به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، سازمان ملل دوم ژوئن (13 خرداد) در گزارشی با انتقاد شدید از ائتلاف نظامی تحت رهبری سعودی علیه یمن، آن را در فهرست سیاه خود قرار داد و تصریح کرد: ائتلاف سعودی، مسئول کشتار و زخمی کردن 60 درصد از کودکان در یمن در سال گذشته است. طبق این گزارش، در سال گذشته در حملات ائتلاف سعودی 510 کودک کشته و 667 کودک زخمی شده‌اند.

تنها 3 روز پس از انتشار این گزارش، دبیرکل سازمان ملل تحت فشارها و تهدیدهای سعودی‌ها و حامیان منطقه‌ای آنها، نام ائتلاف سعودی را از این فهرست خارج کرد. حکومت سعودی تهدید کرده بود در صورت حذف نشدن نامش از این فهرست، نه‌تنها کمک‌های خود به برنامه موسوم به حمایت از فلسطینی‌ها را قطع خواهد کرد که درباره کمک‌های مالی به دیگر برنامه‌های سازمان ملل تجدیدنظر خواهد کرد.

عربستان طرح سرزمین سوخته را در یمن در پیش گرفته است

"احمد کاظم زاده" کارشناس امور خاورمیانه درباره فشارهای عربستان به سازمان ملل درباره خارج کردن نام این کشور از لیست سیاه گفت: عربستان به کمک کشورهایی همراه خود در سازمان ملل ، توانست سازمان ملل را در تغییر تصمیمش وادار کند. البته سازمان ملل هم اقدامی که علیه عربستان انجام داد خیلی دیر هنگام بود به دلیل اینکه الان بیش از یک سال و نیم است که یمن زیر آتش هواپیماهای عربستان قرار داشته  و اتخاذ رویکرد زمین سوخته از سوی عربستان باعث ویرانی هزاران خانه و منزل در یمن شده و ده ها هزار کشته و زخمی بر جای گذاشته و با توجه به اینکه یمن جمعیت جوانی دارد و رشد جمعیت در این کشور بسیار بالا است لذا اغلب مصدومین و کشته های این کشور را کودکان و نوجوانان تشکیل می دهد. بنابراین اقدامی که سازمان ملل علیه عربستان انجام داد دیر هنگام بود و اینکه بلافاصله یعنی به فاصله ی چند روز از مواضعش عقب نشینی کرد نشان داد که متاسفانه عربستان تا چه اندازه روی این سازمان اعمال نفوذ دارد و با استفاده از دلارها نفتی متاسفانه هم روی مسولان این سازمان و هم روی دولت های آن تاثیرگذار است.

کاری که عربستان در این زمینه انجام داد خیلی مشابه کارهای صهیونیست ها است منتهی صهیونیست ها بیشتر از نفوذهای سیاسی‌شان استفاده می کنند ولی عربستان از نفوذ مالی استفاده می کند و حتی چندی پیش در گزارش یکی از کارشناسان تعریف شده بود که عربستان به کمک نفود مالی خود، از سکوت کشورها برای پیشبرد مواضعش در منطقه استفاده می کند.

عربستان با ایران‌هراسی سعی در توجیه ارتباط با اسرائیل را دارد

وی در پاسخ به سوال دیگری درباره گسترش ارتباط عربستان با رژیم صهیونیستی گفت: متاسفانه زمینه های این ارتباط در واقع از چند سال پیش شروع شده است و الان تقریبا به مرحله ی آشکارسازی رسیده و پیش از این تماس ها بیشتر مخفیانه و محرمانه بود و عربستان از عواقب آن هراس داشت اما اکنون شرایط منطقه به گونه ای بهم خورده است که عربستان فکر می کند که می تواند در وضعیت کنونی آشکارسازی روابطش را با رژیم صهیونیستی برای افکار عمومی داخلی توجیه‌پذیر کند و عربستان و رژیم صهیونیستی از فضای ناشی از پروژه ایران هراسی برای نزدیک کردن روابطشان استفاده می کند و در حال حاضر کاملا مشخص شده است که یکی از اهداف پروژه ایران هراسی، ایجاد فضایی برای عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی بوده و در واقع موارد زیادی میشود به این شکل پیدا کرد که در کنار هم عمل می کنند.

در سوریه در پروژه براندازی بشار و دولت قانونی سوریه، رژیم صهیونیستی و عربستان در کنار هم هستند همچنین در حمایت از تکفیری‌ها هر دو در کنار هم هستند و به طور مشترک این پروژه تکفیری‌ها را پیش می برند که این اقدام برای پیشبرد مقاصدشان در منطقه است. در مورد جنگ یمن نیز استراتژی تهاجمی عربستان شباهت زیادی به استراتژی هایی که رژیم صهیونیستی در حمله به کشورهای عربی از آن استفاده کرده، داشته و همچنین در اجرای اهداف نظامی بازهم شباهت های زیادی را می شود بین استراتژی های نظامی رژیم صهیونیستی و همچنین عربستان در جنگ علیه یمن مشاهده کرد و همین راهبرد  زمین سوخته که عربستان در یمن آن را به کار گرفت پیش از این رژیم صهیونیستی در غزه آن را اجرا کرده بود . همه ی این مسائل نشان می دهد که رژیم صهیونیستی و عربستان خیلی پیش از آنچه که قبلا تصور می شد بهم نزدیک شده و هم اکنون در کنار هم پروژه ی اهداف توسعه طلبانه و اشغال گرانه را در منطقه پی گیری می کنند.

کاظم زاده در پاسخ به سوال دیگری درباره اهداف بلندپروازانه جانشین ولیعهد عربستان گفت: دو اتفاقی که الان در حال افتادن است این است که محمدبن سلمان که جانشین، ولیعهد است کارهایی را که به طور سنتی باید محمد بن نایب در مقام ولیعهدی انجام دهد را انجام می دهد و محمد بن سلمان همه ی مسئولیت ها را بر عهده گرفته است و همین ارائه ی طرح اقتصادی هم یکی از این اقداماتی است که محمد بن سلمان از این طریق می خواهد خودش را بجای محمد بن نایب معرفی کند و خودش را در حد ولیعهد ارتقا داده تا بعداز اینکه مشخص شود که سلمان بن عبدالعزیز پادشاه کنونی نمی تواند از پس مسئولیت هایش بر بیاید وی به عنوان جانشین و ولیعهد مسئولیت های آن را برعهده بگیرد و خودش را به منصب پادشاهی نزدیک کند.

طرح‌های بلندپروازانه محمد بن‌سلمان با هدف پیشبرد کودتای سفید علیه محمد بن نایف است

بنابراین یکی از اهدافی که محمد بن سلمان از طرح بلند پروازانه اقتصادی دنبال می کند مشروعیت بخشیدن به جایگاهش در مقام ولیعهدی و یا پیشبرد کودتای سفید علیه محمد بن نایب به عنوان ولیعهد کنونی این کشور است و در مورد اینکه آیا این طرح جواب می دهد یانه ؟ هنوز تردیدهای زیادی وجود دارد به دلیل اینکه این طرح هیچ کار کارشناسی دقیقی در مورد آن انجام نشده و کاملا اقتصاد عربستان را به اقتصاد بیرونی و بین المللی وابسته می کند و به نظر می رسد آسیب پذیری اقتصاد عربستان با اجرای این طرح بیش از اکنون خواهد بود. درست است که توجیه می شود که هدف این طرح تنوع بخشیدن به درآمدهای عربستان و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی است اما هیچ تضمینی برای موفقیت این طرح مشاهده نمی شود و عمدتا اهدافی که در پس این طرح است دنبال می شود اهداف سیاسی است. در واقع محمد بن سلمان مشابه این طرح را با صدور دستور کار یمن به نوعی انجام داد اما همانطور که مشاهده می شود کاملا شکست خورد.

و همان طرح اشغال یمن مثل طرح اقتصادی جدید یک طرح بلند پروازانه بوده و همان وقت ها خیلی ها در مورد شکست این طرح هشدار دادند اما محمد بن سلمان با یکه تازی آن طرح را اجرا کرد و اکنون عربستان را در یک باتلاق نظامی و امنیتی فرو برده که احتمال دارد همین نتیجه مشابه هم پیش روی طرح بلندپروازانه اقتصادی وی باشد.