مستند ساز و پژوهشگر برنامه پایش که سه شنبه ها موضوع حاشینه نشینی را واکاوی می کند، از تولد فرزند معتاد در شهرک صنعتی در اطراف شهر کرمان که ۸۰ درصدشان معتاد هستند سخن می گوید و از سویی دیگر از وجود ۱۰۰ هزار فرد بدون شناسنامه خبر می دهد که پدر و مادرشان اتباعی غیر قانونی هستند و در حاشیه شهر زاهدان زندگی می کنند.

پرونده حاشیه نشینی ۱/ از تولد فرزندان معتاد تا وجود افراد بدون شناسنامه

اختصاصی قدس آنلاین - نفیسه خلیلی/ حاشینه نشینی دغدغه ای است بزرگ؛ آنقدر که بر اساس تاکید مقام معظم رهبری، وزارت خانه های کار، رفاه و امور اجتماعی، بهداشت و درمان و همچنین وزارت راه و شهرسازی برای حل این معضل بسیج شدند.

برای بررسی پدیده حاشیه نشینی در کشور، ابتدا سراغ یک مستند ساز رفتیم، محمد رضا مندی، پژوهشگر و مستندساز برنامه پایش است؛ برنامه ای  که دغدغه اش حاشیه نشینی است و از مهرماه امسال روی آنتن شبکه یک  تلویزیون رفته است. 

وی درباره سفر خود به ۱۱ استان کشور و ساخت مستندهایی درباره حاشیه نشینان نقاط مختلف کشور، سخنان بسیار جالبی را برای ما مطرح کرد که مشروح آن را در این متن می بینید.

محمدرضا مندی، مستند ساز و پژوهشگر برنامه پایش است که سهشنبه ها موضوع حاشینهنشینی را واکاوی می کند. وی که تاکنون به ۱۱ استان برای تهیه مستند درباره حاشینه نشینی سفر کرده، از تولد فرزند معتاد در شهرک صنعتی در اطراف شهر کرمان که ۸۰ درصدشان معتاد هستند سخن می گوید و از وجود ۱۰۰ هزار فرد بدون شناسنامه خبر می دهد که پدر و مادرشان اتباعی غیرقانونی هستند و در حاشیه شهر زاهدان زندگی می کنند. او معتقد است این ها ماحصل حاشینه نشینی در ایران هستند.

برای تهیه مستند حاشیه نشینی تاکنون سراغ کدام استان ها رفتید؟

از مردادماه امسال برای پیش تولید برنامه پایش، به ۱۱ استان سفر کردیم، این سفرها با استان تهران شروع شد و بعد به استان های البرز، آذربایجان شرقی و غربی، خراسان شمالی، کرمان، هرمزگان، خوزستان، خراسان رضوی ، گیلان و استان سیستان و بلوچستان رسید.

مهم ترین و برجسته ترین نکته ای که در این سفرها شما با آن برخورد داشتید، چه بود؟

من از سال ۸۶ تا کنون درباره موضوعات اجتماعی شروع به مستند سازی کرده ام اما  مستندسازی درباره حاشینه نشینی را از مرداد ماه امسال تجربه کردم، حاشینه نشینی چهره دردناکی از جامعه را نشان می دهد که تحملش برای انسان سخت است. اولین مساله ای که در این زمینه توجهت را جلب می کند، شکل سکونت این افراد این است که صرفا یک سرپناه است تا خانه! به عنوان مثال در تعریف محل سکونت حاشیه نشینان می گوییم حاشیه نشینان کپرنشین، زاغه نشین و آلونک نشین هستند اما وقتی واقعیت را می بینی متوجه می شوی آن ها به معنای واقعی خاک نشین هستند زیرا حتی کپر نشینان هم دارای سرپناهی هستند که آن را با چوب و وسایل دیگر به نحوی بنا می کنند اما خاک نشینان بسیار پایین تر از آن ها هستند. در یکی از این سفرها به استان کرمان رفتیم، در حاشیه شهر کرمان شهرک صنعتی وجود داشت که در اطراف آن آهک پزی های متعددی وجود داشت و یکی از بحرانی ترین وضعیت حاشیه نشینی به این منطقه اختصاص داشت که خاطره اش در ذهنم همیشه باقی می ماند.

چه ویژگی خاصی در زندگی حاشینه نشینان این منطقه مشاهده کردید که به نظرتان بحرانی آمد؟

در این شهرک وارد خانه یک زن و شوهر شدیم  که در حاشیه یک بنای قدیمی و گلی با عمری ۱۰۰ ساله که مخروبه شده  بود زندگی می کردند. این خانواده یکی از این دالان ها را با پلاستیک پوشانده بود و چادری برزنتی هم در آن جا خودنمایی می کرد، خانواده ای که پیش از این در بم زندگی می کردند و مرد خانواده به دلیل شکسته شدن کمرش در جریان زلزله قادر به فعالیت نبود و بعد از زلزله به این شهرک آمده بودند. نکته ای که در این شهرک برای من بسیار تاسف بار بود و من از شنیدنش شوکه شدم آمار ۸۰ درصدی معتادان زن و مرد بود. این شهرک متاسفانه با ۱۰ هزار نفر جمعیت، ۸۰ درصد از مردو زنش معتاد بودند و عمق فاجعه این جا بود که متاسفانه فرزندان آن ها هم درگیر این اعتیاد بودند؛ مانند فرزند یک ساله این زن و شهر که از هنگام تولد با اعتیاد به دنیا آمده بود.

 برای این شهرک کمپ ترک اعتیاد در نظر گرفته نشده بود؟

بله یک مرکز DIC  که محل نگهداری و خدمات به معتادان است در نزدیکی این شهرک بود که شهرک های همجوار هم از این مرکز استفاده می کردند در این مرکز به آن ها خدمات گوناگونی می دادند از جمله این که به آن ها سرنگ رایگان داده می شد تا بیماری و عفونت به افراد دیگری منتقل نشود. فرزند این زن و شوهر هم در این مرکز حضور داشت تا به مرور فرآیند ترک را تجربه کند. فرزندی که با لباس مندرس و کهنه پابرهنه روی زمین راه می رفت و در انتظار درمانی بود که ناچار باید آن را طی می کرد، آن هم به دلیل وجود مواد مخدر در خون مادرش! اما نکته جالبی که در این بخش باید بگویم این است که مادر همان کودک بعد از زایمان اعتیادش را با کمک همین مرکز ترک کرده بود و با کمک او همسرش هم پاک شده بود. او اکنون در این مرکز به عنوان داوطلب فعالیت می کرد.

چه نکته بارزی از وضع حاشینه نشینان این منطقه شما را تحت تاثیر قرار داد؟

نکته مهمی که در این منطقه مرا تحت تاثیر قرار داد کمک، همدلی و همبستگی مردم برای کمک به این حاشیه نشینان بود، گروه های مردم نهاد یا  NGO هایی که با مجوز استانداری در استان کرمان شکل گرفته بودند، افراد خیّری که در قالب یک گروه مردمی برای کمک به هموطنانشان بسیج شده بودند، گروه هایی که ابتدا با دادن غذا، آذوقه و لباس تلاش می کردند اعتماد شهرک نشینان را جلب کنند و سپس آن ها را تشویق کنند تا اعتیادشان را ترک کنند. یکی از این گروه ها NGO مواد غذایی بود که غذا را میان مردم پخش می کرد، این گروه چهارشنبه شب ها غذا را میان مردم این شهرک پخش می کردند. در روز حضور ما،  ۱۵۰۰ غذا برای شهرک نشینان تهیه شده بود که میان آن ها توزیع شد. یکی دیگر از این از گروه ها، NGO دیگری بود که پته دوزی را به ساکنان این شهرک آموزش می داد، هنری که با دوختن نقش و نگار روی پارچه مرتبط است. آموزش این هنر به آن ها کمک می کرد تا بتوانند مشکلات معیشتی خود را بعد از ترک اعتیاد حل کنند.

به نظر شما چه آسیب هایی زنان و دختران حاشینه نشین را تهدید می کند؟

هنگامی که بهNGO  ها مراجعه می کردم سخنانی در این زمینه از آن ها می شنیدم از جمله این که تن فروشان که در میان همین حاشیه نشین ها زندگی می کنند با ایستادن در حاشیه اتوبان ها تن فروشی می کنند یا در شکلی دیگر آن ها با رفتن به داخل گاراژهایی که ماشین های سنگین تردد می کنند، خود را به راننده های ماشین های سنگین که از آن منطقه رد می شوند، عرضه می کنند.

آیا آماری در این زمینه وجود دارد؟ 

نکته ای که باید یادآوری کنم این است که امنیت در مناطق حاشینه نشین وجود ندارد و آمار دقیقی هم در این زمینه ندارم اما براساس شنیده ها و تحقیقات میدانی می توان گفت ۳۰ درصد زنان و دختران حاشیه نشین با این معضل رو به رو هستند.  نکته دیگری که باید در این زمینه گفت این است که این دختران و زنان به راحتی از سوی اشرار و قاچاق فروشانی که به این منطقه تردد می کنند، مورد آزار و اذیت جنسی قرار می گیرند.

نکته قابل تامل در میان حرف های این پژوهشگر تغییر شیوه حاشینهنشینی بود، تعریفی که ابتدا و از سال ۴۲ با مهاجرت افراد از روستاها به شهر جان گرفت اما مطالعات ۱۰ سال اخیر نشان می دهد که برخی از شهرهای ما مانند تهران برخلاف مهاجرت پذیری که باور اکثریت افراد جامعه است، اکنون مهاجرفرست شده اند. حال سوال اینجاست که این مهاجران به کجا می روند؟ و چرا می روند؟ پاسخ این است که  در ۱۰ سال اخیر به دلیل گرانی زمین، مسکن و هزینههای زندگی در تهران بسیاری از افراد مجبور شده اند به  سمت  بخش خارجی شهر و حاشیه تهران روی بیاورند؛ مساله ای که اکنون برای شهر تهران به یک بحران تبدیل شده است.

درباره خرده فرهنگ های حاشینه شنینان هم برای ما بگویید. 

هنگامی که حاشینه شنین ها در اطراف یک شهر ساکن می شوند یک خرده فرهنگ خاصی را با خود می آورند و جالب است که بر حفظ فرهنگ خاص خود اصرار دارند. به عنوان مثال در حاشیه منطقه چهاردانگه نزدیک اسلام شهر منطقه ای وجود دارد که بیشتر ساکنان آن لر هستند و با گویش لری سخن می گویند،  به همین دلیل این منطقه را  دهلران نامیده اند. نام این منطقه را خود مهاجران لرستانی انتخاب کردند اما به صورت ثبت شده چنین نامی وجود ندارد. منطقه چهاردانگه تا ۱۵ سال پیش حاشینه نشین محسوب می شد و در حاشیه منطقه ۱۹ تهران قرار داشت و بعدا تبدیل به شهر شد. این شهر اکنون جزئی از بخش های اسلام شهر است و زیر نظر این شهرستان اداره می شود. اسلام شهر دارای سه بخش مرکزی، چهادانگه و احمد آباد مستوفی است.

هنگامی که دولت یک منطقه حاشینه نشین را به رسمیت می شناسد، هویت شهری شکل می گیرد و امکانات وارد منطقه می شود، همین امر سبب می شود، فرزندان این حاشینه نشین ها صاحب تحصیل، شغل و حتی ازدواج خوب شوند و فرهنگ حاشینه نشینی در آن منطقه تغییر کند. این موضوع نشان می دهد به محض این که دولت حاشینه نشین ها را به رسمیت بشناسد، امکانات وارد آن منطقه می شود و وضعیت فرهنگی تغییر می کند. 

وضعیت بزهکاری و ارتکاب جرم  در این مناطق چگونه است؟

یکی از دوستان من در دانشگاه روی نزاع های دسته جمعی تحقیق جالبی را انجام داد و این بررسی ها نشان داد درصد زیادی از نزاع های دسته جمعی در مناطق حاشینه نشین اتفاق می افتد و جالب است سبک این نزاع ها کاملا بر اساس قومیت آن هاست. به عنوان مثال در منطقه ای که بهتر است نام آن برده نشود هنوز سبک دعواها براساس پرتاب سنگ از پشت بام هاست که از سوی زنان انجام می شود و مردان هم دسته جمعی نزاع می کنند.

حاشینه نشینی در استان های دیگر مانند تبریز چه مشخصاتی داشت؟

در تبریز ۱۸ محله حاشینه نشین داریم اما جالب است که این حاشینه نشینان کمترین میزان اعتیاد را دارند و همه شاغل هستند اما مشکل، محل غیر استاندار زندگی آن هاست که در میان معابر تنگ بنا شده است. به طوری که آن ها برای اسباب کشی از پشت بام همسایه ها استفاده می کنند زیرا امکان عبور حتی دو نفر به طور همزمان هم از این معابر وجود ندارد. مثلا در استان هایی مثل خراسان شمالی، خوزستان و زاهدان بیکاری بیشتر است اما در تهران کرج و تبریز اشتغال خوب است اما درآمد پایین است.

 مهم ترین مشکلی که حاشینه نشینان شهر تبریز با آن رو به رو بودند، چه بود؟ 

در تبریز وضعیت اشتغال خوب بود و آمار کمی از اعتیاد وجود داشت اما مشکلی که این حاشینه نشین ها با آن رو به رو بودند، این بود که به دلیل تنگی معابر ماشین آتش نشانی، اورژانس و شهرداری برای حمل زباله نمی توانست وارد این مناطق شود و ساختار محله ها، بزرگترین مشکل این مناطق بود. مشکل دیگر مساله سندهای ملکی بود که در تبریز همچنان وجود دارد. در رابطه با حاشیه نشینان مشکل عمده ما اختلاف بین دستگاه هاست به طور مثال سازمان اوقاف با شهرداری اختلاف نظر دارد زیرا شهرداری به طور مثال، می گوید تا مشکل اوقافی بودن زمین ها مشخص نشود به حاشیه نشینان خدمات نمی دهیم. در صورت دوم، اشخاص صاحب زمین ها هستند اما از آنجا که حاشیه نشینان به صورت دسته جمعی این زمین شخصی را تصاحب کردند، تا رضایت شخص حاصل نشود، ارگان ها نمی توانند زمین ها را تفکیک کنند و به صاحبشان بازگردانند. مشکل اصلی ما در زمینه سندهای ملکی، اکنون ادعاهای دستگاه ها یا ارگان هایی است که خودشان را صاحب زمین های حاشیه نشین ها می دانند.

حاشینه نشینی در شهرهای شمالی مانند گیلان چه ویژگی هایی داشت؟

حاشیه نشینی در گیلان در اطراف روستاها شکل گرفته بود و این مناطق از امکانات روستایی برخوردار بودند، اما مهم ترین اتفاق در این مناطق این بود که واکسیناسیون در این مناطق نسبت به مناطق دیگر به دلیل دور بودن از خانه های بهداشت کمتر  انجام می شد زیرا تاسیس خانه بهداشت تعریفی دارد. به عنوان مثال گفته می شود برای خانوارهای در حدود ۲۰ هزار نفر این مراکز تاسیس می شوند و به همین دلیل تعداد خانه های بهداشت در مناطق حاشینه نشین شمالی  کمتر است و بسیاری از این افراد نمی توانند برای واکسیناسیون خود را به شهر برسانند و دسترسی کمتری به خانه های بهداشت دارند. حتی خانواده ها به دلیل سطج فرهنگی پایین این واکسیناسیون را جدی نمی گیرند و همین امر باعث بروز بیماری های واگیر دار در میان فرزندان آن ها  می شود.

 وضعیت باروری در میان حاشینه نشینان چگونه است؟

 هنگام سفر به منطقه شیر آباد شهرستان زاهدان با یک مساله شوک آوری رو به رو شدیم و آن هم وجود  ۱۰۰ هزار فرد بدون شناسنامه در مناطق حاشینه نشین شهرستان زاهدان  بود، این فرزندان به دلیل این که پدر و مادرشان اتباع غیر قانونی افغانی و پاکستانی هستند، نمی توانند شناسنامه دریافت کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.