این روزها مدیریت شهری در پایتخت و کلانشهرها، در آستانه تحولی اساسی قرار دارد. تغییراتی که می‌طلبد تا مدیران شهری کلانشهرها و به خصوص تهران، اولویت‌هایی را مدنظر قرار دهند. اولویت‌هایی که شاید از مهم‌ترین آنها بتوان به تمرکز زدایی در شهرهای بزرگ و به ویژه تهران اشاره کرد.

مشکل «تمرکز» در کلانشهرها و پایتخت

به گزارش "قدس آنلاین"، دکتر حناچی مسائل امروزه کلان شهرها را تشریح نمودند. واقعیت این است که کلانشهرهای ما و در راس آنها پایتخت، امروزبا معضلی جدی به نام «تمرکز» جمعیتی و فعالیت مواجهند که تبعات مختلفی را برای آنها به دنبال داشته و دارد. تبعاتی که چالش‌های زیست‌محیطی و کمبود آب از مهم‌ترین آنها تلقی می‌شود و باعث شده تا آب‌های سفره‌های زیرزمینی به سمت کلانشهرها سرازیر شود.

به بیانی این تمرکز باعث تشدید آسیب‌پذیری کلانشهرهای ما در مواقع بحرانی و کاهش توان اکولوژیک ناشی از همین تمرکز در آنها و البته تخریب و آلودگی آب، خاک و هوا در این کلانشهرهاست. راه‌حل برون‌رفت از این بحران نیز حرکت به سمت ایجاد «تعادل» منطقه‌ای است که نیازمند سرمایه‌گذاری‌های کلانی است که البته همین سرمایه‌گذاری نیز امروز نه فقط یکی از مشکلات شهرداری‌ها که از معضلات دولت تلقی می‌شود.  

در حوزه فرهنگی و اجتماعی نیز کلانشهرهای ما و به خصوص تهران با معضلات فراوانی مواجهند. امروز ما با کلانشهرهایی مواجهیم که هویت محله‌ها کم رنگ و خدشه‌دار شده، احساس تعلق به کوچه، محله و شهر کمرنگ است و مردم در اداره امور شهر مشارکت فعالانه ندارند (شهر ما خانه ما نیست). به عبارتی مردم شهردارها را از خودشان نمی‌دانند.

ضمن آنکه ارتباط مردم با اعضای شورای شهر ضعیف است و مردم در تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی مشارکت ندارند. در کنار این مسائل ما شاهد آن هستیم که مشکلات اجتماعی حاشیه‌ای در تهران و سایر کلانشهرها به داخل شهر تهران سرازیر می‌شود و شهر از مشکلات حاشیه‌ای تاثیرپذیر شده است.

در این بخش نیز شاید بهترین راه‌حل، ایجاد حس مشارکت مردم برای تعیین سرنوشت شهر خودشان باشد. مردم باید بتوانند با مدیران شهری خود ارتباط داشته باشند و چه راهی بهتر از شورای شهر به عنوان حلقه رابط بین مدیران شهری و مردم.

از جمله چالش‌های مهم دیگر تهران و سایر کلانشهرها که باید در اولویت مدیران ارشد شهری آنها قرار گیرد، چالش‌های زیست محیطی است. امروز آلودگی ناشی از تردد خودروهای شخصی، آلودگی ناشی از کارخانجات، آلودگی ناشی از مصارف خانگی، آلوده و بی‌مصرف شدن آب‌های رود دره‌های تهران، مدیریت زباله‌ها و پسماند، آلودگی صوتی ناشی از تسلط خودرو در همه جا و مصرف بی‌رویه آب و فضای سبز نامناسب برای اقلیم این کلانشهرها از مهم‌ترین چالش‌های شهرهای بزرگ کشور و در راس آنها تهران است.

در توضیح این مطلب می‌توان فقط به همین موارد اشاره کرد که امروز، آلودگی رود دره‌های ما که شاید یکی از مهم‌ترین علل شکل‌گیری تهران بوده‌اند، به مرحله حادی رسیده است. از سویی، ما در کلانشهرها و باز هم در راس آنها، تهران، با چالشی به نام مدیریت پسماند روبه‌رو هستیم.

امروز در حالی که در بسیاری از کلانشهرهای جهان، هفته‌ای یک‌بار زباله‌ها جمع‌آوری می‌شوند، در تهران شاهدیم که گاها تا چند بار در روز زباله‌ها جمع‌آوری شده‌اند. درحالی که با آموزش مردم و سرمایه‌گذاری برای تفکیک زباله از مبدا نه تنها می‌توان از زباله و بازیافت آن طلای کثیف، کسب ثروت کرد که حتی به رویای تولید برق در سطحی وسیع نیز دست پیدا کرد.

موضوع بعدی که به نظرم باید در اولویت‌های شهرداران کلانشهرها و از جمله تهران قرار گیرد، ساماندهی منابع مالی پایدار و نحوه تامین آنهاست. چرا که بالا بودن هزینه‌ها و محدود بودن منابع مالی، حقیقتا یکی از چالش‌های جدی مدیریت‌های شهری در کلانشهرهاست. امروز به مصداق این شعر سعدی که می‌گوید: «به احوال آنکس بباید گریست که دخلش بود ١٩، خرج ٢٠، شهرداری‌های ما نیز از مشکل بزرگی به نام معضل تامین منابع پایدارمالی رنج می‌برند که به همین دلیل شهرداران جدید این کلانشهرها باید حتما، آن را در اولویت خود قرار دهند.
ازسویی شهرهای بزرگ ما امروز «خودرو» محور شده‌اند درحالی که در دنیا دقیقا عکس این مساله در جریان است. یعنی به‌گونه‌ای عمل می‌شود که توسعه دوچرخه و پیاده را تشویق می‌کنند و به دنبال همان شهر «انسان‌مداری» هستند که ما شعار آن را می‌دهیم!

واقعیت این است که ایجاد شهری انسان‌مدار هم باور می‌خواهد و هم تخصص و تجربه و مشارکت و تنها با حرف و شعار این امر میسر نخواهد شد. به بیان ساده‌تر ما باید به سمتی حرکت کنیم که نه فقط در تفرجگاه‌ها که حتی در بخش‌های مرکزی شهر نیز به سمت توسعه مسیرهای پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری پیش برویم. البته این امر نیز محقق نخواهد شد مگر با توسعه حمل‌ونقل عمومی و برخورداری از مترویی با قابلیت جابه‌جایی بالای مسافر و پوشش کامل و سرعتی بالا.

شهرداران آینده باید فکری هم برای کنترل سفرهای بی‌مورد درون شهری بکنند که شاید سهل‌الوصول‌ترین آنها استفاده از فناوری‌های نوین و هوشمند شدن شهرهای ما باشد که البته بسترهای آنها نیز فراهم است. ما در انتخابات ٩٦، شاهد بودیم که بیش از ٤٠ میلیون نفر از همشهریان ما، از طریق موبایل‌های خود از اینترنت استفاده می‌کردند. این رقم، پتانسیل عظیمی است که باید از آن استفاده کرد و تجاربی مشابه اسنپ را رقم زد تا بتوان گره کورترافیک را به خصوص در تهران باز کرد.

و بالاخره آنکه کلانشهرهای ما، هم اینک در آستانه تغییر رویکردی جدی هستند. چرا که مردم با رای خود در انتخابات شوراها ثابت کردند که از وضعیت اداره شهر خود راضی نیستند. پس چه خوب است تا با توجه کارشناسی به چالش‌های شهری و استفاده از متخصصین کاربلد، از این پشتوانه مردمی و از این فرصت تاریخی برای حل مشکلات کلانشهرهای‌مان - و به ویژه تهران - که به هیچ عنوان زیبنده ایران اسلامی نیست، استفاده کنیم و تهدیدها را به فرصت و شهرهای آشفته‌امان را به کانون‌هایی ایمن و آرام برای زندگی هموطنان عزیزمان تبدیل کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.