حاکمیت شرایط انقلابی در هر کشوری باعث ایجاد فرصت هایی برای گروه ها و فعالان سیاسی با گرایش های مختلف می شود تا نابسامانی و عدم ثبات در این شرایط را به امکانی برای دست یابی خود به موقعیت های حاکمیتی تبدیل کنند.

اندیشه سیاسی امام خمینی در کجا از جریانهای ناخالص انقلابی فاصله می گیرد

قدس آنلاین - حاکمیت شرایط انقلابی در هر کشوری باعث ایجاد فرصت هایی برای گروه ها و فعالان سیاسی با گرایش های مختلف می شود تا نابسامانی و عدم ثبات در این شرایط را به امکانی برای دست یابی خود به موقعیت های حاکمیتی تبدیل کنند.

انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران نیز علی رغم اختلافات ایدئولوژیکی و ماهیتی فراوان با انقلاب های جهان که تا پیش از این اتفاق افتاده بود، دارای برخی شرایط یکسان اجتماعی و سیاسی نیز بود. حضور جریان های متنوع سیاسی که خود را در سقوط رژیم پهلوی سهیم می دانستند و سهم خواهی آنان شرایط عسر و حرجی را بر کشور حاکم کرده بود و در شرایطی که نظام جدید سیاسی در صحنه جهانی جایگاه خود را مستحکم نکرده بود، آشفتگی وضعیت داخلی بر پیچیدگی امور می افزود. در این شرایط تنها قاطعیت انقلابی امام به اوضاع سامان داد و دست جریان های انحرافی را از سر انقلاب اسلامی کوتاه کرد که با توجه به مبانی فکری و ایدئولوژیکی و نیز استراتژی مبارزاتی تشکل های سیاسی اوایل انقلاب، می توان به بازشناسی آنان پرداخت.

از اولین و مهمترین جبهه های فعال سیاسی جامعه ی روحانیت مبارز بود که زیر نظر رهبری امام خمینی(ره) تشکیل شد و بیشتر اعضای آن علما و دانشمندان دینی حوزه های علمیه ی قم و نجف و همچنین طلاب و محققین دینی و نیز شاگردان خود ایشان بودند. در کنار این جریان خالص انقلابی با مبانی فکری اسلامی، جریانی از ملی گرایان فعالیت می کردند که شامل ملی گرایانی بودند که گرایش های غیردینی داشتند و به اصطلاح لیبرال بودند و زیر نظر "جبهه ملی" با دبیر کلی دکتر سنجابی فعالیت می کردند و از احزابی نظیر حزب ملت ایران به ریاست شاهپور بختیار و جنبش مسلمانان مبارز به ریاست دکتر سامی تشکیل شده بودند و دسته دوم ملی گرایانی بودند که اندیشه اسلامی داشتند که "نهضت آزادی" در رأس آنان قرار داشت. در کنار این سه جریان گروه های چپ فکری که طرفدار شوروی سابق بودند نیز خواهان مصادره انقلاب به نفع خود و به انحراف کشاندن انقلاب بودند. گروه هایی مانند حزب توده و یا سازمان مجاهدین خلق که برای جذب حمایت های مردمی و کسب موقعیت اجتماعی، در برگزاری سخنرانی ها و جلسات و میتینگ های سیاسی خود از شعارها و نمادهایی مبنی بر پذیرش رهبری امام خمینی(ره) استفاده می کردند و - در تلاش برای نزدیک شدن به رهبر انقلاب- در موقعیت های مختلف به دیدار ایشان می رفتند که هوشیاری و بصیرت معنوی و انقلابی امام خمینی چهره واقعی آن ها را نمایان کرد. رک گویی و شجاعت ناشی از ایمان به قدرت لایزال الهی رهبر کبیر انقلاب را به پایگاهی مطمئن تبدیل کرده بود به طوری که در موقعیت های حساس اجتماعی که دارای نتایج مهمی در سیاست خارجی بود اقتدار امام خمینی(ره) توانست خط قرمزهای انقلاب را معین کند. از جمله نهضت آزادی برای حفظ روابط سیاسی ایران با آمریکا در چندین موقعیت سعی در جلب نظر امام(ره) و همراهی ایشان با سیاست های این حزب را داشت؛ از جمله توصیه به حضرت امام برای سازش با شورای سلطنت شاه و توصیه به همکاری با شاهپور بختیار، آخرین نخست وزیر حکومت پهلوی و معرفی و توصیه دکتر علی امینی به حضرت امام جهت قراردادن در جایگاه مسئولیتی انقلاب و تشکیل دولت انقلاب. یکی از محکمترین واکنش های امام خمینی(ره) در مقابل تصمیمات دولت موقت در جریان تسخیر لانه جاسوسی بود و امام بر خلاف نظر این دولت که سعی در حل مسئله از طریق دیپلماسی داشت و روش انقلابی دانشجویان را برای جلب اعتماد و نظر طرف های آمریکایی قابل قبول نمی دانست، با جدیت در مقابل این اندیشه انحرافی ایستاد و بر بزرگی و اهمیت حرکت دانشجویان صحه گذاشتند.

در مکتب سیاسی امام(ره) چرخش رفتار سیاسی برخی انقلابیون و عدول و اعراض از مبانی و اصول اسلامی و انقلابی مورد اغماض قرار نمی گرفت و عمل بر اساس تکلیف و وظیفه شرعی جایگاه مهمی در فهم اندیشه و عمل سیاسی ایشان داشت و در همین راستا موضع گیری سختی در مقابل اعتراض جریان ملی گرای دولت موقت نسبت به قانون اسلامی قصاص گرفتند. تأکید بر انجام تکلیف دینی بزرگترین پیروزی در اندیشه امام بود و نگرانی ایشان نه از جهت شکست در مقابل شرق و غرب و یا بحران های داخلی؛ بلکه از جهت کاستی در تعهد و تکلیف به وظیفه شرعی و شرمندگی در مقابل خدای تبارک و تعالی بود. حاصل این روحیه این بود در موفقیت ها و پیروزی ها و در برخی شکست ها و ناملایمات، واکنش یکسانی داشتند چرا که برای انسان های برخوردار از شخصیت معنوی و عرفانی مهمتر از هرچیز رضایت خالق است. این ویژگی رهبری در نهضت ایشان نیز با سیاست مخالفت با ذلت و مبارزه با استعمار و سلطه بیگانگان در تمامی اشکال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی جلوه گر بود و تنها چیزی که امام خمینی(ره) به آن توجه داشتند مصلحت اسلام و مسلمین بود و از این منظر امام در تقابل با برخی جریاناتی که تمایل به تساهل و تسامح داشتند و خواهان گرایش و سازش و مذاکره با آمریکا بودند فرمودند: "یک جریانی در کار است کـه آن جریان انسان را از این معنا می ترساند که بخواهد به طور خزنده این کشور را باز هُل بدهد به طرف آمریکا. ایـن جـریـان ممعتقد است که بدون ارتباط با آمریکا ایران قادر به ادامه حیات سیاسی و اقـتـصـادی نـیست. " از این رو همواره در برابر تدابیر امام موضع گیری داشتند و امام نیز بـا رفتار انقلابی تفکرات غلط آن ها و چهره سازش کارشان را برای ملت افشا می کرد.

امام خمینی(ره) بر ضرورت هوشیاری در مقابل جریان های انحرافی و حفظ وحدت در مقابل عوامل نفوذ فکری و برخورداری از روحیه اسلامی و انقلابی تأکید داشتند و بـا تـوجـه بـه جـامعیت و پویایی و استکبار ستیزی اسـلام اصیل در احیای جامعه بشری و نیز روش های پیچیده و جدید استعمار و استکبار جـهـانـی در پـوشش هـای دروغین اسـلام بـرای حذف و یا استحاله اسلام اصیل، این دو جریان را اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریکایی نامیدند و تفکیک دین از سیاست و راحت طلبی، رفاه و تجمل گرایی، سازشکاری را ویژگی های اسلام آمریکایی و مبارزه جویی، تلاش برای کمک به مستضعفان و اقدام بر اساس سیره حضرت رسول(ص) را شاخصه هایی برای اسلام ناب بیان فرمودند. موضع گیری سیاسی و کارکردهای عملی هر یک از احزاب و گروه ها نسبت به اصل اسلام، انقلاب اسلامی، رهبری انقلاب اسلامی یعنی اصل ولایت فقیه بهترین شاخص تشخیص انقلابی بودن و یا ضد انقلابی بودن در اندیشه امام(ره) بود و با توجه به اهمیت جایگاه ولایت در انقلاب اسلامی بود که ایشان تأکید داشتند:" پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت آسیب نرسد. "

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.