دو ولایت کلیدی افغانستان، هلمند در جنوب و قندوز در شمال با تهاجم گسترده و سنگین طالبان روبهرو شدهاند. اینکه چرا طالبان در این شرایط خاص، جنگ را در این دو ولایت شدت دادهاند، ممکن است دلایل زیادی وجود داشته باشد ولی به نظر میرسد مهمترین دلیل، تداوم بحران در درون دولت وحدت ملی باشد.
ظاهراً طالبان در نظر دارند که از این فرصت بهره گیرند و تا آنجا که ممکن باشد در این دو ولایت مهم سرزمینهای بیشتری را به تصرف خود در آورند. اهمیت قندوز برای طالبان در آن است که این ولایت در حقیقت کلید ورود به تخار و شمال افغانستان در امتداد مرزهای مشترک با آسیای مرکزی است، جایی که روسها را نیز حساس خواهد کرد. اما اهمیت هلمند برای طالبان در واقعیتهای مهمتری نهفتهاست. بدین معنا که اولاً طالبان، هلمند را مکانی میدانند که ملا عمر قیام طلاب را از آنجا آغاز کرد و ثانیاً هلمند جایی است که اگر به هر دلیلی طالبان مجبور شوند مقر شورای کویته را از مرکز ایالت بلوچستان پاکستان جابه جا کنند، مناسبترین مکان برای استقرار امن خواهد بود.بنابراین پیشروی طالبان در هلمند و قندوز در یک برنامهریزی دقیق و حساب شده و با آیندهنگری صورت میگیرد. طالبان به درستی میدانند که روسها درباره نفوذ داعش در ولایات شمالی و هم مرز افغانستان با آسیای مرکزی حساس هستند، اما این حساسیت را در قبال طالبان، دست کم در این سطح ندارند.
طالبان در هر حال یک گروه محلی است و ادعای آن بیشتر تصرف کابل و احیای امارت اسلامی خود است. داعش اما به دنبال خلافت اسلامی و احیای آن در خراسان بزرگ است که از آسیای مرکزی تا شبه قاره هند را شامل میشود.
درعین حال، روسها نگرانی عمدهتری دارند که بی ارتباط با تحولات سوریه و نقش آنها در کنار جمهوری اسلامی ایران در پایان دادن به خلافت خود خوانده اسلامی آنها در عراق و شام نیست.
نگرانی اصلی روسها این است که جریان رادیکال خلافتگرا یکبار دیگر به افغانستان سرازیر شود و خود را به آسیای مرکزی و حوزه مسلمانان سنی قفقاز روسیه برسانند.
اگر چنین اتفاقی بیفتد، داعش از این ظرفیت عملیاتی برخوردار است که با آمریکا نیز کنار بیاید و اهداف خود را در راستای اهداف راهبردی آمریکا در حیاط خلوت روسها در آسیای مرکزی قرار دهد و امیدوار باشد که دست کم با تهاجم آمریکا روبه رو نخواهد شد. اگر قابل تصور باشد که هیچ کمکی هم دریافت نکند.
از طرف دیگر، طالبان در محاسبات خود برای نفوذ به شمال افغانستان علاوه بر اینکه قدرت خود را در مقابل دولت متزلزل وحدت ملی کابل به نمایش میگذارند، گوشه چشمی به روسها دارند و به درستی میدانند که رقابتها بین روسیه و آمریکا در خاورمیانه و اوکراین در حال تشدید است. شایعاتی وجود دارد که بتازگی روسها تماسهایی با طالبان برقرار کردهاند تا آنها را تشویق کنند از نفوذ داعش به شمال افغانستان جلوگیری کنند.روشن است که طالبان بازی سیاسی را آموختهاند و از تجربه کافی برای بهرهگیری از فرصتها برخوردار شدهاند. اگر روسها حاضر شوند نیازهای طالبان را بویژه در زمینه تسلیحات حتی در سطحی محدود برطرف سازند، تصرف قندوز مقدمهای برای ایفای نقش مهمتر آنها در شمال افغانستان خواهد بود و این با وجود آن است که داعش و طالبان نیز از ظرفیت کنار آمدن باهم برخوردارند.
به این ترتیب، مشاهده میشود که بازی پیچیدهای در قندوز و هلمند در جریان است و اگر طالبان در این ولایت دست بالاتر را از ارتش و نیروهای دولتی کابل بیابند معامله با هرطرفی که منافع آنها را تأمین کند توجیه پذیر خواهد شد.
در هر حال، جنگ در هلمند و قندوز بین نیروهای دولتی و طالبان شدت یافته است. بازیگران منطقهای و بینالمللی دیگر نیز هر کدام در راستای منافع راهبردی خود بازیها را ادامه میدهند. بعید نیست که در آینده آمریکا به طرف داعش و روسها به طرف طالبان جهتگیری کنند و در همان حال هر دو خود را حامی دولت کابل نیز وانمود کنند.
نظر شما