۲۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۶
کد خبر: 744189

تعاملات فرهنگی در قرآن و سیره نبوی

طاهره جهان پرور/ پژوهشگر مطالعات فرهنگی

قدس آنلاین: با توجه به لزوم تقویت ارتباطات و تعاملات فرهنگی و انسجام‌بخشی و وحدت در عصر اطلاعات و ارتباطات؛ شناخت و تبیین الگوی ارتباطی از منبع وحیانی قرآن در تعالی و ارتقای روابط اسلام و غیر اسلام حائز اهمیت است. دین اسلام به عنوان دینی اجتماعی، دستورات و توصیه‌هایی مبنی بر چگونگی ارتباط و تعامل با یکدیگر و دیگر جوامع انسانی اعم از توحیدی و غیرتوحیدی بیان کرده است. این امر بیانگر توجه اسلام به تعامل و ارتباط میان ملت‌ها و پرهیز از گوشه‌نشینی و انزواست.   تعامل فرهنگی امری ضروری است و رشد و گسترش فرهنگ از ذات درونی آن نشات می‌گیرد. مواجهه قرآن با شرایط فرهنگی عصر خود نماد مواجهه آن با شرایط فرهنگی عصرهای دیگر است. روابط مسالمت‌آمیز که آیات متعددی از قرآن کریم، به صورت‌های گوناگون به آن سفارش کرده، فکری اصیل و اسلامی است.

زبان و فرهنگ پایه اسلام و تمدن اسلامی است. افزون بر آن زبان کامل و جامع خداوند قرآن کریم مبتنی‌ بر فطرت انسانی بوده و در قیدوبندهای نژاد و قومیت، سیاست و ملیت و مرزهای جغرافیایی و تاریخی محدود نشده و پایه دانش، بینش، فکر و فرهنگ است.

ظرفیت‌های متعدد و ناشناختة کتاب آسمانی قرآن، پایة مرابطات فکری و مصدر الگوی فرهنگی و علمی جمهوری اسلامی برای بهره‌های متعالی انسانی در سطح جهانی است. شناخت عوامل و عناصر فرهنگی تاثیرگذار فرهنگ اسلامی بر سایر فرهنگ‌ها حقایق و نکاتی را در روند تحولات فرهنگی جهان نمایان می‌کند. اسلام، دینی آرمان‌گرا است و هدفی جز اصلاح اجتماعی در سر ندارد. تفکر فرهنگی و جهان‌نگری اسلامی تاثیر عمیق و نیرومندی در بکارگیری روش‌های اداره جوامع اسلامی دارد.

در طول تاریخ، جوامع با سعی و خطا عناصر و عوامل فرهنگی تاثیرگذار در تعالی فرهنگی خود را انتخاب و با آن زندگی می‌کنند. تلفیق سازنده دو فرهنگ، فرهنگی عظیم‌تر و جهش فرهنگی والاتری را در جامعه ایجاد می‌کنند. تساوی و عدالت بین انسان‌ها پیامی است که فرهنگ اسلامی ارائه می‌کند. جامعه اسلامی برای  تغییر رفتارهای اجتماعی بر اساس اصول اجتماعی اسلام و سیره نبوی و انتقال مفاهیم نیازمند تولید بستر و ظرفیتی متناسب است لذا در برساخت جامعه اسلامی به جنبه‌های فردی و اجتماعی همزمان توجه شده است تا رشد و کمال انسانی حاصل شود.

در نگرشی منصفانه به ماهیت روابط مسلمانان و غیرمسلمانان، ارتباط و تعامل فرهنگی مختلف فی‌مابین منجر به پیشرفت‌های علمی در اثر داد و ستدهای علمی فرهنگی طرفین شده است. اسلام و سیره نبوی در مواجهه فرهنگی و در شرایط گوناگون، از روش‌های متنوع و گوناگون بهره گرفته‌اند و فلسفه این‌ برخوردها، گذر از مرحله نفی عناصر منفی و رسیدن به مرحله تثبیت ارزش‌های جدید، سازندگی و تعمیق مفاهیم و عناصر فرهنگ اسلامی در بسترها و زمینه‌های متفاوت و مناسبی است.   هدف اسلام و سیره نبوی برقراری جامعه‌ای بر اساس  تعالیم جامع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تعلیم و تربیتی است که در قالب و اصولی کلی ریخته شده و  توانسته است ویژگی بقا، تکامل، شمول و هماهنگی را برای خود فراهم کند.

از عوامل پیشرفت سریع اسلام می‌توان به رعایت اصول اخلاقی و رفتار انسانی و عادلانة مسلمانان در تعاملات خود با سایرجوامع اشاره کرد. فرهنگی که اعتقادات، اندیشه‌ها، اخلاقیات، ارزش‌ها، الگوهای رفتاری، سنن، آداب و رسوم و عادات ریشه در قرآن و سنت پیامبر و پیروان راستین آن‌ها دارد. سازگاری و یگانگی میان عناصر متفاوت فرهنگی و خرده فرهنگ‌های یک جامعه با فرهنگ منجر به توسعه سیاسی و حل و فصل آسان‌تر مشکلات می‌شود. تکثر قومی با پیشینه‌های تاریخی، فرهنگی و نیز موقعیت‌های کنونی متنوع تا زمانی که با ایدئولوژی اسلامی مخالفت نداشته باشند محترم‌اند و سیاست‌های فرهنگی ملی و فراملی نباید به سیاست‌های قوم‌محور و ملیت محور تبدیل و روابط فرهنگی را از خود متاثر کنند. لذا در مواردی که تفاوت‌های فرهنگی در تضاد با چارچوب دین قرار ندارند، می‌توان به سمت ترکیبی فرهنگی حرکت کرد که یک فرد مسلمان با دیگر فرهنگ‌ها منطبق شده و آداب و سنن دیگر ملت‌ها را بپذیرد. با رعایت همین الگو در گذشته تاریخی؛ تمدن اسلامی در سرزمین‌های پهناور با فرهنگ و آداب، رسوم، زبان‌ها و نژادهای گوناگون شکل گرفت و اسلام دین و فرهنگ زندگی جهان‌شمولی را  برای همه انسان‌ها در هر زمان و مکان معرفی کرده است. در تاریخ تمدن اگر چه نسبت هر یک از ادیان با فرهنگ یکسان نیست اما هیچگاه نه دین بی‌فرهنگ می‌توان یافت و نه فرهنگ بی‌دین.

نکته قابل توجه آن است که فرهنگ به خاطر این که خاستگاهی اجتماعی دارد در بافت و متن اجتماع معنا پیدا می‌کند. فهم این وجوه فرهنگی به مثابة یک پدیدة اجتماعی تنها از راه رابطه‌شان با یکدیگر و با اعضای جامعه‌ای که آن را به کار میبرند ممکن و دریافتنی خواهد بود.

خاستگاه فرهنگ وجود انسان‌های واقعی است که در تعامل با یکدیگر قرار دارند، لذا باید به انواع فرهنگ‌ها فرصت تجلی و ظهور و بروز را به طور برابر داد. در عرصه جهانی حرکت از مسیر واگرایی ارتباطات سنتی-مدرن دینی بسوی همگرایی کارآمد میان آنها است. شرایط فرهنگی و ارتباطاتی در جهان کنونی خواهان برقراری ارتباطات سنتی و نوین در مسیری همگرایانه و با محتوا و کارکردهای مشخص است تا حاصل تعامل آن‌ها پاسخگوی مسائل بی‌شمار محیط اجتماعی و بهینه‌سازی تعاملات باشد. دین اسلام و سیره نبوی با توجه به مبانی فکری، مؤلفه‌ها، مستندات دین مبین اسلام از این ظرفیت برخوردار است تا آیین خود را جهانی کند. دین اسلام افزون بر بیان اهداف، احکام، نظام مناسب سیاسی اقتصادی و... نیز ارائه داده است. امام خمینی(ره) در فرق بین اسلام و مسیحیت کنونی بیان‌ کرده‌اند: «مسیحیت راجع به تدبیر مدن و راجع به سیاست مدن و راجع به کشورها و راجع به اداره کشورها برنامه ندارد. گمان نشود که اسلام هم مثل آنها برنامه ندارد».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.