بستر را برای مؤلف فراهم کند مؤلف هم موفق میشود و همان اتفاقی که برای کتاب من افتاد و در عرض چند ماه به 6 چاپ رسید، باز هم تکرار میشود.»
احسان پور میگوید:«مهدی فضایلی هرجا باشد موفق است چون فیالذات انسان شریفی است.»
ساختمانهای مؤسسه سروش علاوه بر ارزش مادی خود، دارای ارزش معنوی است. به یاد بیاوریم ساختمان خیابان شهید مطهری سروش میعادگاه بسیاری از شاعران، ادیبان و اهل فرهنگ بود که سالها برای دیدن بزرگانی چون قیصر امینپور به آنجا میرفتند و اکنون احتمال از دست رفتن این سرمایه معنوی، دل دوستداران ادبیات و فرهنگ را به درد آورده است.
نظر شما