قدس آنلاین: در این فیلم چهره انقلابیون به شدت تیره و سیاه تصویر شده است. در کلامی دیگر آنچه ما در شخصیت‌پردازی انقلابیون ایرانی در فیلم می‌بینیم به هیچ وجه منطبق بر واقعیت نیست.

استقبال هالیوود از سیاه نمایی های سپتامبرهای شیراز!

به گزارش قدس آنلاین، سال‌هاست که سینمای هالیوود در تولید فیلم‌های ضدایرانی رویکردی جدی و دائمی دارد که هر سال با نگاه‌های مختلف روانه بازار می‌شود. یکی از این دست تولیدات «The Septembers of Shiraz» نام دارد که در آن آنتونیو برودی، سلما هایک و شهره آغداشلو بازی کرده‌اند. کارگردانی این فیلم را وین بلیر برعهده دارد، اما درباره تهیه‌کننده این فیلم باید گفت که یکی از ستارگان مطرح هالیوود «جرارد باتلر» پشت کار قرار دارد؛ اتفاقی که نشان می‌دهد تولید چنین فیلم‌هایی تا چه حد برای سیاست‌گذاران هالیوود مهم است. 

«سپتامبرهای شیراز» برای اولین بار در جشنواره مونترال کانادا در سال ۲۰۱۵ روی پرده رفت. داستان که به ادعای فیلم برگرفته از واقعیت است زندگی یک خانواده یهودی را پس از پیروزی انقلاب در سال ۵۸ تصویر می‌کند. فیلم برگرفته از زندگی دالیا سافر است که کتابی توسط همین بانو در سال ۱۳۸۷ منشر شد. جالب است بدانید که در سال ۲۰۰۷ این کتاب از سوی روزنامه نیویورک تایمز به عنوان یکی از ۱۰۰ کتاب برتر آن سال انتخاب شد. 

در این فیلم چهره انقلابیون به شدت تیره و سیاه تصویر شده است. در کلامی دیگر آنچه ما در شخصیت‌پردازی انقلابیون ایرانی در فیلم می‌بینیم به هیچ وجه منطبق بر واقعیت نیست، بلکه تنها افرادی را شاهد هستیم که می‌خواهند به واسطه انقلاب عقده‌گشایی کنند! به همین بهانه نیز برای آنها اصلاً مهم نیست که فرد دستگیر شده گناهکار است یا خیر! این رفتارهای مغرضانه در فیلم به اندازه‌ای ابتدایی تصویر شده که حتی اثر نتوانست در هالیوود نیز موفق باشد و به شدت در گیشه با عدم اقبال مواجه شد.

تصویرسازی بدوی از ایران در فیلم‌های هالیوودی

در این فیلم ایران‌ستیزانه به هیچ وجه از ایران تصویری امروزی نمی‌بینیم، بلکه کشوری بدوی را شاهد هستیم که خیابان‌هایش بیشتر تماشاگر را یاد کشورهای آفریقایی می‌اندازد، همین اتفاق دلیل آن است که کار نتوانست با تماشاگر ارتباط برقرار کند، زیرا هر اندازه که مخاطب غربی از جهان امروز بی‌خبر باشد باز هم متوجه می‌شود این فیلم اثری مغرضانه است که تنها در پی ضربه زدن به انقلاب اسلامی است. 

اما درباره بحث‌های فنی این فیلم هم نمی‌توان چندان امتیازی برای آن قائل شد. هانا ویگ (فیلمنامه‌نویس) که «سپتامبرهای شیراز» اولین فعالیت رسمی سینمایی وی محسوب می‌شود، پیش از این در سال ۲۰۱۴ به عنوان کمک نویسنده در فیلم «پیامبر خلیل جبران» مشارکت داشته است. با توصیفاتی که از نویسنده فیلم شد نمی‌توان انتظار داشت که کار تولید شده از کیفیت آنچنان مطلوبی بهره برده است. این کار به شدت در اوج و فرودهایش ضعیف بود به نحوی که فیلمی ضعیف چون «آرگو» نیز از آن بهتر بود.

ساختار فنی ضعیف؛ شاخصه «سپتامبرهای شیراز»

درباره کارگردانی وین بلیر هم نمی‌توان آنچنان نمره خوبی را برای کار در نظر گرفت، به ویژه در بحث میزانس و دکوپاژ کار به شدت ضعیف و شعاری است، اما تنها امتیاز فیلم را به لحاط فنی در بازی‌های فیلم می‌توان تعریف کرد. درباره دیگر بخش‌های فیلم هم بهتر است حرفی زده نشود، چون بیشتر آنها را می‌توان با کارهای ساده تلویزیونی مقایسه کرد. درباره اکران فیلم هم باید گفت که به هیچ وجه فیلم نتوانست در گیشه اروپا و آمریکا برای خود موفقیت کسب کند، حتی حضور عوامل حرفه‌ای در فیلم هم به فروش کار کمکی نکرد. 

در بخش دیگری از این بحث می‌خواهیم به موضوعی اشاره کنیم که تا به امروز زیاد روی آن بحث نشده است. آن نیز رفتاری است که ما در قبال این دست تولیدات داریم. سینمای ایران عادت کرده‌ است که منتظر بماند تا در غرب فیلمی ساخته شود، آنگاه ما در مقام پاسخگویی برآئیم؛ رویکردی که جواب لازم را در حوزه فرهنگ نمی‌دهد! پس چگونه است که باز هم ما همان روش را ادامه می‌دهیم. 

چند سال پیش فیلم «۳۰۰» تولید شد. پس از آن فیلم‌های دیگری چون «سنگسار ثریا میم»، «آرگو» و... تولید شد، اما بعد از ساخت آن فیلم‌ها چه اتفاقی رخ داد؟ تنها اعتراضاتی زودگذر انجام شد و دیگر اتفاقی رخ نداد. این نگاه منفعلانه نیز از آنجا نشئت می‌گیرد که هنوز بسیاری از مدیران کشورمان به اهمیت هنر واقف نیستند، البته در کل از جایگاه و اهمیت سینما سخن می‌گویند، اما در عمل هیچ حمایت مادی از کار نمی‌کنند و حتی با ابزارهای مختلفی که دارند چوب لای چرخ می‌گذارند.

این رفتارهای نابخردانه مدیران در حوزه سینما در شرایطی است که مقام معظم رهبری در نشست‌هایی که با سینماگران داشته‌اند درباره تاثیرگذاری سینما اظهار نظرهای فراوانی کرده‌اند، حتی در مواقعی با مثال زدن از فیلم‌های روز سینمای آمریکا (تک‌تیرانداز آمریکایی) نشان داده‌اند که تا چه حد نگاهی جدی به هنر هفتم دارند، اما با این وجود باز هم در این حوزه کم‌کار هستیم. البته ساخت و تولید استثناهایی چون «ایستاده در غبار» ما را تا حدودی به آینده این سینما امیدوار می‌کند، اما این‌که تا چه حد می‌توان در ادامه به این تک‌ستاره‌ها دل خوش کرد، سوالی است که بهتر است مدیران به آن پاسخ دهند.

ایکنا

انتهای خبر/

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.