کارشناس اندیشکده نئومحافظه‌کار آمریکایی می‌گوید ایران با سرسختی و مهارت در مذاکره به سایر کشورها درس‌هایی برای دستیابی به غنی‌سازی صنعتی در داخل و حفظ توانمندی‌های موشکی‌شان ارائه کرد.

سرسختی ایران در  اهداف هسته‌ای و موشکی

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، بهنام بن طالب‌لو یکی از محققین اندیشکده نئومحافظه‌کار بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها،‌ در مقاله‌ای به بررسی پیامدهای توافق هسته‌ای بین ایران و گروه 1+5 بر فضای منع اشاعه هسته‌ای پرداخت. وی نوشت:

توافق هسته‌ای ایران در تابستان سال گذشته، اعلام می‌کند که «الگویی برای هیچ دولت دیگر پدید نمی‌آورد.» اما با توجه به اهمیت یک دهه‌ای مسأله هسته‌ای ایران برای عدم اشاعه بین‌المللی، این توافق یقینا مباحث آتی درباره عدم اشاعه و راستی‌آزمایی هسته‌ای را تحت تأثیر قرار خواهد داد. علی‌رغم اینکه مفاد توافق هسته‌ای توانایی تهران برای تولید و ذخیر مواد قابل شکافت را محدود می‌کند اما الگویی ضعیف برای توافق‌های آتی ارائه کرد، و روش‌های مذاکراتی آن نیز پیام‌های نادرستی به اشاعه دهندگان بالقوه ارسال می‌کند.

برنامه اقدام مشترک در بهترین حالت عناصر اورانیومی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را به صورت موقت متوقف یا محدود می‌کند. این محدودیت‌های موقتی که با عنوان «مفاد آغازین» توافق شناخته می‌شوند، محصول ترکیبی از کمبود اراده در میان غربی‌ها و نیز تصمیم قاطع ایران برای مقابله در برابر فشارهای غربی برای دستیابی به توافقی بر اساس مفاد مورد نظرش است.

توافق چهار درس برای بازیگران هسته‌ای که ممکن است به صورت بالقوه مشکل‌آفرین باشند، ارائه می‌کند. اولین درس این است که سرسختی و حتی ناسازگاری می‌تواند جامعه بین‌المللی را وادار کند که غنی‌سازی داخلی را قبول کند. شورای امنیت سازمان ملل در چندین قطعنامه علیه برنامه هسته‌ای ایران به «نقض الزامات تهران برای تعلیق تمام فعالیت‌های غنی‌سازی» اشاره داشت. با این حال، برجام از ایران نمی‌خواهد که غنی‌سازی در سطح پایین را به صورت موقتی، حتی به صورت نمادین، تعلیق کند.

چنین اقدامی باید به عنوان یک گام اعتماد ساز ضروری تا زمان اجرای توافق، دستیابی به نتیجه‌‌ای درباره «ابعاد نظامی احتمالی آن»،‌ یا دستکم به عنوان مصالحه‌ای که به مذاکره کنندگان گروه 1+5 اجازه می‌داد شروط قبلی‌شان برای یک توافق موفق با ایران را بررسی کنند، انجام می‌گرفت. قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل نیز که در جولای گذشته چند روز از توافق صادر شد، به صورت تلویحی از موضع ایرانی‌ها مبنی بر اینکه «حق غنی‌سازی» دارند، دفاع می‌کند. از یک دهه پیش و از زمانی که پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل منتقل شد، تهران هیچگاه غنی‌سازی در سطح پایین (3.5 تا 5 درصد) را متوقف نکرده است. اشاعه‌گران آتی احتمالا بیاد خواهند داشت که این ایران بود که بر روی خطوط قرمزش ایستاد نه تنها ابرقدرت جهان که از حمایت جامعه بین‌المللی برخوردار بود.

دومین درس این است که متحد غرب بودن به معنای تضمین برخوردی منعطفانه در حوزه دستیابی به تکنولوژی هسته‌ای نیست. متحدین کلیدی آمریکا – به مانند کره جنوبی یا امارات متحده عربی – که پیشتر فعالیت‌های هسته‌ای خود را محدود کرده‌اند، متوجه شده‌اند ایران، که به دلیل ناسازگاری‌های هسته‌ای تحریم شده، اجازه یافته توافقی را امضاء کند که این کشور را قادر می‌سازد از یک ظرفیت غنی‌سازی صنعتی برخوردار باشد.

بالاخص، همانگونه که در گزارش سال گذشته بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها اعلام شد نسخه جدید توافق هسته‌ای با کره جنوبی موسوم به «123» از مواضع مختلف آمریکا درباره غنی‌سازی داخلی سود برده – مواضعی که نمونه آن را می‌توان در توافق هسته‌ای 2013 با ویتنام و همچنین امتیازات آمریکا در مذاکرات با ایران مشاهده کرد. همانگونه که در این گزارش اعلام شده «شاید تعداد کمی از کشورها ... مایل باشند محدودیت‌های بیشتری از ایران را در فعالیت‌های هسته‌ای‌شان بپذیرند. این امر در طول زمان به تدریج افزایش یافته و کشورها سعی خواهند کرد بر امتیازاتی که آمریکا اخیرا داده سرمایه‌گذاری کرده و توافق‌های منعطف‌تری را امضاء کنند. در سطح بین‌المللی نیز، دستیابی به مصالحه‌‌ای در کنفرانس‌های بازبینی معاهده منع اشاعه هسته‌ای مبهم‌تر می‌شود زیرا کشورها در اراده آمریکا برای اجرای قوانین هسته‌ای تردید می‌کنند.

طالب‌لو در ادامه با بیان اینکه «درس سوم با ایجاد تفاوتی مصنوعی بین مواد شکافتی لازم برای بمب‌های تخریب گسترده و پلت‌فرم‌های پرتاب این بمب‌ها، مرتبط است»‌ مدعی می‌شود:

همانگونه که پیشتر نوشته‌ام، برنامه‌های موشکی و هسته‌ای ایران به هم پیوند خورده و همدیگر را تقویت می‌کنند. علاوه بر این، همانگونه که در قوانین مصوب کنگره و قطعنامه‌های پیشین سازمان ملل آشکار است،‌ صنایع موشک‌های بالستیک و صنایع هسته‌ای ایران مدتی طولانی به عنوان موتورهای برنامه هسته‌ای-تسلیحاتی،‌ هدفی مشروع برای تحریم‌‌ها بودند. اما برجام فاقد هر گونه محدودیتی بر برنامه موشکی بالستیک است و تنها به صورت خفیفی در قطعنامه 2231 مورد اشاره قرار گرفته‌اند، که آن هم پس از هشت سال پایان خواهد یافت. علاوه بر این، برجام درباره گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا نیز ساکت است؛ اینکه موشک‌های بالستیک محتمل‌ترین گزینه ایران برای پرتاب بمب هستند.

در حالیکه مباحث درباره توانمندی‌های نظارت و راستی‌آزمایی در فضای پسابرجام گرم‌تر می‌شوند، یک بازرسی قوی درباره ابزار پرتاب [بمب] می‌توانست هدف جامعه بین‌المللی برای جلوگیری از دستیابی ایران به یک سلاح هسته‌ای قابل پرتاب را تقویت کند. اما، نظارت‌های کنونی به اشاعه کنندگان یاد می‌دهد که می توانند امتیازاتی موقت در ابعاد پنهانی برنامه تسلیحات هسته‌ای‌شان – غنی‌سازی – ارائه کرده و در عین حال ابزار پرتاب‌شان را تقویت کنند.

آخرین درس این است که طولانی بودن یک توافق (59 صفحه) به معنای دقیق بودن آن نیست. برجام دارای یک شرط مبهم با عنوان «عدم اجرای عمده» است که بر اساس آن طرف‌ها می‌توانند از توافق خارج شوند. چنین مفادی مذاکره کنندگان ماهر به مانند جمهوری اسلامی ایران را برمی‌انگیزد که نقض توافقنامه را از منظر خود تعریف کند.

برای مثال، پس از اینکه شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 2231 را یک سال پیش تصویب کرد،‌ ایران اعلام کرد که هر تحریم جدید می‌تواند به این کشور اختیار بیرون رفتن از توافق را بدهد. این تفسیر فضا را برای هر گونه اقدام اقتصادی آتی برای مقابله با تهدیدات تهران علیه جامعه بین‌المللی در حوزه‌های تروریسم، حقوق بشر یا کمک‌های مالی پنهانی، گل‌آلود می‌کند. برجام می‌گوید آمریکا و اتحادیه اروپا «از هر نوع خط‌مشی‌ای که به صورت اخص قصد دارد مستقیما و در راستای منفی به عادی شدن روابط تجاری و اقتصادی با ایران تأثیر بگذارد، اجتناب کنند.» بدین ترتیب جمهوری اسلامی می‌تواند در صورت تحمیل تحریم‌های غیر هسته‌ای به صورت مشروع از توافق هسته‌ای بیرون رود.

محقق اندیشکده نئومحافظه‌کار مدعی است: و اکنون که توافق در مرحله اجراء قرار دارد، سؤالاتی درباره نقض نه تنها «نص» بلکه روح آن از جانب ایران بیشتر ضروری گشته است.

به صورت خلاصه باید گفت که توافق‌های بد الگو‌های بدتری را پدید می‌آوردند. جامعه بین‌المللی بر روی کاغذ دهه‌ای از امنیت نسبی را با توافق برجام پدید آورده است، اما درس‌هایی که این توافق به اشاعه‌گرهای احتمالی ارائه می‌کند بسیار خطرناک هستند. تهران از طریق مهارت و سرسختی در مذاکره از اصول بلندمدت عدم اشاعه در حوزه غنی‌سازی و تجهیزات پرتاب خارج شد. آینده برجام و پایبندی ایران به آن نامشخص است، اما الگوهای ضعیفی که این توافق پیش روی هم متحدین و هم دشمنان نهاده است تلاش‌ها برای مذاکره درباره توافق‌های عدم اشاعه آتی را پیچیده خواهد ساخت.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.