در گفت و گو با دکتر کهرم از او درباره «دال سیاه» پرسیدیم. آنچه در ادامه میخوانید برش هایی از گفتههای این پرنده شناس برجسته است.
- از اولین ساعات روز که خورشید طلوع و اشعههای گرما بخش آن شروع به گرم کردن سطح زمین میکند، زمین شروع به جذب انرژی گرمایی خورشید میکند و وقتی به اندازه کافی گرم شد شروع میکند به گرم کردن هوای اطراف خود. وقتی هوای اطراف زمین شروع به گرم شدن کرد، به خاطر حالت چسبندگی که در هوا وجود دارد یک حباب نامرئی از هوای گرم تشکیل میشود که به صورت یک ستون نامرئی به علت سبکی هوا به سمت بالا میرود، مانند یک بادکنک که کمکم پر از باد میشود، به این پدیده «ترمال» میگویند.
کرکسها طبق عادت، ساعت ده صبح در ارتفاعات، منتظر میمانند و به محض ایجاد ترمال، سوار بر آن موج شده و حدود 3 تا 4 کیلومتر بالا میروند. حتی در مواردی که برای تحقیق در مورد این گونه، با هواپیمای کوچک در ارتفاع بالاتر از آن بودیم تا 5 کیلومتر بالاتر از زمین هم آنها را دیدهام که پرواز میکنند. آنقدر بالا میروند که اگر از زمین به آسمان نگاهی کنید، آن پرنده عظیم الجثه اصلاً دیده نمی شود. دالها در آن ارتفاع زیاد پرواز میکنند و پایین را زیر نظر دارند.
- قدرت دوربینی چشم دالها هشت برابر چشم انسان است، اما از آنجایی که چشم دالها بر خلاف چشم انسان چندین نقطه کانونی دارد، قدرت دید این پرندهها به نسبت قدرت دید انسان، باز هم افزایش پیدا میکند. ما انسانها از فاصله 5 کیلومتری چیزی را نمی توانیم بینیم، اما آنها جسد حیوانی در کویر را از آن فاصله به راحتی
می بینند و به محض دیدن لاشه شروع میکنند به کم کردن ارتفاع. حتماً در فاصله دو سه کیلومتری آنها یک دال دیگر هم پرواز میکند که وقتی میبیند یکی رفت پایین، او هم همراهش میشود و به سمت پایین حرکت میکند و همینطور تعدادی دیگر که در فاصلههایی همدیگر را تحت نظر دارند.
- در آفریقا در پی دیدن دالها بودیم، اما هر چه تلاش کردیم آنها را ندیدیم. درواقع هیچ پرنده ای در آسمان دیده نمیشد تا اینکه یکی از همراهان ما تصمیم گرفت خودش را مانند لاشهای در وسط صحرا رها کند و دراز بکشد. ده دقیقه بیشتر زمان نبرد که هشت کرکس، به فاصله یکی دو قدمی او از آسمان به زمین فرود آمدند و به سمت او رفتند.علاوه بر قدرت بینایی، آنها قدرت بویایی بسیار زیاد و قویای دارند. در آزمایشها و تحقیقات صورت گرفته، داخل جنگل زیر برگها یک تکه گوشت را پنهان کردند و دالها به سهولت از فاصله 3 هزار متری بوی گوشت و لاشه را متوجه شده و به سمت آن آمدهاند.
- دالها (بویژه دال سیاه) پرندههای بسیار بزرگی هستند. آنها بالهای بسیار پهنی دارند و غیر از گردنشان، سراپا سیاه هستند. آنها نوکهای بسیار بزرگ و قوی دارند. با نوکشان میتوانند بسادگی هر چیزی را جدا و قطعه قطعه کنند. مثلاً یک گاو وقتی در صحرایی تلف میشود، با نوکشان پوست ضخیم و چرم مانند او را پاره و از آن تغذیه میکنند. آنها بسادگی و راحتی نوکشان را داخل شکم گاو میکنند.درست به همین دلیل هم هست که سر آنها پر ندارد تا راحت بتواند در داخل شکم و لاشه حرکت کند. آنها سر آیرودینامیکی دارند یعنی در هوا خوب حرکت میکند. انتهای بالهای دال، مانند پنجههای باز آدمی است و از نظر پرواز هر کدام از پرها مانند یک بال است و هنگامی که آنها از ترمال سواری میگیرند، به کمک آنها میآیند.
- خاصیت مهم دالها این است که مثل کفتارها، به محض اینکه یک جسد در بیابان افتاد آن را میخورند و از روی زمین پاک میکنند.کمتر از 30 دقیقه از لاشه 300 کیلویی یک گور خر، فقط قطراتی خون باقی میماند که آن هم توسط باکتریها تجزیه و از بین میرود. برای همین هم به آنها رفتگران طبیعت میگویند.
- به نظر من، دالها درحال انقراض نیستند، اساساً پرندههای شکاری هیچ وقت تعداد زیادی ندارند، عقاب طلایی، کورکور سیاه و سفید و بازها و ... هیچ وقت زیاد نمی شوند. باید همیشه یک مزرعه پر از خرگوش داشته باشیم تا آنها تغذیه کنند. آنها پرندگان راس هرم غذایی هستند. هیچ وقت تعداد آنها زیاد نمی شود.
نظر شما