معاون دادستان عمومی و انقلاب مشهد درباره پرونده زنی که بتازگی ماجرای شکنجه او در مشهد خبرساز شد، گفته است: «این خانم قبلاً بارها به دادگستری و بهزیستی برای حل مشکل خود مراجعه کرده، در بهزیستی، او مورد غفلت واقع شده بود و در دادسرا هم به خاطر ترک انفاق پرونده تشکیل شده بود، ولی یک سال طول کشیده است.»
لابد از اصل ماجرا خبر دارید که قبل و بعد آن و بویژه در ماههای آخر این زن در چه وضعی زندگی میکرده است. همسرش که به مخدرهای جدید معتاد بوده، او و دو فرزندش را بشدت شکنجه میداده، چندین بار این زن بدبخت را در صندوقچهای گذاشته، در آن را بسته و روی آتش گذاشته است. بارها با چاقو و ناخنگیر و... بدن زن و بچه خودش را تکه تکه بریده و...
باری قصد ندارم برایتان مانند آنها که با ولع صحنههای تأثرآمیز فیلمهای ترسناک را تعریف میکنند، صحنههای وحشتناک این خبر را بازنویسی و باز نقل کنم، اما همه حرف من بر سر همان دو خط مقدمهای است که از قول معاون محترم دادستان آوردم.
قبلاً در همین ستون درباره معضلات پیچیده و تأسفبار اطاله دادرسی نوشتهام. چه بسیارند شکاتی که اغلب در پروندههای حقوقی، پس از سالهای سال رفت و آمد برای حصول نتیجه فوت میکنند و در عمل عاقبت با فوت یکی از طرفین ماجرا حل میشود و البته گاهی هم، این قبیل حوادث بر پیچیدهتر شدن چنین پروندههایی افزوده و برعکس سبب میشود سالهایی دیگر به طول دادرسی افزوده شود.
مواردی هست که رسیدگی نکردن به موقع سبب میشود بررسی با تأخیر، دیگر به حال هیچ کدام از طرفین یا بهتر بگوییم، اغلب طرف مظلوم سودی نداشته باشد که هیچ، بلکه منتج به حوادث و ضررهایی شود که دیگر به هیچ شکلی امکان جبران آن نیست.
آیا مسؤولان قضایی ما از این وضعیت و حساسیت فوق العاده آن مطلع نیستند؟ تصور کنید اگر در همان نخستین مراجعه، مسیری بود که پروندههای این چنینی را در چرخهای دیگر و به دور از مراحل ملال آور و مطول معمول بررسی میکرد و به نتیجه میرساند، آیا کار این زن و فرزندان معصومش به اینجا و این مرحله میرسید؟ چه تعداد از زنان دیگر مانند او در سراسر این سرزمین پراکندهاند و پرونده چه تعداد از آنها هم اکنون در بایگانی نوبت بررسیها خاک میخورد؟
همه ما میدانیم که تعداد پروندههای ورودی به قوه قضاییه به امکانات و نیرویی که در اختیار دارد، هیچ گونه سنخیتی نداشته و هر روز هم این بار سنگینتر میشود. هر دولتی هم که سلیقهاش با این قوه همسو نباشد، در پرداخت بودجه آن سنگ اندازیهایی میکند و این کار را برای روان شدن این پروندهها سختتر میکند. گاه یک روز به یک قاضی چندین و چند پرونده برای بررسی و صدور حکم احاله میشود.
بله؛ همه اینها درست؛ بخشی را برشمردم تا گمان نشود که رسانهها از آن سو بیخبرند، اما عاقبت چه؟ آیا تاوان و هزینهای را که به خاطر این اطاله دادرسیها کل مردم و کشور میپردازند، کسی در طرف دیگر محاسبه کرده است؟
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۰
کد خبر: 374860
محمد حسین جعفریان
نظر شما