در روزهای اخیر دو حادثه مهم در افغانستان روی داده است؛ از یک طرف آمریکاییها ادامه آموزش نیروهای موسوم به پلیس محلی را متوقف کرده اند و از طرف دیگر فرماندهان افغانی نیروهای محلی در ولایت شمالی «قندوز» در جریان درگیری با طالبان به طرف مردم عادی آتش گشودند و شماری از افراد غیر نظامی بیگناه را به قتل رساندند!<BR>

فاجعه امنیتی در افغانستان

 

مقامهای دولتی افغانستان پیوند افراد پلیس محلی تحت امر فرمانده «قدیر» را که نیروهایش مسؤول تیراندازی به سوی مردم عادی هستند، با نیروهای نظامی- امنیتی رسمی رد کرده و آنها را افراد غیر مسؤول دانسته اند.
این دو حادثه سیاستهای آمریکا و ناتو در ارتباط با تشکیل نیروهای نظامی موازی در افغانستان را بشدت زیر سؤال برده است.
در این باره که در افغانستان موازی کاری تقریباً در همه زمینه ها وجود دارد بحث چندانی وجود ندارد اما بدون شک تشکیل نیروهای امنیتی موازی خطرات امنیتی نیز در بر دارد که اکنون گریبان خود نظامیان آمریکایی و ناتو را گرفته است.
توقف آموزش این نیروها به دلیل نفوذ طالبان و کشتن نظامیان و مربیان آمریکایی و ناتو صورت می گیرد و به ظاهر موقتی است تا پرونده حدود 17 هزار نفری که برای خدمت در پلیس محلی استخدام شده اند، دوباره مورد بازبینی قرار گیرد.
این حرکت آمریکا در همان حال که اذعان به شکست طرحی است که از همان آغاز با مخالفت جدی حتی از طرف نیروهای نظامی و امنیتی روبرو بود، دشواریهای بیشتری را می‌تواند بوجود بیاورد.
تردید کمی وجود دارد افرادی که مشمول اخراج شوند توسط طالبان حتی اگر از قبل ارتباطی نداشته اند، جذب نشوند و یا آنها بصورت مستقل و انفرادی تلاش نکنند که بر دامنه ناامنیها اضافه نکنند.
شایعات زیادی وجود دارد که بخشی از آدم رباییها، بستن جاده ها و ربودن اموال مسافران از طرف همین گروهها انجام می شده است بنابراین دور از انتظار نیست که وقتی این گونه افراد بویژه فرماندهانشان از کار اخراج شوند دست روی دست نگذارند و گروههای خاص خود را تشکیل ندهند و بر دامنه ناامنی ها نیفزایند.
آنچه در قندوز روی داد و افراد فرمانده قدیر، غیرنظامیان را مورد حمله قرار دادند و در پی آن نیروهای دولتی ارتباط خود را با آنها به صراحت تکذیب و آنها را افراد غیر مسؤول خواندند، ثابت می کند که موازی کاری در بخشهای نظامی و امنیتی در افغانستان چه سیاست اشتباه و فاجعه باری بوده است.
افغانستان نیازمند یک ارتش و پلیس ملی متمرکز، قدرتمند و مجهز و آموزش دیده است تا بتواند امنیت کشور را بخصوص بعد از واگذاری امور امنیتی به این نیروها حفظ کند. امری که تاکنون آمریکا و ناتو آن را جدی نگرفته اند و گفته می شود سطح سلاح و تدارکات و آموزش نیروهای دولتی حتی از گروه طالبان هم پایین تر است.
در چنین فضایی تشکیل گروه های شبه نظامی محلی با هر عنوانی که صورت گیرد جز تجزیه بیشتر قدرت نتیجه ای در بر نخواهد داشت و گمان نمی رود که توقف آموزش اینگونه نیروها هم راه حلی بدست دهد. نفوذ طالبان در چنین نیروهایی به مراتب ساده تر از نفوذ در ارتش و پلیس ملی است که گزینش آنها با دقت بیشتری انجام می شود.
نیروهایی که با شتاب گزینش می شوند، آن هم توسط آمریکایی ها که فرهنگ و ارتباطات قبیله‌ای افغانها برایشان قابل درک نیست آسانترین راه نفوذ برای طالبان هستند و کشته شدن نظامیان آمریکایی به دست این نیروها و فرار و پیوستن آنها در لباس پلیس محلی به طالبان عینی ترین شاهد این مدعا ست.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.