«چگونه یکشبه پولدار شویم»، « ۱۶ راه پولدار شدن که باید بدانید»، ۱۰ حرکت برای ۱۰ رقمی شدن موجودی، ۲۲ نکته طلایی برای پولدار شدن در ایران و...!

تا دلتان بخواهد موتورهای جست‌وجو پر از عباراتی اینچنینی است که کِرم زندگی لاکچری داشتن را به جان درخت ذهن خیلی‌ها می‌اندازد.

از آن طرف بخش عمده‌ای از قفسه کتاب‌های کتاب‌فروشی‌ها را کتاب‌هایی اشغال کرده‌اند که داستان ثروتمندان امروز و فقرای دیروز را برایتان ترسیم می‌کنند.

دستگاه عریض و طویل رسانه ملی نیز جدا از ملی بودن و بی‌هراس از نگاه ملامتگر منتقدانش، ابایی از ترویج سبک و سیاق زندگی اشرافی ندارد.

ظرف نظام تربیت سنتی‌مان هم سال‌هاست به تکرار مثل‌هایی همچون «پول را روی مرده بگذاری زنده می‌شود»، «پول بده سر سبیل شاه نقاره بزن» و... عادت کرده است.

«ترفند زود پولدار شو» و میانبرهایی اینچنینی به مخاطبانشان وعده بدست آوردن نرخ بازده بالایی را در ازای اندکی ریسک، مهارت و صرف زمان و حتی بدتر از آن بدون هیچ گونه زحمت و تلاشی می‌دهند، بارها و بارها در ساعات پربیننده شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شوند و به طور مستقیم و غیر مستقیم این سبک از زندگی را ترویج می‌کنند.

• شکاف طبقاتی بیشتر و بیشتر می‌شود

آثار ترویج چنین نگرشی ضمن آنکه عمق شکاف طبقاتی و تفاوت بالانشینی و پایین نشینی میان شهروندان یک جامعه را بیشتر و بیشتر می‌کند، صاحبان سرمست از باده ثروت را به جان جامعه‌ای می‌اندازد که اکثریت آن آسایش و آرامش واقعی را در قناعت و پرهیز از زیاده‌طلبی معنا می‌کنند.

اینجاست که روزی مانند پنجشنبه گذشته، جوان نوکیسه‌ای در صحنه سانحه تصادف مرگبار در اصفهان، بی خیال از مرگ جوان ۲۰ ساله، پول دادن و جان خریدن را فریاد می‌زند؛ درست مثل همان دولتمردی که پیش از این درباره جان‌باختگان حادثه قطار سمنان گفته بود: «همه کشته شده‌ها بیمه هستند و نگرانی از این بابت نیست!».

• کمترین توقع از نهادهای مسئول

رهبر انقلاب اردیبهشت ماه سال ۹۴ جولان دادن برخی از جوان‌های سرمستِ غرورِ ثروت با خودروهای گران‌قیمت در خیابان‌ها را یکی از مظاهر ایجاد ناامنی روانی در جامعه برشمرده و خواستار مقابله با ابعاد مختلف این ناامنی شده بودند.

نوکیسگی حاصل از بی‌نظام بودن منابع درآمدی، مالیات و حسابرسی سبب می‌شود اقلیتی هر لحظه و هر جا که بخواهند آرامش روحی و روانی مردم را تهدید کنند و آن وقت در برابر اعتراضات و گریز از چنگال قانون به دامنِ کوه قدرت و ثروت بادآورده‌شان پناه ببرند.

خطر ثروت بدون زحمت و به دور از اخلاق، جامعه را تهدید می‌کند. قدرتی که با تکیه بر چنین ثروتی به دست آمده هر از گاهی اعتماد جامعه را می‌خراشد و به باورهای دینی آنان پوزخند می‌زند. در چنین شرایطی کمترین توقع از ده‌ها دستگاه فرهنگساز، وزارتخانه، رسانه و نهاد تبلیغی که از جیب بیت‌المال ارتزاق می‌کنند آن است که آستین همت بالا زده و حمیت خود را برای مقابله با تفکری که جان و روان شهروندان جامعه را تهدید می‌کند، به کار بندند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.