قدس آنلاین- مریم احمدی شیروان : با اینکه همیشه موضوع ازدواج و موانع موجود در آن برای جوان‌ها، بحثی داغ و به روز است و همه برای بالا رفتن سن ازدواج، موانع و مشکلات، هزینه‌ها، وام ازدواج و چگونگی برخورد و راه حل برای آن مشکلات راه‌کارهایی دارند، اما هیچ تا کنون کمتر کارشناس و صاحبنظری را می‌توان یافت که به حق طبیعی جوان‌های دارای معلولیت اشاره کرده باشد.

مسئولان در ازدواج معلولان لنگ می زنند!

کمتر کسی را می توان سراغ گرفت که تسهیل ازدواج جوانان‌های معلول راهکاری ارایه دهد و اینکه آن ها چطور تشکیل زندگی بدهند و چگونه در کنار همسران‌شان با آن همه مشکل زندگی کنند. حال آن که باید به آن ها کمک کنیم تا مانند بقیه از حق طبیعی زندگی‌شان برخوردار شوند، چرا که زندگی تنها سهم انسان‌های سالم نیست، معلولان هم می‌خواهند زندگی کنند.

فرصتی دست داد تا در خدمت تعدادی از خانم‌هایی باشیم که همین ناتوانی جسمی و معلولیت، فرصت همسر و مادر شدن را تاکنون از آن ها گرفته است. بعضی از آن ها که حتی با نگاه اول می‌شود فهمید معلولیت شان آن قدر نیست که نتوانند از عهده وظایف زندگی بربیایند، حرف هایی شنیدنی داشتند که بخش‌هایی از آن ها را می خوانید:

ازدواج یک معلول با چاشنی علاقه نه دلسوزی

دلسوزی ممنوع

کتایون، خانمی حدود 45 ساله دچار معلولیت جسمی حرکتی است که با ویلچر مجبور به تردد است. او با اشاره به اینکه برای ازدواج، سالم بودن یا معلول بودن طرف مقابل اهمیت زیادی ندارد، یادآور می شود: شناخت کافی، اخلاق خوب و تفاهم برای ازدواج، از داشتن تنی سالم بسیار مهمتر است. چرا که زندگی بدون تفاهم لحظه‌ای ماندگار نیست.

از او که کارآفرین است و هنر و درآمدی دارد اما تا کنون ازدواج نکرده است، می پرسم که با این معلولیت، از پس مشکلات و زندگی مشترک بر می‌آید؟ با قاطعیت پاسخ می دهد: «بله. من می‌توانم کارهای خانه و بیرون از منزل را خودم و با کمک ویلچر انجام بدهم و در این زمینه نیاز به کمک افراد خانواده ام ندارم. البته به نظر او هر معلولی با تکیه بر توانایی‌های ذاتی دیگری که در وجودش قرار دارد، می‌تواند بدون احتیاج به کمک‌رسانی کارهای شخصی‌اش را انجام دهد هر چند که برای برخی معلولیت‌ها این کار قدری مشکل‌تر است اما نباید فراموش کرد که معلولیت، محدودیت نیست».

کتایون که معیارش برای ازدواج فقط صداقت و انسانیت است، معتقد است هر انسانی برای ازدواج مناسب نیست. من که فکر می‌کردم شاید دلیل ازدواج نکردن او تا این سن، تمایلش به ازدواج با فردی سالم و نه معلول باشد، از او می پرسم که اگر امروز یک آقای سالم، قصد ازدواج با شما را داشته باشد، قبول می‌کنید می گوید: «من از ترحم و فداکاری بیزارم. دوست ندارم با فردی ازدواج کنم که با این نیت به من نگاه کند. عمر ترحم و فداکاری کوتاه است و شخصی که این نگاه را به طرف مقابلش داشته باشد، حتماً پس از گذشت مدتی کوتاه پشیمان می‌شود. من دوست دارم با فردی ازدواج کنم که من را به خاطر خودم و با همین شرایطی که دارم دوست داشته باشد و کوچکترین دلسوزی‌ای نسبت به من نداشته باشد».

کتایون به دلایل ازدواج نکردن خود و بعضی دوستانش اشاره کرده و می‌گوید: «بیشتر اطرافیان یک خانم یا حتی یک آقای معلول، چون از دید خودشان به دنیا نگاه می‌کنند می‌گویند آن ها وقتی نقص جسمانی دارند چرا ازدواج کنند؟ با این دیدگاه پس از مدتی سن فرد که دارای نقص جسمانی است بالا رفته، پدر و مادرشان فوت شده یا به کهولت رسیده و سایر اعضای خانواده‌شان ازدواج کرده‌اند در حالی که آن ها تنها بوده و خانواده و اجتماع و دولت برای ازدواجشان کاری نکرده‌اند و به راحتی از کنار این طور افراد گذشته‌اند».

درد مشترک، راز ماندگاری عشق

فاطیما که معلولیت جسمی حرکتی بسیار خفیفی دارد و تا الان که حدود 35 سال دارد مجرد مانده است، می‌گوید «من ترجیح می‌دهم با شخصی مانند خودم و دارای معلولیت البته کم، ازدواج کنم. چون به نظرم بخاطر داشتن درد مشترک راحت تر می‌توانیم همدیگر را درک کنیم».

از فاطیما می پرسم که دلش نمی‌خواهد با یک آقای بدون معلولیت ازدواج کند؟ پس از یک مکثی کوتاه می گوید: «اگر فرد سالم از نظر ایمان و اعتقادات در مرتبه‌ای باشد که بتواند حکمت خدا را در نقص جسمانی درک کند و علاقه‌اش واقعی باشد، حتماً می‌توان زندگی خوبی تشکیل داد».

فاطیما به ایمان، اصالت خانوادگی و سلامت اخلاقی و جسمی البته به خاطر نداشتن اعتیاد و در کنار آن داشتن درآمد برای امرار معاش و راحتی و گذران زندگی اشاره می‌کند و می‌گوید «اگر فردی این شرایط را داشت، با او ازدواج می‌کردم».

تردید دارم که از او بپرسم اگر آن فرد، شخصی سالم بود، نگران نگاه مردم و سرزنش و دلسوزی‌های اطرافیان برای خودت و همسرت نمی‌شوی؟ فکر نمی‌کنی همسرت یک فداکاری انجام داده است؟ می پرسم و او با تاسف تاکید می کند: «متاسفانه نگرش بیشتر افراد جامعه همین است. ازدواج یک فرد معلول با شخص سالم را از روی ترحم و یا فداکاری می دانند، که از نظر من این نگرش کاملاً اشتباه است. خداوند توانایی‌هایی به افراد معلول می دهد که حتی افراد سلام هم قدرت انجام آن کارها را ندارند. فرد معلول و سالم در جامعه تفاوتی ندارند، ممکن است یک سری مشکلات وجود داشته اما قطعاً مشکلات محدودیت محسوب نمی‌شود».

کمک‌هایی که دریغ می‌شود

دوست داشتم بدانم بهزیستی به خانم‌هایی که مانند کتایون و فاطمیا هستند و البته تعداد کمی هم ندارند چه خدماتی ارایه می‌کند. هر دوی آن ها متفق‌القول می گویند یا آن ها چیزی ندیده و نشنیده‌اند و یا واقعاً در این مورد کاری توسط بهزیستی انجام نمی‌شود. فاطمیا می‌گوید: «دوست دارم از اینجا به همه افراد جامعه بگویم که به افراد معلول از روی ترحم نگاه نکنند. آن ها که جزیی از افراد جامعه هستند و فقط از نظر ظاهری با بقیه فرق می‌کنند. لطفاً آن ها را باور کنید».

مادری کردن با دو پای خسته

سرنوشت و زندگی طاهره با دو خانم دیگر گزارش ما قدری متفاوت است. او می گوید «من پیش از ازدواجم بخاطر شرایط جسمی‌ام، مایل بودم با فردی که معلولیت جسمی دارد و من را درک می‌کند ازدواج کنم، اما خانواده‌ام موافقت نکردند و مجبور شدم با شوهرم که جسمی سالم داشت اما پیش از این ازدواج کرده و همسرش فوت و دارای دو دختر بود، ازدواج کنم. اوایل زندگی‌ام حدود چهارماه مشکلی نداشتم، اما کم‌کم مشکلات خودش را نشان داد و زندگی برایم جهنم شد. البته من همه کارهای منزل را به خوبی انجام می‌دادم و بدون هیچ وسیله کمکی راه می‌رفتم و در پخت و پز و خانه‌داری مشکلی نداشتم. اما رفتارها و طعنه و سرزنش‌های شوهرم سبب ضعف اعصاب و پس از آن ضعیف شدن ماهیچه‌ها و سخت شدن راه رفتنم شد تا جایی که الان باید با بریس و عصا راه بروم».

طاهره که بخاطر مشکلاتی که پشت سر گذاشته، شکننده شده است، با چشمانی اشک‌آلود تاکید می‌کند: «من به افراد دارای معلولیت چه کم و چه زیاد توصیه می‌کنم که اصلاً خودشان را دست کم نگیرند و از آن مهم‌تر با یک فرد سالم ازدواج نکنند». او معتقد بود بهزیستی جز کمک ماهیانه پنجاه هزار تومان، مددرسان و یاوری دیگر بویژه در روزهای سخت زندگی‌اش نبوده است.

عشق حق ماست

کبری؛ دیگر خانمی است که فهمیدن معلولیتش قدری دشوار است. او که کم شنواست، با تاکید بر اینکه ما معلولان نیازمند ترحم دیگران نیستیم، بیان کرد:«معلولیت ما دلیل بر ناتوانی ما از انجام کارهایمان نیست. بیشتر ما معلول‌ها کارهایمان را خودمان انجام می‌دهیم و مانند مردم عادی و سالم می‌خواهیم ازدواج کنیم و زندگی زیبا و عشق و علاقه را تجربه کنیم. نه اینکه چون معلولیم یک نفر باشد، از ما مراقبت کند. ما معلولان هم حق زندگی داریم».

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.