قدس آنلاین/مریم احمدی شیروان: مهرورزی و کمک به محرومان آموختنی است و چه محملی را بهتر از خانواده می توان یافت.بستری که در آن کودکان می توانند دستگیری به دیگران را بخوبی از والدین خود فرا گرفته و تجربه کنند. دکتر حسین فکوری، روانشناس تربیتی مجربی است که در این زمینه حرف‌های شنیدنی دارد.

مهرورزی به محرومان را به کودکان بیاموزید

آقای دکتر به نظر شما می توان گفت که مهربانی ذاتی است و نیازی به پرورش ندارد؟

نه،اصلاً چنین چیزی صحت ندارد،زیرا فاکتورهای روانشناسی هیچکدام ذاتی نیستند.بر اساس گفته جان‌لاک اندیشمند انگلیسی ، وقتی متولد می‌شویم صفحه ذهنمان مانند لوح سپید است.آموزش و ایجاد مهرورزی برای همه و بویژه کودکان مهم است.البته فاکتورهای روانی دیگر هم همینطور است.مانند احساس درد و... میزان احساس درد در مردم کشورهای مختلف متفاوت است، همانطور که بین فرهنگ‌ها تفاوت وجود دارد. این نشان از پُر رنگ بودن جنبه آموزشی و فرهنگی دارد و بیانگر این است که مهرورزی و مهربانی هم‌مانند سایر نیازها، نیاز به آموزش دارد.

به چه کودکی نامهربان می‌گوییم؟

به کودکی که محبت نشده و لذت محبت کردن را نچشیده نامهربان می گوییم. او چیزی نیاموخته که بخواهد بروز دهد. بچه‌های سایکوپات یا ضداجتماع کسانی هستند که در خانواده‌هایی رشد کرده‌اند که محبت ندیده‌اند. همیشه بین پدر و مادر خشونت و دعوا وجود داشته و از کانون پر مهر خانواده محروم بوده‌اند. در اصطلاحات هم وقتی کسی ظلم می‌کند، می‌گوییم بی پدر و مادر است. یعنی از پدر و مادرش محبت ندیده و در خانواده خوبی رشد نکرده است. از این بچه‌ها نمی‌توان انتظار داشت که دیگران را درک کنند. احساس همدلی، همدردی و صمیمیت با دیگران داشته باشند.از این بچه‌ها رفتارهای خشن و بی‌رحمانه و حتی گاهی دشمنی و بدخواهی و عدم ابراز پشیمانی و ناراحتی از آزار و صدمه‌ای که به دیگران وارد کرده‌اند بسیار دیده می‌شود. رفتارهایی که در آینده می‌تواند منجر به بزهکاری، اعتیاد، پرخاشگری و بیماری‌های جسمی و روانی شود.

محیط در بروز نامهربانی اثرگذار است؟

حتماً همینطور است. عوامل اجتماعی، فرهنگی، روانی و عاطفی، زیستی و خانوادگی از مهمترین عوامل کم و بیرنگ‌شدن مهرورزی و مهربانی در کودک است. همانطور که اشاره شد، بسیاری از رفتارها و عواطف دوران کودکی، از جمله مهربانی در تعامل با محیط شکل می‌گیرند و در این میان، خانواده اولین محیط قابل دسترس برای کودک است و والدین نخستین الگوهایی هستند که کودکان می‌توانند اعمال آن ها را مستقیماً مشاهده کرده و از آن ها سرمشق بگیرند. به همین‌دلیل نقش این نهاد در مهربان یا نامهربان شدن فرزندان بسیار مهم و حیاتی است.

باید چه کنیم تا روحیه مهرورزی و کمک به دیگران بویژه محرومان را در کودکانمان شکوفا کنیم؟

مهمترین توصیه من این است که در خانه‌ها والدین عادت کنند به مفاخر فرهنگی کشورمان مراجعه کنند. مثل سعدی، حافظ، مولاناو...

هیچ فکر کرده‌اید که چرا حدود 50، 60 سال پیش بچه‌ها اینقدر مهربان و مودب بودند؟زیرا همراه با قرآن در مکتب‌خانه‌ها،افراد با حافظ آشنا می‌شدند. او بیانات جالبی در زمینه مهرورزی دارد. مثلاً «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» یا همین که بارها گفته شده: «درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد، نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد» حاوی مفاهیم بسیار جالب و آموزنده است. والدین در منازل باید برای تعلیم و تربیت فرزندانشان بیشتر وقت بگذارند. در روانشناسی جمله‌ای معروف داریم که می‌گوید اگر بچه‌ای از کودکی تا 18 سالگی، روزی 50 بار بشنود «تو خوبی» غیرممکن است که او ظلم و ستم کند و خبیث شود. اما متاسفانه والدین این موارد را به کودکانشان نمی‌گویند،او را کمتر می‌بوسند و در آغوش می‌کشند. خیلی خوب است که شهر ما از دیوار نویس‌های حافظ و سعدی پُر باشد. مثلاً وقتی در سازمان ملل از اشعار سعدی استفاده شده و نوشته‌اند که «بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند» چرا ما در کشورمان نداشته باشیم؟ باید از مولانا زیاد بگوییم، مثنوی و دیوان شمس که عشق نامه است را حفظ کنیم.اگر همه مردم با دیوان شمس و مثنوی آشنایی آشنا شوند دیگر اختلاف و جنگی باقی نمی‌ماند. باید این مفاهیم بیشتر و بیشتر گفته و پرداخته شود. برای مولانا تعداد زیادی همایش در دنیا برگزار می‌شود. مهرورزی آموختنی است. ادبیات کهن ما فراوان از مهرورزی است. اما متاسفانه از آن ها بین مردم کمتر سخن گفته می‌شود.

در زندگی‌های امروزی، به نظر می‌رسد بچه ها کمتر با واژه «نداری» و «محرومیت» آشنا شوند. برای اینکه روحیه کمک به همنوع و محرومان در آن ها نهادینه شود باید چه کرد؟

اشاره کردیم که بچه‌ها از محیط اطراف الگو می‌گیرند. در این زمینه هم همینطور،باید والدین برای فرزندانشان یک الگوی کامل باشند چرا که بچه ها تمام رفتارهایی که می‌بینند را تقلید و عمل می‌کنند. به کودک باید مسؤولیت داد. سپردن حتی یک کار کوچک مانند تمیز کردن گوشه‌ای از اتاق‌شان یا خواندن کتابی برای خواهر یا برادر کوچک‌تر این حس را در او رشد می‌دهد. آموزش مستقیم مسؤولیت اجتماعی، بحث درباره اینکه کارهای کوچک او می‌تواند تغییرات بزرگی در دنیا ایجاد کند و کشف و علاقه کودک در کارهای عمومی و داوطلبانه به ایجاد و پرورش این روحیه کمک می‌کند. بخشیدن لباس یا اسباب‌بازی‌هایی که دیگر مناسب سن کودک نیست به افراد نیازمند یا مراکز خیریه هم نمونه و الگوی مناسبی برای کمک به همنوع است. باید کودکان ببینند که والدین‌شان به افرادی که بهره کمتری از نعمت‌های الهی دارند، یاری می‌‎رسانند که این خود بهترین آموزش عملی است. در نظر داشته باشیم درست است که باید این طرز فکر و روحیه را از ابتدا در بچه‌ها به‌وجود بیاوریم، اما هیچ وقت برای شروع دیر نیست.هنگام شروع مدرسه‌ها و عید نوروز، دو روز به جشن عاطفه‌ها اختصاص پیدا کرده است که خیلی خوب است، اما کم است و کافی نیست. باید والدین بیشتر از این بچه ها را با مفهوم فقر آشنا کنند. آن ها باید شرایط را طوری فراهم کنند که بچه‌ها با خانواده محروم نشست و برخاست کنند.در میهمانی‌ها از خانواده‌های محروم دعوت کنند و مجالس محلی برای فخر فروشی و نشان دادن امکانات و داشته‌های مالی نباشد.

و توصیه شما برای نشر هر چه بیشتر مهرورزی در جامعه...

باید اخبارِ خوب،افرادِ خوب و مهربانی‌هایی که در جامعه هر روز صورت می‌پذیرد بین مردم بازتاب زیادی داشته باشد.ما در تمامی روزنامه‌ها صفحه‌هایی برای حوادث و اتفاقات منفی و سراسر کینه و تنفر داریم، اما جای صفحه‌ای به نام مهرورزی خالی است. باید افراد گمنام که با کمترین ادعا و امکانات و داشته‌هایشان کارهای نیک و خداپسندانه انجام می‌دهند معرفی شوند تا مهرورزی در جامعه نهادینه شود.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.