احمد زائری، کارگردان جوان اهوازی در چهارمین تجربه کارگردانی‌اش ب، با ساخت فیلم موفق «درخت زیتون سعد» به تهیه‌کنندگی مهدی مطهر، موضوع جالب و قابل‌تأملی را به تصویر کشیده است. فیلم داستانی «درخت زیتون سعد» فیلمی است که برای کودکان صدمه‌دیده سوری ساخته شده است تا بخشی از درد و رنج آن‌ها را در این فیلم به تصویر بکشد.

حاضر نشدم فضای بکر سوریه را از دست بدهم

قدس آنلاین- احمد زائری، کارگردان جوان اهوازی در چهارمین تجربه کارگردانی‌اش ب، با ساخت فیلم موفق «درخت زیتون سعد» به تهیه‌کنندگی مهدی مطهر، موضوع جالب و قابل‌تأملی را به تصویر کشیده است. فیلم داستانی «درخت زیتون سعد» فیلمی است که برای کودکان صدمه‌دیده سوری ساخته شده است تا بخشی از درد و رنج آن‌ها را در این فیلم به تصویر بکشد.
 این فیلم کوتاه داستانی اولین‌بار در مراسم افتتاحیه سی‌وپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و بعد از آن در بخش فیلم‌های کوتاه جشنواره فیلم صلح آسیا در اسلام‌آباد پاکستان، جشنواره فیلم کوتاه تهران، جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان، جشنواره جهانی فیلم کریشن کانادا و... به نمایش درآمد و مورد تقدیر قرار گرفت.

کمی از ایده شکل‌گیری سوژه درخت زیتون سعد بگویید.

بد نیست بدانید که سوژه همه کارهایی که تاکنون ساخته‌ام، کودکان بوده‌اند و تقریباً همه این چندکار در حس‌وحال به‌هم شبیهند و به هرشکل با بچه‌ها و دنیای آن‌ها مرتبط است که از این‌نظر برای من از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. دیگر این‌که من برای هیچ‌کدام از کارهایم سراغ ایده آن‌ها نمی‌روم، آن‌ها سراغ من می‌آیند.

اما درخصوص این فیلم باید بگویم که طرح اولیه این فیلم‌نامه را من سال‌ها قبل نوشته بودم و درواقع می‌توانم بگویم که ایده اصلی این‌کار هم از یک عکس گرفته شد؛ عکسی از کودکی در بمباران غزه که چشم‌هایش پر از ترکش بود! فیلمنامه‌ای را که نوشته بودم هرچند درباره کودکان غزه بود، ولی هرکاری کردم با حال‌ و فضای فلسطین جور درنمی‌آمد، تا این‌که در سفرهایی که به سوریه داشتم و بعد از این‌که با آداب و فرهنگ آن‌ها آشنا شدم، متوجه شدم که این فیلمنامه اصلاً برای سوریه است نه غزه. چیزی‌که من نوشته بودم را به‌راحتی می‌شد در میان مردم سوریه دید. درواقع می‌توانم بگویم همه آن‌چیزی‌که من به‌شکل تخیلی نوشته بودم، کاملاً نمود بیرونی داشت.

یعنی نمی‌شد همان صحنه‌ها را در ایران بازسازی کنید؟

چرا، می‌شد. حتی تهیه‌کننده‌ای هم پیدا شد و گفت به‌شرطی که فیلم در ایران ساخته شود حاضر است از پروژه حمایت کند، ولی من قبول نکردم. هرچند برای ساخت این فیلم با سختی‌ها و خطرات زیادی مواجه شدیم و به همین دلیل هم ضربه‌های زیادی متوجه این فیلم شد، ولی با این‌همه من حاضر نشدم که این‌کار را در ایران بسازم، چون فضای بکر و حقیقی کار از بین می‌رفت. ولی مهدی مطهر آمد و با قدرت پای کار ایستاد و از «درخت زیتون سعد» حمایت کرد و فیلم  در سوریه ساخته شد.

من اگر قرار بود فیلم را در ایران بسازم حتماً حال‌وهوایش با چیزی‌که الان هست فرق می‌کرد، چون اصلاً سوریه زادگاه تولد فیلم‌نامه بود و من به هیچ‌وجه نمی‌توانستم به این بازی‌هایی که در سوریه رسیدم در اینجا دست پیدا کنم و حتی خانم رنا شمیس که بازیگر نقش مادر در این فیلم است هم خودش آن اتفاقات را از نزدیک تجربه کرده بود. خود این خانم مدیر یک مؤسسه خیریه است که به کودکان آسیب‌دیده خدمات می‌دهد و همه این موارد به درآمدن نقش و حال‌وهوای کار خیلی کمک کرد.

گفتید فیلم ضربه دیده است. چرا؟ این فیلم که توانست حضور خیلی موفقی در ایران و دنیا داشته باشد.

بله، ولی منظور من از ضربه، فضای امنیتی بود که ما در سوریه تجربه کردیم. سوریه جنگ بود و هرجایی نمی‌شد فیلم‌برداری کرد. در ابتدا قرار بود در استان «حمص» در سوریه که کاملاً ویران شده بود فیلم‌برداری کنیم. در آنجا تقریباً می‌توانستم همه آن فضاهایی را که در فیلم‌نامه متصور شده بودم، در اختیار داشته باشم، ولی مسائل امنیتی مشکلات زیادی برایمان ایجاد کرد و نشد که از لوکیشن‌های آنجا استفاده کنیم، هرچند امکان داشت اگر فیلم در آنجا ساخته می‌شد، جان همه ما به خطر بیفتد و این شد که من مجبور شدم دکوپاژهایم را تغییر بدهم و جای دیگری فیلم‌برداری کنیم و این ضربه بدی برای این فیلم بود.

این فیلم‌نامه نسبت به دیگر آثارتان چه ویژگی‌ای دارد؟

فیلم «درخت زیتون سعد» کاملاً واقعی است، درحالی‌که بقیه فیلم‌ها در ذهنم شکل گرفته بودند. حتی من نخواستم که فیلم دوبله شود و با زیر نویس هم به نمایش درآمده است. فیلم فضای بکری دارد. من در این‌کار با کودکان آسیب‌دیده زیادی دیدار داشتم و با حال‌وهوای این بچه‌ها از نزدیک آشنا شدم که این موارد را می‌شود کاملاً در لحظه‌لحظه فیلم حس کرد و شاید برای همین هم هست که می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.

*چرا از بازیگران سوری برای این فیلم استفاده کردید؟ مطمئناً این‌کار هم برایتان به‌دور از سختی نبوده است.

شاید، ولی نه، برای من سختی نداشت، چون زبان خود من عربی است و ارتباط گرفتن با این بازیگران اصلاً کار سختی نبود. من به‌خوبی با آن‌ها به زبان خودشان صحبت می‌کردم.

ولی درخصوص انتخاب بازیگران هم باید بگویم که من از ابتدا برای ایفای نقش مادر فیلم به‌دنبال بازیگری بودم که بتواند نقش را زندگی کند، نه بازی؛ کسی‌که خودش مادر باشد و حس مادری را بفهمد.

رانا شمیس که یکی از ستاره‌های سینمای سوریه است، خودش مادر بود و همان‌طورکه گفتم این خانم از نزدیک با این اتفاقات دست‌وپنجه نرم کرده بود. وقتی فیلم‌نامه را مطالعه کرد، خیلی زود پذیرفت و تا انتها با ایمان و همه توانایی‌اش پای کار ایستاد.

این بازیگر سوری تا چه‌اندازه در ایفای نقش مادر آزادی عمل داشت؟

در ابتدای کار حس کردم دارد از نقش فاصله می‌گیرد؛ حرکاتش، جملات و حتی راه رفتنش! یک‌ بازی کاملاً تکنیکی داشت. بعد از او خواستم که خودش باشد؛ او مادر بود و من همان را می‌خواستم. خواستم یک بازی کاملاً حسی داشته باشد و این چیزی بود که من اصلاً برنامه‌ای از قبل برایش نداشتم.

فیلم را با مخاطب دیده‌اید؟ از بازخوردها راضی هستید؟

تمام خستگی‌ام از این فیلم بعد از دیدن عکس‌العمل مخاطبان رفع شد. استقبال مردم عالی بود. سالن‌ سینما جای سوزن انداختن نبود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.