پیشنهاد سردبیر

ایما پرند: عصر، عصر خبر و رسانه است. عصر اطلاعاتی که در کسری از ثانیه به گوش همه مردم جهان می‌رسد. از دهه 1950 با ظهور تلویزیون و تشکیل برنامه‌های خبری صوتی و تصویری، و همچنین از دهه 1990 با انفجار پدیده‌ای به نام اینترنت، شیوه و سبک دسترسی جهانیان به اخبار همانند سایر جنبه‌های زندگی آنان تحت‌تأثیر قرار گرفت و دچار تغییرات شگرف و سریعی شد که جامعه خبری انتظار آن را نداشت!

رفته‌رفته با ظهور شبکه‌های اجتماعی و دسترسی راحت و روزانه مردم به آن‌ها، خبر و خبرگزاری تاحدی مفهوم سابق خود را از دست داده و هرکسی این توانایی را پیدا کرده که هر خبری را که مایل است، منتشر کند. در این وانفسا عده‌ای هم خبرسازی را وظیفه خود می‌دانند و از اتفاق‌های نیفتاده روایت‌هایی را منتشر می‌کنند که یا پس از چندی موثق‌ نبودن آن ثابت می‌شود و یا اینکه هیچ‌وقت کسی به‌دنبال منبع واقعی آن نرفته و به همان شکل در اذهان عموم ته‌نشین می‌شود! این روند به چشم خیلی‌ها تفریحی است برای پُرکردن اوقات فراغت! غافل از اینکه با چنین فعالیت‌هایی نان خبرگزاری‌های موثق آجر شده و فاجعه‌ای عظیم اما زیرپوستی خلق می‌شود.

رشد شگفت خبررسانی آنلاین

در سال 1994 تنها بیست خبرگزاری در سراسر جهان نسخه آنلاین روزنامه‌های خود را راه‌اندازی کرده بودند؛ حال آنکه تنها در عرض ده‌سال این رقم به هزار و صد خبرگزاری رسیده و رفته‌رفته به جایی رسیده که در سال 2007، روزنامه نیویورک تایمز با انتشار مقاله‌ای اعلام کرد که تعداد مخاطبان نسخه‌های آنلاین خبر دوازده برابر مخاطبان نسخه‌های چاپی آن است! در تاریخ پنجم آگوست سال 2013، «جف بزوس» بنیان‌گذار سایت مشهور آمازون که به اقرار خود هیچ سررشته‌ای از خبر و خبرگزاری نداشت، امتیاز روزنامه معتبر و پرطرفدار واشنگتن پست را از دان گراهام خریداری کرد. زمانی‌که همه از تعجب به‌دنبال توجیهی برای این اتفاق بودند، بزوس اعلام کرد که این دادوستد، پیشنهاد شخص گراهام بود؛ چراکه وی عقیده دارد مدیریت واشنگتن‌پست یا هر روزنامه دیگری باید به‌دست کسی بیفتد که بیش از خبرگزاری به چم و خم شبکه جهانی اینترنت آشنا باشد! طبیعتاً نخستین تغییری که بزوس در واشنگتن پست ایجاد کرد، راه‌اندازی نسخه خبری آنلاین این روزنامه بود.

اما دلیل استقبال مردم از این تغییر واضح است. چه‌کسی حاضر است صبح یک‌روز برفی از خانه گرم و نرم خود بیرون بیاید و تا دکه روزنامه‌فروشی برود تا از اخبار روز مطلع شود؟ بدیهی ست که هرکسی ترجیح می‌دهد درحالی‌که روی مبل راحتی لم داده و قهوه می‌نوشد، صفحه تلفن همراه یا تبلت خود را بالا و پایین کند و تنها با چندکلیک از تمامی ‌اخبار، اطلاعات کافی به‌دست بیاورد. خوبی نسخه‌های آنلاین این است که دیگر محدودیتی هم وجود ندارد. از این خبر به آن خبر، از این موضوع به موضوعی دیگر. مخاطب می‌تواند تنها با انتخاب کلیدواژه مدنظر خود به سیل بی‌کران خبرهای به‌روز و آرشیوشده موردنظرش دسترسی پیدا کند، بدون اینکه هزینهای پرداخت کند و یا نگران مواجه‌شدن با اشتباهات چاپی و خبری باشد؛ چراکه این اشتباهات در کسری از ثانیه اصلاح می‌شوند و دیگر لازم نیست برای مطلع‌شدن از آن، منتظر نسخه صبح روز بعد و توضیح و عذرخواهی سردبیر شد!

بوی خوش کاغذ

مخاطب حتی می‌تواند نظرات و شنیده‌های خود را هم در بخش نظرات منتشر کند و با دیگران به تحلیل موضوع مدنظر بپردازد. بعضاً سایت‌هایی نیز طراحی شده که افراد در آن خود عهده‌دار گزارشگری و نقل خبر می‌شوند و شنیده‌ها و دیده‌های واقعی خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند. عده‌ای معتقدند نسخه‌های خبری آنلاین با تمام محسناتشان معایبی هم دارند. انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها آنقدر که از ژست روزنامه خواندن لذت می‌برند، از نفس خبرخوانی لذت نمی‌برند و این عادت هرروزه، بخشی جدانشدنی از زندگی آن‌هاست. لذت لمس جسمی‌ فیزیکی و استشمام بوی خوش کاغذ نو را نمی‌توان با چشم‌دردهایی که در اثر خیرگی زیاد به صفحه موبایل یا لپ‌تاپ به‌وجود می‌آید معاوضه کرد. همچنین با ترویج خبرخوانی از نسخه‌های آنلاین، فرهنگ کتاب‌خوانی و انس با کتاب رفته‌رفته از بین رفته و فرهنگ پشت‌میزنشینی بیشتر بین نسل جدید جا می‌افتد.

ما قدیمی‌ترهایی را می‌شناسیم که نسخه‌های چاپی روزنامه‌های خریداری‌شده خود را در قسمتی از خانه آرشیو کرده‌اند که طی سال‌ها تبدیل شده به موزه‌ای تمام‌عیار! درحالی‌که نسخه‌های آنلاین ممکن است هرلحظه از روی سایت برداشته شوند و دیگر امکان دسترسی به آن‌ها وجود نداشته باشد؛ اینجاست که سانسور شکل مدرن‌تری به‌خود می‌گیرد. جان کرول، سردبیر اسبق لس‌آنجلس‌تایمز می‌گوید: «این خبرگزاری‌های اینترنتی حتی یک‌بار هم گزارشگری را به خیابان‌ها و صحنه‌های خطر نفرستاده‌اند تا از قلب جامعه و مردم خبر کسب کنند.»

در کشورهای جهان سومی ‌هم که فقط کافی است سرعت اینترنت کندتر از حدمعمول شده یا مخابرات با مشکلی موقت مواجه شود؛ آن‌وقت است که دسترسی به اخبار تقریباً ناممکن می‌شود؛ چراکه نسلی که با اینترنت مأنوس شده، حتی به فکرش نمی‌رسد که می‌تواند تا دکه روزنامه‌فروشی رفته و با پرداخت هزینه‌ای اندک جایگزینی مناسب دست‌وپا کند. این‌گونه می‌شود که روزنامه‌ها دیگر نمی‌دانند به کدام در بزنند تا مخاطبین همیشگی خود را حفظ کنند، و طبیعی است که در سال 2016 برای سومین‌سال متوالی شغل خبرنگاری و روزنامه‌نگاری با میانگین 37000 دلار به‌عنوان کم‌درآمدترین رتبه شغلی در آمریکا شناخته می‌شود؛ چراکه دیگر کسی به روزنامه‌های چاپی سفارش تبلیغ نمی‌دهد و ترجیح می‌دهد همه سرمایه خود را خرج تبلیغ در صفحه‌های اینترنتی کند. روزنامه‌های آنلاین هم که هرگز دغدغه هزینه چاپ و توزیع محصول خود را نداشته و ندارند، با شعارهای زیست‌محیطی و حمایت از عدم قطع درختان، همچنان پول روی پول می‌گذارند.

باتجربه‌ها در صف اول اخراج

طبق آمار از سال 2000 تا 2007 پنج بیلیون دلار هزینه صرف رونق دادن به صنعت روزنامه شد که نه‌تنها دردی را دوا نکرد، بلکه موجب بالارفتن هزینه اشتراک مشتریان و چاپ نسخه‌های رنگی کمتر شد. در چنین شرایطی سردبیر و صاحب امتیاز یک نسخه خبری چاپی، تنها سه راه پیش‌روی خود دارد: یا روزنامه را تعطیل و واگذار کند، یا تعداد کارمندان خود را هرروز کمتر و کمتر کند، و یا اینکه اخباری را منتشر کند که به ذایقه مردم خوش بیاید! با فرض درنظر نگرفتن راهکار نخست، طبیعی است که هر سردبیری کارمندان خود را به انتشار اخبار زردی همچون حواشی زندگی روزمره سلبریتی‌ها و پرداختن به شایعات وامی‌دارد و در غیر این‌صورت، یا قیمت روزنامه خود را کاهش می‌دهد، یا بخشی از کارمندان خود را اخراج می‌کند؛ درست مانند اتفاقی که برای نیویورک‌تایمز و وال استریت ژورنال افتاد. به‌گفته «جنیفر سوروویکی» کارشناس اقتصادی نیویورکر حتی فاخرترین، معتبرترین و باسابقه‌ترین روزنامه‌ها هم مجبورند نرخ خود را کاهش دهند تا در میدان رقابت جا نمانند و موقعیت خود را حفظ کنند.

 در چنین شرایطی بسیاری از افراد شغل خود را از دست می‌دهند که اتفاقاً اکثر آن‌ها افراد باسابقه‌تر و مجرب‌تری هستند که به‌دلیل تجربه و توانایی بیشتر، دستمزد بیشتری طلب می‌کنند. براساس آمار مرکز تحقیقاتی Pew بین سال‌های 2006 تا 2012 هفده‌هزار ژورنالیست آمریکایی شغل خود را از دست دادند، اما جذب روزنامه‌نگار و خبرنگار از میان نوجوانان و جوانان بی‌تجربه و محصل بیشتر و بیشتر شد؛ چراکه علاوه‌بر دستمزد پایین، با شبکه‌های اجتماعی، مسایل به‌روز و سلیقه مردم آشنایی بیشتری داشتند. خبرگزاری‌ها از این خبرنگاران خام و کم‌تجربه می‌خواهند که تا می‌توانند طول اخبار و گزارش‌ها را کمتر کرده و تعداد آن را بیشتر کنند.

برخی اعتقاد دارند با این سرعت از رشد فناوری، روزنامه کاغذی و چاپی در خوشبینانه‌ترین حالت بیش از ده سال دیگر عمر نخواهند کرد؛ اما عده‌ای دیگر نیز امیدوارند که این نسخ ارزشمند هرگز از بین نخواهند رفت؛ چراکه جهان همیشه به خبرنگارانی نیاز دارد که در موضوعات عمیق شده و ته‌وتوی همه‌چیز را دربیاورند؛ نه اینکه تنها شنیده‌های خود را روی صفحه اینترنتی خود بارگذاری کنند و حتی به خود زحمت سنجش اعتبار آن را ندهند. بنابراین روزنامه‌های کاغذی و چاپی فقط باید خلاقیت خود را بیشتر کرده و امید خود را از دست ندهند!

منبع: www.harvardpolitics.com

www.newtimes.co.kw

www.honorsociety.org

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.