کشوری میتواند به پیشرفت در جهان کنونی امیدوار باشد که فرمان هدایتش را به دست عالمان و دانشگاهیان بسپارد. نظر به ضرورت و اهمیت جایگاه دانشگاه و نقش دانشگاهیان در رشد و توسعه کشور، نقش آفرینی این نهاد مهم را در تحقق شعار سال
«اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» بررسی کردیم. در گفت و گو با دکتر «رضا منصوری» معاون پژوهشی پیشین وزیر علوم و استاد دانشگاه، به شرحاین ماجرا پرداختیم که در ادامه میخوانید.
با توجه بهاینکه رهبر انقلاب، امسال را سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نامگذاری کردهاند، دانشگاهها در تحققاین شعار چه نقشی را باید ایفا کنند؟
دانشگاهها چند نقش را باید ایفا کنند. نخستاینکه باید تعریف دقیق تر و عملیتـــری از اقتصـاد مقاومتی ارایه شود واینکه چه تفاوتـی با دیگـــر شـــرایط اقتصـــادیدارد. اقتصاد دانشبنیان در شرایط فعلی ما بسیار نزدیک به اقتصاد مقاومتی است.
استادان و دانش آموختگان رشتههای اقتصاد و مدیریت در دانشگاهها باید وارد میدان شوند و تعاریف علمی آن را ارایه کنند. دانشگاهیان باید بگویند که اقتصاد درایران از چه نوعی است و اقتصاد دانشبنیان چه شاخصههایی باید داشته است. نقاط قوت و ضعف باید شناسایی شود. این مسایل را باید دانشگاهیان باز کنند،این کار وزیر اقتصاد یا مسؤولان اجرایی نیست بلکه یک دانشگاهی به عنوان یک وظیفه علمی باید به طرح و رفعاین مسایل بپردازد.
اگر قرار است مقاله علمی هم بدهد دراین زمینه باشد تا دانشگاهیان به مسایل مبتلابه جامعه بپردازند. جنبه دیگر این است که در حوزه رشتههای مدیریت میگنجد این است که مدیریت جامعه در زمینه اقتصاد مقاومتی چگونه باشد و اینکه اقتصاد را در کشور چطور مدیریت کنند که به سمت اقتصاد دانشبنیان حرکت کنیم. پژوهشگران دانشگاهی باید به این مسایل بپردازند، اگر وزیر اقتصاد ما دانشگاهی است ضرورتی ندارد وارد مسایل نظری شود مگراینکه تنها نقش یک فرد دانشگاهی را داشته باشد.
هنوز در دانشگاهها، برداشت از مسایل اجتماعی جدی گرفته نشده که این ضعف کلی دانشگاههای ما در هفتاد هشتاد سال گذشته بوده و هست.
دلیلاینکه دردانشگاهها کمتر به مسایل بومی پرداخته میشود، چیست؟
چون دانشگاههای ما براین مبنا تأسیس نشدهاند. تاکنون هیچ دانشگاهی راه اندازی نشده که در اهداف تأسیس آن نوشته شده باشد؛ لازم است به مسایل بومیبپردازد.
دانشگاههای ما برای این تأسیس شدهاند که نیرو تربیت کنند و دارند این کار را انجام میدهند.
وقتی نیروی به درد بخور در دانشگاهها تربیت میشود که مسأله و چگونگی حل مساله در دانشگاهها تعریف شود و بگویند که نیرو تربیت میکنیم تا فلان کار انجام شود.
تاکنون تعریف نشده که نیاز کشور به دانشگاه چیست. این مسایل باید مطرح شود و امروز، موقعیت مناسبی برای این موضوع است.
اگر استادان و دانشگاهیان به این مسایل بپردازند آغاز به عهده گرفتن نقش دانشگاهیان در حل مسایل بومیکشور محسوب میشود. دانشگاهیان باید این مسایل را جدی بگیرند در حالیکه اینطور نیست چون از سوی سیاستگذاران، چنین وظیفهای به دانشگاهها محول نشده است.
دانشگاههای ما، ضعف خودشان را دراین باره پذیرفتهاند؟
وقتی صحبت از تقصیر میشود مقاومتها آغاز میشود. به نظر من دانشگاهها، وظیفهای که جامعه از آنها خواسته را به خوبی انجام دادهاند. نماینده جامعه که دولت و وزارت علوم است از دانشگاهها خواسته که اینقدر نیرو تربیت کنند که کردهاند. قیمت تمام شده دانش آموخته درایران حدود یک دهم قیمت بین المللی آن است، پس دارند کالای ارزانی تولید میکنند. اشکال جای دیگری است.
مشکلات به سیاست گذاریهای اشتباه برمیگردد. از دهه چهل شمسی سند داریم که میگفتند اقتصاد مبتنی بر فروش نفت، کار اشتباهی است و باید از آن دست برداشت، سالهاست این شعار داده میشود اما آنچه دراین باره وجود نداشته و هنوز ندارد، عزم ملی برای جدا شدن از اقتصاد نفتی است.
این عزم که دولتمردان عزمشان را جزم کنند که پول نفت را در بودجه جاری و عمرانی کشور نیاورند و فقط صرف برنامههای خاصی کنند، وجود ندارد و هیچ وقت هم چنین چیزی نبوده است. دراین چند سال اخیر هم که ایران موقعیت استثنایی داشته تا اقتصادش را از پول نفت جدا کند، دولتها عزم جدی دراین زمینه نداشتهاند.
وظیفه دانشگاهیان این بوده که دراین باره هشدار بدهند و همیشهاین کار را کردهاند. اگر قرار است دنبال مقصر بگردیم همه ما دراین ماجرا مقصریم. همه ما راحت طلب شدهایم که پول نفت را بخوریم تمام شود برود، بدوناینکه به امنیت نسل آینده فکر کنیم.
اگر قرار است ایران درآینده، اقتصاد دانشبنیان داشته باشد باید از الان کمربندها را محکم ببندیم و پول نفت را نخوریم. این عزم در دولتهای ما وجود نداشته است و همیشه راحتترین کار همین بوده که از پول نفت هزینه شود.
تنها تقصیری که به عنوان یک دانشگاهی میبینماین است که دراین هفتاد هشتاد سال عمر دانشگاهها، کمتر راجع به مسایل بومی همچون اقتصاد دانشبنیان و عدم وابستگی اقتصادی کشور به نفت، پرداخته
شده است.
دانشگاهیان هم همچون دیگر اقشار جامعه، راحت طلب بودهاند، پول نفت را گرفته و خرج کردهاند. اگر سیاستگذاران قبل از انقلاب و پس از انقلاب، از دانشگاهها فقط صدور مدرک خواستهانداین وظیفه دانشگاهیان بوده که بگویند این کار اشتباه است و دانشگاه، بنگاه صدور مدرک نیست بلکه محل بررسی مسایل جامعه است و تربیت نیروهایی که در حل آن مسایل به جامعه کمک کنند، چنین چیزی تعریف نشده است.
باید همه دست به هم دست بدهند و به سمت اقتصاد مستقل از نفت برویم تا بتوانیم کشور را از فشارهای سخت سیاسی و اقتصادی حفظ کنیم.
دولت هم باید سیاستگذاری درست داشته باشد، طوری برای دانشگاهها آیین نامه بنویسد، طوری به دانشگاهیان حقوق بدهد که دانشگاه به محلی برای حل مسایل جامعه تبدیل شود.
شرایط پیش رو را در سال جدید برای دانشگاهها در تحقق این امر چطور میبینید؟
تا زمانی که بودجه سال 95 در مجلس تصویب نشود معلوم نیست که چه شرایطی را پیش رو داریم زیرا این بودجه گذاری نشان میدهد که دولت تا چه حدی عزمش را برای داشتن اقتصاد دانشبنیان از نوع مقاومتی جزم کرده است؛ این هنوز مشخص نیست.
یکی ازدلایلی هم که تردید دارم امسال اتفاق خاصی بیفتد،همین بودجههایی است که به مجلس میرود. سالهاست که داریم با بودجه پژوهشی شوخی میکنیم و کمتر از نیم درصد کل بودجه کشور به این بخش مهم اختصاص مییابد، با چنین وضعیتی نشانهای از تغییر در شرایط دیده نمیشود.
امیدوارم امسال اتفاق خوبی بیفتد و بودجهها به سمت بخش پژوهشی سوق یابد. البته مواردی هم جای امیدواری دارد. اتفاقی که در سالهای اخیر رخ داده است توسعه مراکز رشد و شرکتهای دانشبنیان بوده که باعث تقویت اقتصاد دانشبنیان در کشورمان میشود.
این مقوله را باید جدی گرفت تا تعداد شرکتهای دانشبنیان بیشتر شود. حتی دراین باره باید هزینهها و خطرها را هم پذیرفت یعنی اگر از بین ده شرکت، یکی از آنها به سوددهی برسد باز هم امیدوارکننده است.
اینطور نیست که هر شرکتی تأسیس شود، حتماً موفق خواهد شد باید هزینههای تجربه را بپردازیم. شرکتهای دانشبنیان حدود 15 سال است که در کشور ما پا گرفته و در چند سال اخیر رشد و توسعه بسیار خوبی داشته است.
این بخش را باید جدی گرفت و به صندوق شکوفایی و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برای توسعه آن کمک کرد.
نظر شما