قدس آنلاین/کیوان سرافرازی: یکی از بارزترین تاثیرات حضور اصناف علاوه بر ایفای نقش آن ها در نظام اقتصادی جامعه، تاثیر آن ها در نظام فکری و فرهنگی است که چنانچه به درستی به منصه ظهور رسد می توان به تعالی و پیشرفت آن جامعه اطمینان داشت.این مهم بویژه وقتی مخاطبان اصناف را کودکان ، نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند از اهمیت بسزایی برخوردار است.

تولید نوشت افزار با برند داخلی تنها در انحصار یک شرکت است

تولید نوشت افزار علاوه بر فعالیت اقتصادی، اقدامی فرهنگی است. استفاده از نوشت افزار از کودکی آغاز می شود و همین موضوع بهترین دلیل برای آن است که از همان ابتدا باید ابعاد فرهنگی آن را در نظر گرفت.این در حالی است که متاسفانه بخش اعظم تولید این محصولات را نیز تولیدکنندگان چینی بر عهده گرفته اند.

موسی فرزانیان با اشاره به همین نکته در گفت و گو با ما به مشکلات پیش روی تولید کنندگان داخلی اشاره دارد.

   آقای فرزانیان،آیا هر کسی را که نوشت افزار می فروشد می توانیم عضو صنف نوشت افزار فروش بدانیم؟

بله،فقط کسی که نوشت افزار می فروشد جزیی از این صنف است در حالی که گاهی برخی از اصناف دیگر مثل خرازی فروش ها با اقدام به فروش لوازم التحریر کاسبی صنف ما را هم خراب می کنند.اینجاست که تعدادی از صنف نوشت افزارها به ما شکایت می کنند که چرا مانع فعالیت این عده نمی شوید.

  • سهم بازارهای داخلی ما از تولید نوشت افزار چقدر است؟

25 تا 30 درصد نوشت افزار را تولید کنندگان داخلی عرضه می کنند.

  • این آمار را چطور به دست آورید؟

با ارزیابی فعالیت لوازم التحریر فروش ها .علاوه بر این میزان واردات و وارد کنندگان را هم می شناسیم.

  • بخش عمده ای از موضوعاتی که در خصوص تولید نوشت افزار وجود دارد به تاثیرگذاری این صنعت در نظام فرهنگی ما بر می گردد.تولید کنندگان داخلی نوشت افزار را چقدر در این خصوص تاثیرگذار می دانید؟

از گذشته موضوع تولید نوشت افزار با تولید فرهنگ ارتباط داشته است.اما انتقادی که وجود دارد این است که مثلاً چرا از طرح های ایرانی استفاده نمی کنید.چند سال قبل کانون فکری کودکان و نوجوانان طرح های دارا و سارا را ارایه کرد و انحصار آن را در اختیار یک شرکت داخلی قرار داد. این شرکت هم پس از مدتی نوشت افزارهای بی کیفیت و دست دوم و سوم چینی را به کشور وارد کرد.نتیجه این اقدام آن بود که این اجناس پس از مدتی چون کیفیت نداشت روی دست فروشندگان ماند و مرجوع شد.طبعاً وقتی خانواده ای یکبار از این اجناس بی کیفیت استفاده کند برای بار دوم به سراغ آن ها نمی رود.

از سویی عده ای می گفتند وقتی ما واحدهای تولیدی داخلی متعددی داریم و وقتی دایماً از برند ملی صحبت می کنیم چرا این اختیار را به تمامی تولیدکنندگان داخلی نمی دهید.اما در پاسخ می گفتند تنها این شرکت می تواند و حق دارد تولید کند.خود آن ها حمایت نمی کنند و توی سر آن برند می زنند آن وقت می گویند چرا از این صنعت حمایت نمی شود.وقتی می گویید برند ملی یعنی تمام تولید کنندگان داخلی اعم از تولیدکنندگان دفتر ، خودکار  و یا مداد بتوانند از آن برند استفاده کند و در کنار آن شرکت های مختلف هم بتوانند واردات خوبی داشته باشند.نه اینکه تمام اختیار را به یک شرکت واگذار کنند. این است که آن وقت آن شرکت هم برای اینکه جیبش را پر کند کالای بی کیفیت را وارد بازار می کند و با کیفیت پایین به فروش می رساند.و           می بینید که آخر هم به هیچ نتیجه ای نمی رسد.

  • اتحادیه شما می تواند به بهبود این وضع کمک کند؟

اتحادیه که نمی تواند برند را ملی کند.

  • اما می تواند فرهنگ سازی کرده و یا از آن حمایت کند؟

یک ارگان دولتی خودش برند را می سازد .صدا و سیما آن را تبلیغ می کند.آن وقت چه کسی باید از این برند استفاده کند.وقتی تولید کننده داخلی حق استفاده از آن را ندارد من از چه کسی باید حمایت کنم.از شرکتی که کالای دست دوم و سوم چینی را وارد بازار می کند.مگر می توانم از آن حمایت کنم.من وقتی می بینم پدر کارگری که می خواهد برای فرزندش تراشی را بخرد که یکبار بیشتر نمی تواند از آن استفاده کند چرا باید از شرکت وارد کننده آن باید حمایت کنم؟

  • با همان نهادهای فرهنگی چطور ، نمی توان با آن ها تعامل کرد؟

با نهاد فرهنگی که خودش حمایت نمی کند چگونه باید تعامل کرد.همین "شکرستان" را هم که تولید کردند دوباره شد آش همان آش و کاسه همان کاسه.باز همین برند را هم به یک تولید کننده خاص دادند.نتیجه آن شد که دفتر 1000 تومانی را با برند شکرستان به قیمت 2000 تومان به مصرف کننده عرضه کردند.می بینید که،انحصار شده است.در صورتی که باید پرسید چرا اجازه نمی دهید تولیدکنندگانِ دیگر هم از این برند استفاده کنند.اجازه بدهند یک تولید کننده از این برند بر روی مداد، تراش و یا خط کش های خود استفاده کند.شما بگویید در چنین وضعیتی چطور باید من از تولید کنندگان داخلی حمایت کنم .دفتری که قیمت آن هزار تومان است چون با یک برند معروف به فروش می رسد آن را 2000 به فروش می رسانند آن وقت می گویید من هم باید از این دفتر حمایت کنم.بر چه اساسی باید از آن حمایت کرد؟ چون مصرف کننده آن را گرانتر خریداری کند و یا صرفاً چون یک برند داخلی شده است!

  • چرا باید این موضوع در انحصار یک شرکت باشد؟

به دلایل مادی.آن برند را به یکنفر واگذار می کنند پولشان را می گیرند و برای اینکه خیالشان را راحت کنند کار را تمام شده می دانند.

من می توانم پیشنهاد کنم مثلاً صدا و سیما برندی ایرانی و اسلامی را تولید و سپس آن را تبلیغ کند و آن وقت بگوید اتحادیه از تولید کنندگان آن حمایت کند.آن را به تولید کننده و وارد کننده واگذار کن تا در قالب کالای با کیفیت عرضه کنند.آن وقت ما این کار را انجام می دهیم.

  • در شرایطی که به قول شما حدود 70 درصد بازار پر از اجناس بی کیفیت چینی و کالاهای خارجی است آیا بانک ها نمی توانند با اختصاص اعتبارات مورد نیاز از تولید کننده داخلی حمایت کنند؟

چند روز پیش با یکی از تولید کنندگان داخلی مداد در یکی از شبکه های صدا و سیما بر سر همین موضوع گفت و گو می کردیم.این تولید کننده می گفت من به بانک مراجعه می کنم وام 24 درصد را برای من 9/28 درصد محاسبه می کند! چطور می توانم با 30 درصد بهره تولید کنم و چطور باید با اجناس وارداتی چینی و قیمت تمام شده آن ها رقابت کرد؟شما اگر به چین بروید و  با یکی دو تولید کننده چینی صحبت کنید می گویند دولت کارخانه هایی را تاسیس می کند یا به تولید کنندگان کارخانه و زمین رایگان می دهد و به آن ها می گوید تولید و صادر کن و یا می گوید اگر این مقدار صادرات در سال داشته باشی 10 تا 20 درصد تشویقی صادراتی دریافت می کنی.اما اینجا نه تنها این حمایت ها نیست که به دلیل شرایط رکود حجم تولید داخلی هم کاهش می یابد در نتیجه هزینه ها بالا می رود. وقتی هزینه تولید بالا           می رود رقابت کاهش می یابد وگرنه از نظر کیفیت تولید کنندگان داخلی ما اجناس بسیار خوبی را تولید می کنند.

  • صنف شما غیر از این مباحث فرهنگی که به آن اشاره کردید با چه چالش ها و مشکلات دیگری مواجه است؟

بخش عمده ای از مشکلات این صنف به مساله مالیات و مالیات ارزش افزوده بر می گردد.بویژه در این یکی دو سال اخیر که به دلیل رکود در بازار تولید پایین آمده  و سودها کاهش پیدا کرده است.ما بارها گفته ایم وزارت بازرگانی از اتحادیه ها استفاده کند و اگر قرار است کالایی وارد شود نظر اتحادیه را هم جویا شوند چون اتحادیه ها با تولید کنندگان و وارد کنندگان در ارتباط است که چه مقدار کالا مورد نیاز بازار است.مثلاً اگر بازار به 100 هزار  مداد نیاز دارد 300 هزار مداد را وارد نکند و بازار را اشباع نکند.اما هیچ کسی گوش نمی کند در حالی که اتحادیه ها تجربیات خوبی در این خصوص دارند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.