۱۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۵
کد خبر: 498521

قدس آنلاین

۱ـ بست بالا: داغ دفن شبانه
نقل «یحیی‌بن اَکثَم (قاضی)»: (ادامة استدلال مأمون در رد نظر دانشمندان)... «نقلی که از علی(ع) گفتید، دروغ است... زیرا در نوشته‌های دیگرتان نوشته‌اید علی(ع) تا وقتی همسرش فاطمة زهرا(س) زنده بود، با این، بیعت نکرد... و نوشته‌اید که همسرش فاطمه(س) وصیت کرده بود او را شبانه غسل دهند... و شبانه کفن کنند تا این و آن در تشییعش حاضر نشوند... و اگر پیامبر(ص)، این را برای جانشینی‌اش انتخاب کرده بود؛ چگونه می‌توانست بیعت کسی را پس بدهد؟!... 

.. و چرا بی‌آن که نظر قبلی پیامبر(ص) را بداند؛ برای جانشینی خودش، آن و دیگری را به مردم معرفی کرد؟!»... (ناتمام)»./ از ترجمة جلد «دوازدهم» کتاب شریف «بحارالانوار»/ ترجمة موسی خسروی/ چاپ ۱۳۷۷/ صفحة ۱۸۰ با تلخیص و بازنویسی

۲ـ سقاخانه: سفرنامة یه عمر (۲۲۵)

از در ورودی تا خود «شبستون مسجد»، تاج گل چیده شده و اعضای «هیئت مدیرة » شرکت، چپ و راست درِ ورودی ایستاده‌ن... با این که یه هفته از مرگ «رئیس» گذشته اما دل توی دل‌شون نیست... فکر سرنوشت «نمایندگی‌های خارج از کشور»، امون‌شون رو گرفته... مدام و زیرچشمی به هم نگاه می‌کنن مبادا که در یه نگاه عمیق، فکر هم رو بخونن و بیشتر نگران بشن... فقط فکر به یه چیزه که دل‌شون رو کمی آروم می‌کنه... برگردوندن «دکتر مُستَعفی» به هیئت مدیره... تنها کسی که هرگز با مرحوم مخالفتی نکرد و هرچی دستور مرحوم بود، مو به مو و عالی اجرا می‌کرد./ برگرفته از ترجمة جلد «اول» کتاب شریف «عیون اخبارالرضا(ع)»/ ترجمة علی‌اکبر غفاری و حمیدرضا مستفید/ چاپ ۱۳۸۰/ صفحة ۶۶۸ ـ «حسین‌بن خالد»، از «امام‌رضا(ع)»... و امام(ع) از پدرانش... و ایشان از امیرمؤمنان علی(ع) و امیرمؤمنان(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده است: « (ادامه) علی(ع) یوشَعِ این امت است (نوادة حضرت یوسف و جانشین حضرت موسی)... (ناتمام) ». ـ با تلخیص.

۳ـ پنجرة پولاد (۱۰۲): آیت‌الله غلام‌حسین تبریزی (امام جمعة مشهد) ـ مدفون در بخش شمالی «دارُالسَّلام» حرم مطهر / قدم برمی‌داشت... مثل همة «زن‌های پابه‌ماه»... کُند و با نَفَس‌های ممتد و بی‌اون که به اطرافش دقت کنه... حواسش به خودش بود و به دخترکی که مثل راز دل، چند ماه در رَحِمش نگه داشته بود... من... مثل هاله‌ای دورش رو گرفته بودم... گاهی به دست «بادِ نیم‌روز مشهد»، کنار می‌رفتم و زن، تندی چهارگوشه‌م رو جمع می‌کرد... شوهرش «شیخ‌غلام‌حسین»، چندبار گوشة دامنم رو بوسیده و به زنش تأکید کرده بود که از بچه‌شون مهم‌تر بود... زن هم در دلش شاد شده بود و اون‌روز هم ـ گمونم ـ به همین چیزها فکر می‌کرد که «پاسبون»ه رو ندید... ولی پاسبونه حواسش به دستور «رضاخان» برای کشف حجاب «بود»!... برای همین هم گوشه‌م رو کشید تا از سر زن بیفتم... اما زن، مثل شوهر مبارزش، همة توانش رو در پاش جمع و فرار کرد از دستش... و پناه برد به خونة «میرزاکریم» معتمد شهر... اما درد اون‌روز، هجده روز بعد، جون زن رو گرفت. ـ درگذشتة بیست و پنجم خردادماه سال ۱۳۵۹ خورشیدی./ برگرفته از صفحة ۱۲۳ در جلد «اول» کتاب «مشاهیر مدفون در حرم رضوی» / اثر گروهی/ چاپ ۱۳۸۷/ بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.

۴ـ بهشت «ثامن‌الائمه(ع)»: زیارت (۱۶۸)

توشه‌اش مُعَطَّر است... کوله‌باری از «گلاب» بر دوش «تنفس صبحگاهی گل سرخ» است./ در دعای پس از زیارت‌نامة «امام‌رضا(ع)» گفته شده است: «خدای من!... تو راه نیکوکاری را نشانم دادی!... (ناتمام)» ـ دریافت، تلخیص و بازنویسی‌ از کتاب شریف «مَفاتیح‌الجَنان»، چاپ اول (بی‌تاریخ) از شرکت «اسوه». صفحة ۸۳۰.

۵ـ بست پایین: مثنوی‌های شِفا (۹)

حل مشکل مالی یکی از مجاوران / حدود چهل‌سال پیش (۱۴)/ (ادامة بازشدن گره مرد)

دوست، سر را بلند کرد و گریست / روضه‌خوان گفت: «گریه‌ات از چیست؟»

مرد، دستی به شانة او زد / گفت: «لطف امام(ع) شد بی‌حد

آمدم غرق ماتم و اندوه / بار غم، روی سینه‌ام، انبوه

تنگ شد سینه‌ام برای نفس / دردِ دل با امام(ع) کردم و بس

گفتم :«از پول‌های هدیة خویش / پس دهید آنچه داده‌ام از پیش! ... (ناتمام). /  از کتاب «کرامات رضویه»، نوشتة حاج‌شیخ علی‌اکبر مُرَوِّج / نشر جعفری / چاپ سوم: ۱۳۶۳/ صفحة ۱۸۶.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.