قدس آنلاین/ صباکریمی: نام روح‌الله حجازی پیش‌تر با فیلم جنجال برانگیز «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» بر سر زبان‌ها افتاد، فیلمی که علی‌رغم تمام تلاش‌های کارگردان و تهیه‌کننده‌اش امکان حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر را پیدا نکرد و حتی برای نمایش در زمان برپایی سی‌امین دوره جشنواره فجر هم با اما و اگرهایی همراه بود.

 فیلمی جامانده در تعلیق‌های نافرجام

حجازی یک سال پس از آن فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» را کارگردانی کرد که این بار هم فیلم به بخش مسابقه راه نیافت، اما پس از آن وی با «مرگ ماهی» توانست به بخش رقابتی سی‌وسومین دوره جشنواره فیلم فجر راه پیدا کند. نگاهی کوتاه به دو فیلم قبلی حجازی نشان می‌دهد که وی علاقه‌مند به سینمای اجتماعی و البته با مضامین خانوادگی است و بخوبی می‌تواند سینمای اجتماعی را در خلال درام‌هایی جذاب پیش ببرد، اتفاقی که شاید در سومین اثرش از این سه گانه قدری ابتر مانده است.
 
 ویژگی‌های مشترک سه‌گانه حجازی
در وهلـه اول بنظـــر می‌رســد
«مرگ ماهی» ادامه‌ای بر دو فیلم قبلی حجازی باشد که در بستری از فضایی خانوادگی و پر از کشمکش روایت می‌شود، همچون دو اثر قبلی او که داستان خانواده‌هایی را روایت می‌کرد که درگیر ماجراهایی پر تنش بودند و هردوی آنها در نقطه نامعلومی به پایان رسیدند. این اتفاق در «مرگ ماهی» هم به همین سبک و سیاق افتاده است. شاید بتوان ویژگی مشترک این سه فیلم را در چند مؤلفه اصلی خلاصه کرد؛ اول پیرنگ اصلی داستان که در خیلی بخش‌ها گنگ و نامفهوم باقی می‌ماند، دوم شخصیت‌هایی که مخاطب نمی‌تواند از یک حدی به آنها نزدیک‌تر شود و همیشه همچون یک معمای ناخوانده در برابر بیننده قدعلم می‌کنند و سوم پایان‌بندی داستان است.
«مرگ ماهی» که تقریبا یک سال و نیم پس از اکرانش در جشنواره رنگ پرده به خود دید، یک فرق اساسی با دیگر کارهای حجازی دارد و آن هم این است که فیلمنامه، کارگردانی و تهیه‌کنندگی فیلم همه برعهده خودش است. مسأله‌ای که فیلم را از حد یک اثر متوسط بالاتر نمی‌برد. داستان درباره خانواده‌ای است که پس از مرگ مادرشان به خانه او می‌آیند و از طریق پرستارش می‌فهمند که مادرشان وصیت کرده سه روز پس از مرگش او را به خاک بسپارند. این وصیت عجیب فرزندان و خانواده را متعجب کرده و با چالش روبرو می‌کند. پس از مرگ او، درگیری فرزندانش بر سر نحوه‌ تدفین وی، مشکلات قبلی آن‌ها را با هم تشدید می‌کند تا وصیت مادر به حاشیه رانده شود. اگرچه بنظر می‌آمد هدف مادر جمع کردن خانواده و انسجام آنهاست که در واقع جز در موقعیتی کوتاه این هدف حاصل نمی‌شود.

 نسخه به روز شده فیلم «مادر»
فیلم در وهله اول اثر ماندگار زنده‌یاد علی حاتمی، «مادر» را در اذهان زنده می‌کند؛ البته در نسخه به روز شده و امروزی‌اش، اما «مرگ ماهی» در حد همین شباهت باقی می‌ماند و شخصیت‌ها زبانی الکن در معرفی خود به مخاطبانشان دارند. یک سوم نخست فیلم در یک تعیلق کشدار و طولانی پیرامون جنازه داخل خانه و وصیت مادر مبنی بر گردهم آمدن فرزندان می‌گذارد و بازیگران هم با نقش گیج و گنگشان مخاطب را در همان فضا معلق نگه می‌دارند تا اینکه گره‌های کور شخصیت‌های داستان و تنش‌هایشان با یکدیگر کم کم رخ نشان می‌دهد، اما باز نمی‌شود و هرجا که مخاطب به کاراکترها نزدیک می‌شود و شرایطی فراهم می‌شود تا شخصیت‌های داستان را بشناسد پس از اندک زمانی به کناری رانده شده و نمی‌تواند شناخت درستی از شخصیت‌ها داشته باشد. علت هم این است که شخصیت‌ها شناسنامه تعریف شده‌ای ندارند و تنها اطلاعاتی دم دستی و پراکنده از آنها به مخاطب داده می‌شود. از سویی دیگر کنش و واکنش‌ها فاقد تعریف منسجم داستانی هستند که عملاً کمکی به پیشبرد داستان نمی‌کنند و چالش‌های پیش‌روی داستان نه تنها به جایی نمی‌رسند که مخاطب را خسته هم می‌کنند.

 مرگ سنت‌ها و گسیختگی خانواده
از طرفی دیگر داستان‌هایی که در قالب خرده پیرنگ‌های اصلی روایت می‌شود، کمکی به پیشبرد قصه نمی‌کند و همچون کلیدی بر قفل داستان زده نمی‌شود. حتی اگر بسیاری از این دیالوگ‌ها و حتی برخی شخصیت‌ها هم حذف شوند لطمه‌ای به ساختار فیلم نمی‌زنند.
 حجازی علاقه بسیاری به استفاده از نمادها در فیلم‌هایش دارد و اتفاقاً این نمادها خوب هم از کار در می‌آید. نماد و نشانه‌های استفاده شده در «مرگ ماهی» نشان از مرگ سنت‌ها و دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر دارد که در نوع خود جالب و قابل تأمل است.
«مرگ ماهی» یک عیب بزرگ دارد و آن هم ابهامی است که در اثر جاری است و مخاطب را سردرگم و با پرسش‌های بی‌پاسخ بسیاری مواجه می‌کند و در نهایت با علامت سؤال در ذهنش تنها می‌گذارد؛ همانند اتفاقی که کم و بیش در دو فیلم قبلی حجازی افتاد.  
حجازی بر مبنای بهره‌گیری از بازیگران مطرحی که در فیلم حضور دارند، داستان خود را جلو می‌برد، اما این بازیگران، حداکثر کاری که از دستشان برمی‌آید این است که دمی مخاطب را سرگرم کنند و نه بیشتر. البته نباید از فیلمبرداری خوب محمود کلاری و بازی با رنگ‌ها و سایه‌ها در کنار طراحی صحنه چشم‌پوشی کرد که در نهایت منجر به دیدنی‌تر شدن پلان‌های فیلم شده است.
در نهایت باید گفت «مرگ ماهی» علی‌رغم ظاهر فریبنده‌ای که برای مخاطب دارد و نمایش بزرگی که از بازیگران مطرح پیش‌روی او ارایه می‌کند، در جذب مخاطب ناتوان است و عملاً نمی‌تواند وی را راضی از سالن روانه کند. بر این اساس نمی‌توان این فیلم را یک سر و گردن از آثار قبلی حجازی بالاتر دانست.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.