۱۵ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۳
کد خبر: 695492

کرونا حالا بیشتر از هر روزی حرف بچه‌ها در تحریریه است. قرار بر این شده که برای جلوگیری از اجتماع، بعضی از خبرنگاران دورکاری کنند و من هم یکی از همان‌ها هستم. وقت خداحافظی با دوستانم ناخودآگاه دلم می‌گیرد.

کرونا حالا بیشتر از هر روزی حرف بچه‌ها در تحریریه است. قرار بر این شده که برای جلوگیری از اجتماع، بعضی از خبرنگاران دورکاری کنند و من هم یکی از همان‌ها هستم. وقت خداحافظی با دوستانم ناخودآگاه دلم می‌گیرد. از طرفی خوشحالم که قرار است در خانه بمانم و خیالم از بابت بعضی چیزها راحت باشد. با خودم فکر می‌کنم آدم‌ها در عین قوی بودن تا چه اندازه می‌توانند آسیب‌پذیر باشند! فکر می‌کنم چه زود همه روال‌های عادی در کمترین زمان به هم می‌ریزد و حتی با خواست رئیس جمهور هم از شنبه به حالت عادی برنمی‌گردد! ناخودآگاه از ذهنم این بیت می‌گذرد که:

از نسیمی دفتر ایام بر هم می‌خورد

از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن

در حال رفتن به پارکینگ برای برداشتن دوچرخه‌ام و چشمم به صفحه گوشی‌ام. در یک گروه دوچرخه‌سواری، چشمم به تبلیغ «دوچرخه‌سواری ممنوع» می‌افتد! به خانه که می‌رسم سریع می‌روم سراغ گروه و این توضیح دکتر نوری را می‌خوانم که:

«اگر در سرماخوردگی‌ها گلو درد و تب ندارید می‌تونید به فعالیت‌های ورزشی خودتون ادامه بدین... اما چرا ورزش هوازی نباید انجام بشه؟ ورزش حرارت بدن رو بالا می‌بره و تب هم می‌تونه بر کارکرد عضلات اثر مخرب داشته باشه پس بهتره از ورزش‌هایی که شما رو به فعالیت زیاد وادار می‌کنه مثل دوچرخه‌سواری دوری کنید. این کار تعریق رو زیاد می‌کنه و می‌تونه برای شما خطر داشته باشه. سرفه هم از جمله چیزهایی هست که شما نباید با داشتن اون فعالیت کنین... ورزش می‌تونه دهان شما رو خشک کنه پس بهتره در این زمان هم فعالیت نکنید... مسائل دیگه مثل در کنار هم بودن، استفاده از وسایل دیگری و و و.... همه می‌تونه زمان ورزش دسته جمعی ما رو گرفتار کنه...این روزها بهتره از دور دوست باشیم...».

دلم کمی آرام می‌گیرد چون فاصله خانه و محل کارم خیلی زیاد نیست. حالا اولین روز قبل از قرنطینگی است دارم به فردا فکر می‌کنم و فرداها و زیر لب می‌خوانم یا رب بلا بگردان و دلم کمی آرام می‌گیرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.