یک استاد دانشگاه به عنوان الگوی آموزشی و مدیر یک کلاس درس، چند مؤلفه اساسی نیاز دارد که معمولا ً بیشتر استادان به این مسایل، توجهی نشان نمیدهند و شاید اگر این مؤلفهها در اولویت قرار میگرفت، امروز وضعیت آموزشی ما متفاوتتر از قبل بود. به طور قطع یکی از مؤلفههای مدنظر، میزان سواد و به روز بودن اطلاعات یک استاد است.
در مرحله موضوعی همچون پایبندی به اخلاق و تدریس کامل و جامع درس میتواند در دسته مهم ترین مؤلفهها قرار بگیرد. انضباط و سلامت فردی در کنار استفاده از
گسترده ترین منابع ممکن و ایجاد فضا برای همکاری دانشجویان در حین تدریس نیز از جمله عوامل بعدی است. همچنین باید از مؤلفههایی چون ایجاد علاقه در دانشجویان برای پیگیری درسها و بالابردن میزان اعتماد به نفس در کلاس نیز نام برد که این دو موضوع، رابطه تنگاتنگی با فضاسازی در کلاسهای درسی دارد.
در یک نگاه کلی، استاد دانشگاه یک حلقه واسط و پل ارتباطی بین دانشجو و رشته مورد علاقه اش است و بی شک هر چقدر کانالهای ارتباطی بر پایه اخلاق کاری و
حرفه ای بین استاد و دانشجو قوی تر و گسترده تر باشد، نتیجه گیری در تدریس نیز افزایش مییابد.
این یک قانون کلی است که بارها به عنوان یک نظریه به آزمایشگاه رفته و با مثبت ترین نتایج به تز و قانون تبدیل شده است.
البته مدل درسها و فضای تدریس آن برای هر رشته، دانشگاه و استاد متفاوت است، اما به هر ترتیب این استاد است که با استفاده از علوم ارتباط جمعی و روابط عمومی، کانال ارتباطی با دانشجویان را کنترل میکند.
استادان نسبت به میزان تجربه، دانش و خوی طبیعی خود، از راههای متفاوتی برای انجام این ارتباط استفاده میکنند که در این میان، برای نسل گذشته استادان دانشگاه، یک راه حل مهم وجود داشت. آنها معمولاً ارتباطی خشک و کاملاً علمی با دانشجویان داشتند تا حریم استاد – دانشجو همواره حفظ شود، اما نسل جدید استادان با استفاده از تجربه نسل پیشین خود، راههای دیگری از جمله افزایش سطح ارتباط با کنترل کمتر و فضادادن به دانشجو برای طرح مسایل و پژوهش در مورد آن را در پیش میگیرند.
رفتار این دو نسل کاملاً متفاوت است و گاهی فاصله و شکاف بزرگی میان آنها ایجاد میکند، اما در نسل فعلی، دانشجویان با استادانی که اعتماد به نفس دانشجویان را بالا میبرند، ارتباط عمیق تر و
دوستانه تری ایجاد میکنند.
نکته منفی در این زمینه، استفاده نابجای برخی استادان از ابزاری به نام نمره است.
این یک آفت عجیب است که بخش زیادی از دانشجویان فعال در دانشگاه ها، دریافت مدرک را دلیل حضورشان در کلاسهای درس میدانند و درست در نقطه مقابل، برخی استادان نیز به جای ایجاد رغبت پژوهش و سهولت آموزش در جمع دانشجویان، از نمره به عنوان یک سلاح سود میبرند تا فاصله بین دانشجو و دانشگاه افزایش
یابد.
دانشجویان در این موارد، تنها به صرف «پاس کردن» درسها و اتمام دوران تحصیلی درس میخوانند و همواره نگران دریافت نمره از استاد مربوطه هستند که بی شک این پایین ترین و نازل ترین مدل ارتباطی است.
در نهایت اینکه روابط عمومی بالا به همراه ارتباط مؤثر و گسترش سواد تحصیلی و اطلاعات از رشته تدریس برای یک استاد دانشگاه جزو ملزومات دیگر در ایجاد تعامل صحیح میان استاد و دانشجوست، اما کنترل ارتباط با دانشجویان نیز در کنار تمام آن چه گفته شد، میتواند به کیفیت تدریس بیفزاید، فقط کافی است اعتماد دوجانبه بین دانشجو و استاد در یک ترم تحصیلی جلب شود.
*استاد دانشگاه آزاد اسلامی
۲۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۸
کد خبر: 360066
نظر شما